یکی از کهنترین آیینهای باستانی ایرانی، جشن شب «یلدا» است. تولد «میترا» در پایان شب یلدا که بلندترین و تاریکترین شب سال به شمار میآید، از مهمترین روایات درباره این جشن ایرانی است. در تعریف شب یلدا، اهمیت و جایگاه این جشن باستانی نزد ایرانیان و نمودهای یلدا در «شاهنامه» را با «گردآفرید» (فاطمه حبیبیزاد)، نخستین بانوی نقال ایرانی و پژوهشگر حوزه شاهنامه و اسطوره به گفتوگو پرداختهایم.
فاطمه حبیبیزاد، زاده بهمن ۱۳۵۵ در اهواز و مقیم امریکا، کارشناس موزه از دانشکده میراث فرهنگی تهران و از نخستین زنانی است که در جشنوارههای ایرانی در داخل و خارج از کشور به اجرای نقالی، شاهنامهخوانی و نمایشهای فولکلور مشغول بوده است. او شاگرد مرشد «ولیالله ترابی»، نقال پیشکسوت و طومارنویس فقید ایرانی است. به خاطر جسارتش در ورود به عرصه مردانه درویشان و نقالان ایران و همچنین به خاطر پشتکارش در تمرین، پژوهش و اجرا در این حوزه، اساتید و مرشدان به او لقب گُردآفرید دادند.
مرشد ترابی در مراسم اختتامیه «جشنواره نمایشهای آیینی-سنتی ایران» در سال ۱۳۸۰، در سالن اصلی «تئاترشهر» عصای خود را به گردآفرید اعطا کرد و او را شاگرد خلف خود نامید. گردآفرید هماکنون در دانشگاه «یوسیالای» (UCLA) با عنوان مدرس فعالیت میکند.
***
شب یلدا از زمان غروب آفتابِ آخرین روز پاییز، یعنی شب ۳۰ آذر آغاز میشود و با طلوع آفتاب در اولین روز زمستان، اول دی، به پایان میرسد. شعرا «زلف یار» و «وقت هجران» و «دوران رنج و تعب» را به خاطر سیاهی و بلندی آن به یلدا تشبیه میکنند و ایرانیان از عهد باستان این مناسبت را گرامی داشتهاند.
گردآفرید با اشاره به اﻧدﯾﺷﮫ و ﺑﺎور ﻣردم اﯾران ﺑﺎﺳﺗﺎن مبنی بر شروع بازگشت خورشید به سمت شمالشرق و طولانی شدن روشنایی روز، از یلدا به عنوان زمان زایش دوباره خورشید نام برد و آن را آغاز سال نو میترایی و آغاز انقلاب زمستانی برشمرد.
او در ادامه، از انطباق دقیق و کامل تقویم ایرانی با تقویم طبیعی یاد کرد و زندگی ایرانیان باستان را بر اساس احوال گردش زمین و حتی رویدادهای آسمان دانست.
گردآفرید، پژوهشگر حوزه مطالعات اسطورهای درباره اهمیت «شب چله» در فرهنگ و اسطورههای ایرانی به «ایرانوایر» گفت: «این شب ریشه در فرهنگ، تاریخ و اسطوره دارد. مهمترین اهمیتش، ستایش فروغ مهر و آغاز زایش نور است. اهمیت دیگر این آیین، [اشاره به] موضوع امید است. ایرانیان دور هم مینشستند و شب را میگذراندند، نه فقط به این دلیل که شبی است سرد و نه فقط به این دلیل که شبی است طولانی بلکه در باور مردم، نطفه مهر یا به تعبیری، نطفه خورشید در طولانیترین و سیاهترین شب سال بسته میشود و با این امید و امیدواری، به انتظار این طلوع و زایش فرخنده مینشستند؛ چنانکه ۸۰۰ سال پیش حکیم نظامی میگوید در نومیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است و یا ۹۰۰ سال پیش خاقانی میگوید همه شبهای غم آبستن روز طرب است، یوسف روز زچاه شبیلدا آید.»
او اساس این قبیل جشنهای باستانی را دور هم نشستن، گلگفتن و گلشنفتن، شادخواری و شادنوشی عنوان کرد و در توضیح آن گفت: «شادخواری و شادنوشی یعنی به عیشونوش خوردن و نوشیدن؛ یعنی به عشرت خوردن و نوشیدن. شاهنامه هم بسیار به شادخواری اشاره دارد. البته هر منطقه یا ناحیهای از ایران در کنار سفره یلدا، خوراکهای مخصوص منطقه خود، آداب و رسوم مخصوص به خود و یا حتی بازیها و تفریحات ویژه را دارند. در این شب قصهای هم گفته میشود؛ گاهی چیستان و متل و افسانه. در این سالها خیلی باب شده است که فال حافظ میگیرند. بعضیها هم از دیرباز شاهنامه میخوانند.»
اما در کدام افسانه و قصه از شاهنامه، یلدا نمود قویتر و پررنگتری دارد؟ گردآفرید در پاسخ به «ایرانوایر»، از داﺳﺘﺎن ﭘﯿﺮوزی «ﮐﺎوه» و ﻣﺮدم و در ﮐﻨﺎرﺷﺎن، «ﻓﺮﯾﺪون» ﺑﺮ ﺳﻠﻄﮫ ظﻠﻤﺎﻧﯽ «ﺿﺤﺎک» نام برد و آن را ﻧﻮﯾﺪ روﺷﻨﯽ و ﭘﯿﺮوزی ﻧﻮر ﺑﺮ ﺗﺎرﯾﮑﯽ نامید. همچنین به پیروزی «کیخسرو نیکنام» بر افراسیاب، نماد زمستان، خشکسالی، بیباروبرگی، ظلم و جور و بیداد اشاره کرد.
«ایرانوایر» در ادامه گفتوگو از گردآفرید پرسید ﺑﮫ ﻋﻨﻮان ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ زن ﻧﻘﺎل اﯾﺮاﻧﯽ، اگر امروز و در ﺷﺮاﯾﻂ کنونی ﺟﺎﻣﻌﮫ اﯾﺮان میخواست نقلی را برای شبیلدا ﻣﻨﺎﺳﺐﺧﻮاﻧﯽ کند، کدام افسانه را نقل میکرد؟ او پاسخ داد: «امسال به ویژه متاثر از شجاعت و پایداری شیردختران ایرانزمین، نقل گردآفرید بسیار به جا و زیبا است.»
گردآفرید پهلوانزن ایرانی و دختر «گژدَهَم» (نگهبان دژ سپید در مرز ایران و توران) است که در داستان «رستم و سهراب»، با سهراب نبرد میکند و به دست او گرفتار میشود، نقاب کنار میزند و سهراب در مییابد که او زن است و گردآفرید با این تدبیر، از دست سهراب جان به در میبرد.
اما کشور ایران با چنین پیشینه بلندبالا در شعر و ادبیات و اسطوره و فرهنگ، مسوولانش در سالهای اخیر نسبت به بزرگداشت آیینها و سنتهای فرهنگی بیمهری نشان دادهاند. چندی پیش اعلام شد که بر اساس تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی، شبیلدا در تقویم رسمی کشور به «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» تغییر نام یابد؛ موضوعی که قریب به یقین هرگز در اذهان مردم جا نمیافتد. پیشتر نیز همواره در برگزاری آیینهایی همچون نقالی و داستانگزاری، کوتاهی میکرد.
گردآفرید این بیمهریها و کوتاهیها را گریز از ریشههای فرهنگی دانست و گفت: «این را باید از مسوولان به ظاهر فرهنگی پرسید که تنها چیزی که ندارند، غیرت فرهنگی است. چرا اینها همواره از هویت، اصالت و ریشههای فرهنگی ما گریزان هستند؟ این سوالی است که باید پاسخگو باشند.»
نخستین بانوی نقال ایران با سابقه بیش از ۲۰سال نقالی و شاهنامهخوانی و نیز کار و پژوهش در این عرصه، بیشتر از ۱۰ سال است که خارج از ایران زندگی میکند. آیا با برطرف شدن محدودیتها و ممنوعیتهایی که در داخل ایران عرصه را بر زنانی همچو او تنگ میکرد، گردآفرید به خواسته خود دست پیدا کرده و از جایگاه بینالمللی خویش به عنوان نخستین زن نقال ایرانی رضایتمند است؟
او در پاسخ به «ایرانوایر» گفت: «نبود آن محدودیتها باعث شد که میدانها و صحنههای بزرگتر و متفاوتتری را تجربه کنم و فرهنگ و ادبیات ملی را در میان قشر مختلف ایرانیان خارج از کشور به اجرا بگذارم. دلم میخواست که تجربهای ارزشمند را در ایران میداشتم! نمیدانم عمرم کفاف بدهد به این آرزوی خود برسم یا نه. باری...، جایگاه من در قلب مخاطبانم، جایگاه سرافرازانه و آبرومندی است که از این بابت قدردان هستم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر