خوشبینترین سیاستمداران ایران که سال گذشته از سرگیری روابط را بهشکل اغراقآمیزی «موفقیت حکومت» تلقی میکردند، حالا وقتی برچیدن اجباری مجسمههای «قاسم سلیمانی» و عزم مهمترین کشور جهان اسلام برای برقراری رابطه با اسراییل را میبینند، با دیده تردید به آن خوشبینی گذشته مینگرند.
***
هیچچیز در روابط عربستان و جمهوری اسلامی عادی نیست. درحالیکه «علی خامنهای» پس از شروع درگیری بیسابقه حماس و اسراییل از کشورهای اسلامی خواسته بود «حداقل برای مدتی محدود» رابطه با اسراییل را محدود کنند، عربستان سعودی در اقدامی بسیار معنیدار اعلام کرده که در مسیر عادیسازی روابط با اسراییل است.
مقامهای حکومتی ایران و رسانههای دولتی پس از حمله حماس به اسراییل در مهر سال جاری گفته بودند که یکی از نتایج این حمله، از بین رفتن برنامه عادیسازی روابط عربستان و اسراییل بود و از این بابت ابراز خشنودی کرده بودند.
«ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور هم برای شرکت در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی به عربستان رفت، اما پیشنهادهای او کمترین بازتابی در بیانیه پایانی نیافت و این سفر، محدود به دیداری تشریفاتی و نهچندان گرم با «محمدبن سلمان»، ولیعهد شد.
طی یک سال گذشته، فقط روابط جمهوری اسلامی و عربستان از سر گرفته شده و در نتیجه آن، سفارتخانههای دو کشور بازگشایی شده است، اما وضعیت به حالت یک دهه قبل بازنگشته و عادی نشده. حتی سفارت عربستان در تهران بهدلیل آتش زده شدن توسط طلاب و دانشجویان بسیجی، فعلا قابل استفاده نیست و دیپلماتهای آن در هتلی در تهران مستقرند.
اختلافاتی که در دی۱۳۹۴ به اوج رسیده بود و با حمله به سفارت عربستان در تهران موجب قطع روابط دو کشور از سوی عربستان شد، نهتنها هنوز حل نشده، که حتی عمق بیشتری هم پیدا کرده است.
حمله حوثیها، شورشیان شیعه پنج امامی یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ، یکی از پهنههای آبی که شبه جزیره عربستان را احاطه کرده، به اوج خود رسیده و با واکنش بیسابقه نظامی آمریکا و بریتانیا مواجه شده است. خامنهای مدتی پیش تهدید کرده بود که اگر حملات اسراییل به غزه ادامه پیدا کند، جمهوری اسلامی نمیتواند جلوی نیروهای نیابتی خود را بگیرد.
حالا حوثیهای یمن، کشتیهای تجاری را با این استدلال در دریای سرخ هدف قرار میدهند که برای اسراییل محموله جابهجا میکنند و حملات آنها، کمک به دفاع مشروع فلسطینیها در غزه است.
در زمان قطع روابط جمهوری اسلامی و عربستان، حوثیهای یمن که یکی از محورهای اختلاف تهران و ریاض بودند، حملاتی علیه منافع سعودیها ترتیب دادند و یک بار با هدف قرار دادن تاسیسات نفتی عربستان، جریان تولید نفت این کشور را برای مدت کوتاهی کم کردند.
عربستان که بهدنبال جذب سرمایهگذاران خارجی ازجمله از سوی چین است، نگران بود که این حملات، سرمایهگذاران را از عواقب اقدامات حوثیها نگران کند.
چین عاقبت میانجی روابط شد و ایران و عربستان دوباره رابطه سیاسی خود را از سرگرفتند، اما مبنای اختلاف هنوز برقرار است و عربستان حتی نمادهای آن، یعنی عکس و مجسمه «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی قدس شعبه برون مرزی سپاه پاسداران را هم تحمل نمیکند.
لغو بازی دو تیم باشگاهی ایران و عربستان در اصفهان که سردیسی از سلیمانی در آن قرار داده شده بود، پساز آن صورت گرفت که وزیر خارجه سعودی در اولین سفر به تهران پس از شروع دوباره روابط، برگزاری کنفرانس خبری زیر عکسی از فرمانده ترور شده نیروی قدس را نپذیرفت و نهتنها محل کنفرانس در لحظه تغییر کرد، که وزارت خارجه جمهوری اسلامی مجبور شد کلا جای عکس را تغییر دهد.
جمهوری اسلامی نه توضیحی برای افکار عمومی دارد که آن را مدتهاست از دست داده و نه با بحران مشروعیت بینالمللی که پس از سرکوب خونین سال ۱۴۰۲ دامن حکومت را گرفته، توجیهی برای تصویر بینالمللی خود میکند.
فقط تلاش «حسین امیر عبداللهیان»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی پس از لغو بازی باشگاهی در اصفهان و تماسش با وزیر خارجه عربستان نشان میداد که مقامهای حال حاضر ایران، تا چه حد غیرحرفهای هستند.
امیرعبداللهیان گفته بود که در تماس تلفنی با «فیصل بن فرحان»، دو مقام، برای تجدید بازی توافق کردند. موضوعی که فقط او گفت و فرحان تایید نکرد. علامتی از اینکه مقامهای جمهوری اسلامی نهتنها اطلاعی از مقررات فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا ندارند، که با روحیهای اقتدارگرا، تصور میکنند همه امور به اراده آنها بستگی دارد.
پشتیبانی عربستان از ادعاهای امارات متحده عربی درباره جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، همیشه برقرار بوده اما یکی از نادرترین آنها زمانی بود که رییسجمهور چین مهمان سعودیها بود و نهتنها عربستان در بیانیه پایانی پای چین را هم به موضوع اختلاف امارات با ایران کشاند، که حتی جمهوری اسلامی را بر سر پرونده اتمی نصیحت و دعوت به همکاری با سازمان ملل کرد.
در هیچکدام از اینها، عربستان جز به زبان و بیان دیپلماتیک اقدامی نکرده و مانند دوره قطع روابط، جمهوری اسلامی را متهم نکرده، اما اجابت همه خواستههای خود را به آسانی به جمهوری اسلامی تحمیل کرده. حکومت ایران که بهواسطه چین این روابط را دوباره به دست آورده، با سکوت از کنار آن گذشته است.
وضعیت جایی نمادین میشود که عربستان از ورود پروازهای ایرانی برای انتقال زائران عمره که سود تجاری چشمگیری برای هر دو طرف دارد، بهدلیل کیفیت نازل هواپیماهای جمهوری اسلامی ،جلوگیری کرده است.
باوجود مقرراتی که این کشور درباره ایمنی هوایی برقرار کرده، اجازه دوباره به هواپیماهای ایرانی باید در نتیجه یک توافق سیاسی به دست بیاید، وگرنه جلوگیری از ورود پرواز هواپیماهای کنونی ایران به آسمان عربستان، دائمی خواهد بود.
سرمایهگذاری سعودیها در ایران که پیشاز این وعده داده شده بود، محقق نشده که سهل است، بلکه عربستان در میانه جنگ اسراییل و حماس -دیگر نیروی تحت حمایت جمهوری اسلامی- وعده برقراری رابطه با اسراییل را مطرح کرده و پاسخی کاملا عکس به خواسته خامنهای داده است.
دو کشور در عمل، مسیر متفاوت از یکدیگر را میپیمایند. اینک یک سال از زمینهسازی و برقراری روابط میان و عربستان میگذرد، اما هیچ نشانهای از یک رابطه با کیفیت هم در افق دیده نمیشود.
جمهوری اسلامی پس از وقایع اعتراضی و سرکوبهای ۱۴۰۱، ویژگیهایی پیدا کرده که رابطه با کیفیت بینالمللی با آن برای دولتها پرهزینه، کمفایده و در عمل، غیرممکن شده است.
حمایت تسلیحاتی از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین و بیثبات کردن منطقه با گروههای مختلف نیابتی و سرکوب خونین داخلی با ناسازگاریهایی که در برنامه اتمی نشان میدهد، حکومت ایران را به انزوایی بیسابقه برده است.
در چنین موقعیتی، رابطه عربستان با جمهوری اسلامی برقرار شده، اما همانند وضعیتی که اغلب دولتهای دیگر با ایران دارند، «عادی» نشده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر