«شهروند پرسشگر» نام کمپینی است که مجموعه «داوطلب»، یک نهاد جامعه مدنی در ایران که از حقوق صنفی و مدنی شهروندان حمایت میکند، بیش از ۱۰ ماه پیش آن را به راه انداخته است؛ کارزاری برای «آموزش و تمرین جنبش حسابرسی اجتماعی در نظام اقتدارگرای کنونی و ایران دموکراتیک فردا».
شهروند پرسشگر چیست و چهکار میکند؟ چه ابزارهایی در دست شهروندان قرار دارند تا حساب کار را از حکومت بپرسند؟ در حالی که جمهوری اسلامی صداهای پرسشگر، منتقد و مخالف را هر روز سرکوب میکند، آیا امیدی به پاسخگویی هست؟
***
شهروند پرسشگر کیست و چه میکند؟
احتمالا یکی از آخرین موارد پرسشگری شهروندان ایرانی، اعتراض مدنی اهالی روستای «قره قشلاق» علیه تاسیس یک کارخانه «کربنات سدیم» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینهای این روستا، از توابع سلماس در استان آذربایجان غربی باشد؛ پرسشگری که با گلولههای ساچمهای و بازداشت گسترده شهروندان، اعم از زن و مرد و سالخوردگان روبهرو شد.
اما با این حال، روزی نیست که صداهایی از گوشه و کنار ایران شنیده نشود. همین امر نشان میدهد که کنشگری مدنی و حسابپرسی ایرانیان در جای جای کشور ادامه دارد.
اگرچه پرسشگری یکی از اصول اولیه مبارزه مدنی است و در سالهای گذشته جامعه مدنی ایران بهرغم سرکوبهای شدید و مرگبار، بارها بر تعهد خود به این رکن مبارزه مدنی تاکید داشته اما این پرسشگری سازمان یافته، منظم و هدفمند است که شانس بیشتری برای پاسخگو کردن حکومت دارد.
فعالان مدنی میگویند پرسشگری منظم و سازمان یافته در سایه آموزش، درس گرفتن از جنبشهای مدنی کشورهای دیگر، ابتکارات بومی و مجهز شدن به ابزارهای پرسشگری، چون حسابرسی اجتماعی میسر میشود.
از این رو، کارزار شهروند پرسشگر، مرتبط با گروه «داوطلب» که یک مجموعه فعال در زمینه حقوق صنفی و مدنی شهروندان است، از فروردین ۱۴۰۲ و با هدف توانمندسازی جامعه مدنی از طریق ترغیب پرسشگری در میان شهروندان آغاز به کار کرده است.
این کمپین که در شبکههای اجتماعی چون «ایکس» و «اینستاگرام» و در پیامرسان «تلگرام» نیز فعال است، محتواهایی را در راستای اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و مهارتآموزی در اختیار شهروندان قرار میدهد.
در چه حوزههایی می توان پرسشگری کرد؟
پرسشگری شهروندان میتواند اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی باشد. این مفهوم که تحت عنوان «Inquisitive Citizen» در ادبیات مبارزات مدنی شناخته میشود، مفهومی نسبتا جدید است که با جنبشهای مدنی دهههای ۱۹۸۰ به بعد در جهان گره خورده است.
مبارزه برای براندازی رژیم آپارتاید (جدانژادی) در آفریقای جنوبی و انقلابهای رنگی در کشورهای بلوک شرق و فروپاشی شوروی سابق، بخشی از تاریخی هستند که در شکلگیری مفهوم شهروند پرسشگر دخیل بودهاند.
در کنار همه این تغییرات مهم و سطح کلان اما پرسشگری میتواند بسیار کوچک، محلی و منحصر به شهروندانی باشد که اغلب یک نقطه اشتراک ساده دارند؛ مثل زندگی کردن در یک محله یا استفاده از یک خدمت عمومی خاص.
بررسی پستهای شبکههای اجتماعی کارزار پرسشگری نشان میدهد که طیف گستردهای از پرسشگری اجتماعی و مدنی مد نظر کسانی است که این کارزار را به راه انداختهاند. از برداشت «لیتیوم» از دریاچه خشکیده ارومیه تا خودکشی در میان کادر درمان در این چارچوب گنجانده شدهاند.
یکی از مواردی که این کارزار به آن پرداخته، «لشکر بی سوادانی» است که احتمالا در آینده نه چندان دور در انتظار ایران خواهد بود. شهروند پرسشگر با انتشار نقشه میانگین نمرات دانشآموزان در ایران، نشان داده که میانگین معدل کل دانشآموزان در خرداد ۱۴۰۲، در رشتههای مختلف بین ۱۱.۵ تا ۱۲.۵ بوده است.
گردانندگان این صفحه در توضیح این امر نوشتهاند: «مافیای جمهوری اسلامی که به فکر مملکت نیست؛ اگر ما ملت ایران امروز فکری برای سرزمینمان نکنیم، فردا برای فرزندانمان بسیار دیر است. جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی ما را تشویق میکند تا با تشکیل گروههای داوطلبانه، حسابرسی و انتشار گزارشهای دقیق، یقه آنها که مسوول وضعیت فاجعه کنونی هستند را بگیریم و بفهمیم مثلا در آموزش و پرورش این مملکت چه خبر است.»
یکی دیگر از مواردی که شهروند پرسشگر بر آن نور تابیده، فساد در حوزه دارو است. لو رفتن اطلاعات شخصی و مربوط به سلامت شهروندان در نبود سازوکاری که حکومت را بهعنوان تضمین کننده امنیت فیزیکی و دیجیتال شهروندان پاسخگو بداند و نیز فساد در توزیع داروهای خاص و نهایتا دسترسی شهروندان به دارو، آن هم در شکنندهترین وضعیتشان، یعنی حین بیماری، از جمله نکات مهمی است که شهروند پرسشگر، ایرانیان را به پرسشگری درباره آن ترغیب کرده است.
بحث حفظ اطلاعات شخصی شهروندان، خصوصا اطلاعات مربوط به سلامت آنها، از جمله دغدغههای اصلی کشورهای دموکراتیک است. رسانهها، نهادهای جامعه مدنی و سازوکارهای حقوقی مدام پیگیر عدم درز اطلاعات شخصی شهروندان هستند و دولتها را بابت این موضوع تحت فشار میگذارند.
این در حالی است که تاکنون چندین بار دزدیده شدن اطلاعات شخصی شهروندان در رسانههای ایران بازتاب پیدا کرده و دولت حتی برای شرکتهای خصوصی که البته شائبههایی درباره استفاده آنها از رانت دولتی مطرح است، چون «اسنپ فود»، مقررات خاصی را وضع نکرده است.
تجربه پرسشگری در کشورهای دیگر
بخشی از محتوایی که توسط کمپین شهروند پرسشگر تهیه شده، مربوط به تجربه پرسشگری در کشورهای دیگر است؛ کشورهایی با مشخصات اقتصادی و اجتماعی مشابه ایران، در حال توسعه و کشورهایی که با نظامهای دیکتاتوری دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از این مثالها، نیجریه است. دسترسی شهروندان به گوشیهای تلفن همراه در نیجریه و امکان گزارشدهی از فساد، از جمله مسایلی است که بر آن تاکید شده است.
تجربه این نوع پرسشگری با اتکا به گوشیهای تلفن همراه در ایران بارها اتفاق افتاده است. موضوع عیان شدن روابط جنسی همجنسگرایانه مقامات جمهوری اسلامی در سال جاری، یکی از این موارد است. در حالیکه حکومت به نام دین، زنان و دختران را سرکوب میکند و اقلیتهای جنسی و جنسیتی را از حقوق خود محروم کرده، این افشاگریها از فساد و استاندارد دوگانه حکومتی که مدعی اخلاق و دینگرایی است، پرده برداشته و به پرسشگری پرداختهاند.
از دیگر تجربههایی که شهروند پرسشگر به آن پرداخته، تجربه گرجستان در مبارزه با فساد است. گرجستان که در پی یک انقلاب در دهه ۹۰ میلادی موسوم به انقلاب «گل رز»، قدم در راه دموکراسی گذاشت، در سال ۲۰۱۶ با یک شرکت خصوصی با نام «بیتفیوری» قراردادی امضا کرد تا فساد در حوزه رمزارزها را کنترل کند.
به کمک این قرارداد، بیت فیوری، فعال در زمینه بیتکوین و بلاکچین، یک لایه اضافه از امنیت و شفافیت برای سیستم ثبت املاک و تراکنشهای مالی مربوط به رمزارزها را طراحی و اجرا کرد.
این در حالیاست که در ایران، سپاه پاسداران از رمزارزها بهعنوان راهی برای دور زدن تحریمهای بینالمللی که به منظور جلوگیری از حمایت ایران از تروریسم در جهان وضع شدهاند، بهره میبرد.
در تابستان ۱۴۰۰، گزارشهای بسیاری از کمبود برق در مناطق مرکزی ایران بهدلیل استثمار شرکتهای چینی از برق ارزان و یارانهای کشور برای استخراج بیتکوین مخابره شده بود؛ موضوعی که تاکنون مقامات جمهوری اسلامی نسبت به آن سکوت کردهاند. اما به نظر میرسد که پرسشگری شهروندان و رسانهها به پایان دادن به این روند که مخالف منافع ملی ایرانیان محسوب میشود، انجامیده است.
حسابرسی اجتماعی در ایران؛ آیا امیدی هست؟
یکی از اصلیترین ابزارهای پرسشگری که کمپین مورد بحث این گزارش به آن پرداخته، حسابرسی اجتماعی، به معنای نظرسنجی از شهروندان و امتیازدهی به طرحهای حکومت است.
بنا بر تعریفی که کارزار شهروند پرسشگر ارایه کرده، حسابرسی اجتماعی، فرآیندی است که در آن شهروندان اقدامات و پروژههای صاحبان قدرت را برای اطمینان از پاسخگویی و کارآمدی ارزیابی میکنند.
بر این اساس تاکید کرده است: «[حسابرسی اجتماعی] فرصت بزرگی برای ملتهایی مثل ایران است که حکومتشان دشمن شفافیت است. در یک کشور با محیط سیاسی مافیایی، راهاندازی یک برنامه حسابرسی اجتماعی یک کار چالشی اما تحولآفرین است. حسابرسی اجتماعی به شهروندان قدرت میدهد تا حقشان را بگیرند و مافیا را مجبور کنند تا مسوولیت اقداماتش را بپذیرد.»
اما آیا در حالی که حکومت از شکلگیری شبکههای مردمی با بازداشت، پروندهسازی و زندانهای طولانیمدت جلوگیری میکند، چنین روشهایی تاثیرگذار است؟
یک روزنامهنگار ایرانی که در زمینه فساد مالی کار کرده است، به «ایرانوایر» میگوید: «درست است که نهادهای مدنی در ایران تحت فشار شدیدی هستند و فعالیتهای رسانهها در راستای مطالبه شفافیت به شدت محدود میشود اما خوشبختانه گاهی اختلافات درونی آنهایی که در قدرت هستند، به ما کمک میکند که بتوانیم ولو به قیمت چند سال از عمرمان در زندان، فضایی برای پرسشگری و پاسخگو کردن مقامات باز کنیم.»
او که بهدلایل امنیتی از بردن نامش معذوریم، توضیح میدهد: «میخواهم سیسمونیگیت را برایتان مثال بزنم. اگر فضایی باز نشده بود و محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی تحت فشار قرار نگرفته بود تا واکنش نشان دهد، از این سیسمونیگیتها موارد بسیار بیشتر و بریز و بپاشانهتری اتفاق میافتاد. این پرسشگریها و فضاهایی که به لطف فعالیت روزنامهنگاران شجاع و سوتزنان ایجاد میشوند، دستشان را برای غارت بیشتر میبندند.»
«سیسمونی گیت» هشتگی بود که بعد از سفر خانواده محمدباقر قالیباف، رییس مجلس به ترکیه برای خرید سیسمونی برای فرزند دخترش، در فروردین ۱۴۰۱ هزاران بار در شبکههای اجتماعی به کار رفت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر