قرار گرفتن در میان ۱۰ استان آخر ایران با کمترین مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم نشان میدهد که نمایندگان استان خوزستان در مجلس یازدهم نتوانستهاند پاسخی برای حل بحران «نارضایتی عمومی» ارایه کنند.
براساس گزارش کمیته اطلاعرسانی ستاد انتخابات کشور، استان خوزستان با ۴۳.۱۲ درصد مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم، در رتبه ۲۱ کشوری قرار گرفته، این در حالی است که در انتخابات مجلس دهم میزان مشارکت در استان خوزستان بالغ بر ۷۰ درصد اعلام شده بود.
***
خوزستان در انتظار یک جرقه
افزایش ناگهانی قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸ با اعتراضات عمومی در حداقل ۱۰۰ شهر ایران روبهرو شد ولی رویارویی مردم با حکومت در بندر ماهشهر در استان خوزستان بیشتر به چشم آمد؛ چراکه نزاع در این بندر جنوبی کشور، پای نیروهای مسلح با ادوات جنگی را به خیابانها باز کرد.
نزاع در ماهشهر، تصویر عریانی بود از «نارضایتی عمومی» در این استان ثروتمند ولی محروم از بدیهیات یک زندگی معمولی.
اکثر مردم ناامید از تغییرات، انتخابات مجلس یازدهم را تحریم کردند تا خوزستان با مشارکت ۴۳ درصدی، در میان استانهایی قرار گیرد که کمترین مشارکت را رقم زده است. لذا نمایندگان خوزستان با حداقل رای و با علم به تشدید نارضایتیهای عمومی و از دست رفتن سرمایههای انسانی و تبدیل خوزستان به کانون مهاجرفرستی ایران، پا به مجلس یازدهم گذاشتند.
نمایندگان استان خوزستان نه تنها نتوانستند برای بحران نارضایتی عمومی نسخهای درمانی ارایه کنند یا گامی هرچند کوچک برای ترمیم شکاف بین مردم و حکومت بردارند بلکه با همراهی با سرکوبگران در جریان قتل «کیان پیرفلک»، کودک ایذهای که ایرانی بر او گریست، نارضایتی عمومی موجود در خوزستان را تعمیق بخشیدند تا امید مردم را به مجلس و نمایندگان آن، قربانی منافع سیاسی اقلیت حاکم کنند.
در نتیجه، مردم خوزستان که در انتخابات مجلس دهم مشارکتی ۷۰ درصدی را رقم زده بودند، در انتخابات مجلس دوازدهم مشارکتی حداقلی را به نمایش گذاشتند و با نمایندگان فعلی مجلس خداحافظی کردند.
در انتخابات مجلس دوازدهم اگرچه از مجموع ۱۸ نماینده استان، تنها سه نماینده رد صلاحیت شدند و یک نماینده ترجیح داد در انتخابات شرکت نکند اما از ۱۴ نماینده حاضر در رقابتهای انتخاباتی، تنها چهار نماینده موفق شدند بار دیگر رای لازم را کسب و کرسی خود را در مجلس دوازدهم حفظ کنند. مابقی به حضور بیحاصل خود در مجلس پایان دادند.
بنابراین، روشن است که مردم خوزستان میل به شرکت در انتخابات و امیدشان به نمایندگان این مجلس را به کل از دست دادهاند و با پایان دادن به حضور ۱۴ نماینده از مجموع ۱۸ نماینده این استان در مجلس، نشان دادند که اعتراض آنها به وضع موجود عمیقتر از آن است که بتوان با وعدههای حل بحران آب و آلودگیهای زیست محیطی که زندگی را برای خوزستانیها به جهنم تبدیل کرده را برطرف کرد.
.
جدول زیر نشان میدهد که نمایندگان فعلی در کدام حوزههای انتخابیه در استان خوزستان باید به زودی با مجلس وداع کنند:
حوزه انتخابیه |
منتخب مجلس یازدهم |
منتخب مجلس دوازدهم |
کاندیداهای راه یافته به مرحله دوم انتخابات |
اهواز |
مجتبی یوسفی |
مجتبی یوسفی |
|
کریم حسینی |
محسن موسویزاده |
||
شبیب جویجری |
محمد امیر |
||
آبادان |
جلیل مختار |
جلیل مختار |
|
مجتبی محفوظی* |
جواد سعدونزاده، صادق کمایی |
||
محمد مولوی |
محمد مولایی، امیر موسوی |
||
اندیمشک |
فریدون حسنوند |
جهانبخش قلاوند |
|
ایذه و باغملک |
عبدالله ایزدپناه |
فرشاد ابراهیمپور نورآبادی |
|
بندرماهشهر و امیدیه |
حبیب آقاجری |
امیر حیاتمقدم |
|
بهبهان و آغاجری |
محمدطلا مظلومی |
محمد طلا مظلومی |
|
خرمشهر |
لفته احمدنژاد* |
مصطفی مطورزاده |
|
دزفول |
احمد آوایی |
عباس پاپیزاده |
|
دشتآزادگان |
قاسم ساعدی* |
مجید داغری |
|
رامهرمز |
ابراهیم متینیان |
ابراهیم متینیان، امیرحسین نظری |
|
شادگان |
مجید ناصرینژاد |
هاشم خنفریپور جعفری |
|
امیرحسین |
محمد کعب عمیر |
محمد کعب عمیر |
|
شوشتر |
سهراب گیلانی |
محمد سادات ابراهیمی |
|
مسجدسلیمان |
علیرضا ورناصری |
علی عسگر ظاهری عبدهوند |
صلاحیت سه نماینده فعلی استان خوزستان به نامهای «مجتبی محفوظی» نماینده آبادان، «لفته احمدنژاد» نماینده خرمشهر و «قاسم ساعدی» نماینده دشتآزادگان در انتخابات مجلس دوازدهم رد و «مجید ناصرینژاد» نماینده شادگان در انتخابات مجلس دوازدهم اعلام کاندیداتوری نکرد.
قتل کیان پیرفلک و تشدید نارضایتی عمومی
واکنش اعتراضی به صندوقهای رای و کاهش مشارکت در پی سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» و «قتل کیان پیرفلک»، امری بدیهی و قابل پیشبینی بود. این مساله برای خوزستانیهایی که اکثریت نمایندگان خود را در کنار سرکوبگران میدیدند، معنای دیگری داشت. به همین دلیل هم وجود رقابتهای قومی، نژادی، زبانی و مذهبی و نیز افزایش کاندیداها سبب نشد که مشارکت در این استان افزایش یابد.
مجمع نمایندگان استان خوزستان هیچ بیانیهای در محکومیت قتل کیان پیرفلک صادر نکرد و کوچکترین همدردی با خانواده کیان و مردمی که در سراسر کشور داغدار این کودک ۱۰ ساله بودند، از سوی نمایندگان استان خوزستان انجام نشد. واکنش نماینده ایذه، نماینده شهر کیان نیز چیزی نبود جز حمایت از سرکوبگران. «عبدالله ایزدپناه»، نماینده ایذه در مجلس با بیان این که مادر کیان با نظام است، گفت: «من با خانواده پیرفلک دیداری نداشتم، فرماندار و معاون سیاسی استاندار به آنجا رفتهاند. مادر شهید هم صدایش ضبط شده و کلیپ پر کرده که پیجم در اختیار خودم نیست، دیگران شیطنت کردهاند. مادر شهید گفته است من فرزندم را شهید میدانم و در کنار نظام هستم، اگر حرفی هم زدهام، بر اثر عصبانیت بوده است، لذا دیداری دوستان با ایشان داشتند اما من نداشتم.»
روایت او از قتل کیان پیرفلک چیزی نیست جز روایت دستگاه سرکوب: «خانواده همه کشتهگان را به فرمانداری آوردند و ما آنها را دیدیم و به آنها تسلیت گفتیم. آنها نگران بودند که اراذل و اوباش به بچههایشان تیراندازی کرده باشند.»
عبدالله ایزدپناه که حالا جای خود را به «فرشاد ابراهیمپور نورآبادی» داده و مثل ۱۳ نماینده دیگر استان باید به زودی مجلس را ترک کند، در واکنش به سرکوب مردم ایذه گفته است: «شهر آرام است، دشمن میخواهد آن را ناآرام نشان دهد.»
بله ایذه بعد از کیان پیرفلک، آرام است. خدای رنگینکمان هم این آرامش را شاهد است. اما این آرامش نه نشانه ترمیم نارضایتی عمومی بلکه بیانگر آتش زیر خاکستری است که دارد کل خوزستان را از درون منفجر میکند. برای استانی که روی گنج خوابیده است و ملتی از ثمره آن ارتزاق میکند ولی با بحرانهایی چون آلودگی هوا، هجوم دایمی ریزگردها، تشدید بحران آب، سیلهای ویرانگر، شرایط شکننده اقتصادی، فقر گسترده، حاشیهنشینی، آسیبهای اجتماعی و ناامنیهای اجتماعی دست و پنجه نرم میکند، آرامش چیزی نیست جز آتش زیر خاکستر.
مردم خوزستان به مدنیترین شکل ممکن در انتخابات مجلس دوازدهم، نارضایتی خود را نسبت به وضع موجود به نمایش گذاشتند. مشارکت حداقلی در انتخابات و نه بزرگ به نمایندگان فعلی استان در مجلس شورای اسلامی باید به مثابه یک هشدار تلقی شود، وگرنه این آتش زیر خاکستر با جرقهای فوران خواهد کرد.
برای آنها که فهم مشارکت حداقلی مردم خوزستان برایشان سخت است، توجه به این شاخصها ضروری است:
داشتهها:
خوزستان دومین اقتصاد بزرگ ایران است خوزستان پنجمین کانون جمعیتی ایران استخوزستان دهمین استان وسیع با بیشترین نسبت اراضی قابل زیست استخوزستان بزرگترین قطب کشاورزی ایران استخوزستان پایتخت نفتی ایران است
زندگی در چنین استانی باید آرزو باشد اما سرزمین گنج ایران:
کانون ریزگردها و آلودگیهای زیست محیطی است۹۲ درصد از مساحت خوزستان گرفتار خشکسالی استکانون مهاجرفرستی در ایران استیکی از ۱۰ استان کشور با بالاترین نرخ تورم و نرخ فقر استیکی از استانهای کشور با بالاترین احساس شدید تبعیض قومی و نژادی استیکی از پنج استان اول کشور با بالاترین نرخ بیکاری استیکی از ۱۰ استان آخر کشور در نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ اشتغال است۴۰ درصد جمعیت استان را حاشیهنشینها تشکیل میدهند.
با این وجود، نارضایتی عمومی از دست رفتن سرمایه انسانی و سرکوب خواست و مطالبات اعراب خوزستان را نمیتوان در برنامهها و فعالیتهای نمایندگان استان خوزستان در مجلس دید. وقتی مردم این استان با نمایندگانی مواجهاند که جملگی چشمشان را بر مشکلات اصلی استان بستهاند، مشارکت حداقلی در انتخابات و تغییر ترکیب مجمع نمایندگان استان، مدنیترین واکنشی است که میتوان انتظار داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر