فساد در زندگی روزانه میلیونها انسان در سراسر دنیا نقش بازی میکند؛ چه به شکل «رشوه»، چه «باج» و چه «پارتی بازی» و یا «خویشاوند سالاری». به هر حال، بیشتر مردم دنیا این تجربه را داشته اند که از مسوول یا صاحب منصبی، بی صداقتی و یا دروغ و تقلب دیده اند. در همین حال، بیشتر آدمها معتقدند برای جلوگیری و یا مقابله با این دست پدیده ها، کار چندانی نمیتوان کرد.
یکی از دلایل اصلی اقتصاد ضعیفِ ایران، فسادی نظاممند است. در دوران انتخاباتِ ریاست جمهوریِ سال ۲۰۰۹، میر حسین موسوی، نامزد اصلاح طلب میگفت میزان فساد در دوران محمود احمدی نژاد از همیشه بالاتر بوده و دولت او مسوول این سوء استفاده افسارگسیخته از قدرت است.
او برای اثبات ادعای خود به «لیست فساد» که از سوی «سازمان شفافیت بین الملل» منتشر میشود، اشاره کرد. این شاخص، رتبه فساد در بخش عمومی هر کشور را از طریق تحلیل دادههای ۱۳ منبع مختلف نشان میدهد. از میان این منابع آماری، میتوان به «خانه آزادی» (Freedom House)، «بصیرت جهانی» (Global Insight) و «بانک جهانی» اشاره کرد.
کار این منابع، بررسی اموری است از قبیل توانایی مقامات و مسوولان برای تحریم همتاهای فاسد خود و نیز کیفیت و کارآیی نهادهایی که بر قانون نظارت میکنند.
در لیست فساد به کشورها از صفر تا ۱۰۰ نمره داده میشود. کشوری که صفر میگیرد، یعنی آکنده از فساد است. رتبه ۱۰۰ هم نشانگر آن است که کشورِ مورد بررسی هیچ فسادی ندارد. ایران برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ وارد لیست شد و نمره۳۰ گرفت، اما در سال ۲۰۰۹، نمره ایران ۱۸ شد، یعنی همردیف هاییتی و ترکمنستان (در سال ۲۰۱۴ نمره ایران ۲۷ شد).
در سال ۲۰۱۱، میلیاردر ایرانی، «مهآفرید امیرخسروی» که شرکت «توسعه سرمایهگذاری» او از جمله در صنایع آب معدنی و فولاد و نیز باشگاه فوتبال و املاک فعالیت میکرد، متهم به اختلاس و رشوه شد. گفته میشود که این بزرگترین اختلاس بانکی تاریخ ایران بوده است. همچنین در رسانه ها ادعا شد که پر نفوذترین مشاور احمدینژاد، «اسفندیار رحیم مشایی» در مزایده ۶۰۰ میلیون دلاریِ فولاد خوزستان، یکی از پرسودترین معامله هایِ شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرخسروی دست داشته است. البته احمدینژاد هرگونه ارتباطی را با امیر خسروی که اوایل همین امسال اعدام شد، انکار کرد. از نظر بسیاری، این رسوایی مالی نه تنها فساد دولت احمدینژاد بلکه پیچیدگی ساختارهای قدرت در ایران و منافع در هم تنیده مسوولان نظام را نیز بازتاب میدهد و این تنها به یک رییس جمهور منحصر نمی شود. هرچند وضعیت از سال ۲۰۰۹ فرق کرده به طوری که نمره فساد 25 شده اما شکی نیست که فساد در نظام ایران بسیار گسترده و همه گیر است و چه بسا بهبود ساختاری و بنیادیِ اوضاع دههها به طول انجامد.
«شفافیت بین الملل»، سازمانی جهانی است که در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا دفاتر و مراکز مختلفی دارد. این سازمان در سال ۱۹۹۳ با هدف ایجاد دنیایی که در آن حکومت، تجارت، جامعه مدنی و زندگی روزانه مردم عاری از فساد باشد، تأسیس شد. «ایران وایر» با «سانتش سرینیواسان» (Santhosh Srinivasan) ، یکی از اعضای تحقیقاتی سازمان شفافیت بین الملل در برلین، درباره فساد، تأثیر آن بر زندگی مردم و شیوههای بازدارنده این سازمان گفتو گو کرده است.
شفافیت بین الملل چیست و کجا کار میکند؟
- شفافیت بین الملل در واقع جنبشی است علیه فساد موجود در جهان و بیش از ۱۰۰ دفتر در سراسر دنیا دارد که خود، سازمانهای مستقلِ جامعه مدنی محسوب میشوند. کار ما بیشتر تحقیق برای تعیین شاخص فساد است؛ به ویژه تعیین شاخص فساد جهانی. از این گذشته، کارهای حقوقی بسیاری هم در این زمینه انجام میدهیم؛ برای نمونه، به گردشهای مالی در «گروه ۲۰» (G20) نگاه میکنیم یا درباره فساد و ارتباط آن با فقر به تحقیق میپردازیم. در بیش از ۶۰ کشور دنیا مراکز حقوقی و حمایتی داریم که برای کمکِ مستقیم به شهروندانی طراحی شده اند که در زندگی روزانه خود با فساد دست و پنجه نرم میکنند. این مراکز خدمات مختلفی را در اختیار میگذارند؛ گاهی به همین سادگی که شهروند میتواند از هر کشوری که در آن زندگی میکند، برای کمک یا گرفتن اطلاعات با ما تماس بگیرد. اگر پای فسادهای کلانی در میان باشد، بعضی از این مراکز با نمایندگان حکومتها و دولتها تماس میگیرند و برای حل مسأله پا پیش میگذارند.
آیا تا به حال کار شما به تعقیبِ قانونیِ مسوول یا مقامی فاسد منجر شده است؟
- کار ما بیشتر بر مشاوره، راهنمایی و حمایت متمرکز است. به بیانی دیگر، کار ما شبیه سازمانی مانند «شاهد جهانی» (Global Witness) نیست که میکوشد یک موردِ مشخصِ فساد را افشا کند. رهیافت ما این است که با تمام کسانی که در نبرد علیه فساد درگیر هستند و به دنبال راه حلی میگردند، همکاری کنیم. پس شکی نیست که مواردی هم پیش میآید که به افشای فسادِ بعضی مقامات منجر میشود.
در مورد چه نوع یا انواعی از فساد کار میکنید؟
- همه نوع. شاخص فساد ما که همه ساله آن را منتشر میکنیم، بر فساد بخش عمومی متمرکز است. بنابراین، توجه ما در این مورد بیشتر بر کیفیت نهادها و سازمان های موجود در کشور است؛ این که چه جور قوانینی دارند و تا چه حد در جلوگیری از انواعِ مختلفِ فساد مؤثر و کارآ هستند. این پروژه، هم شامل نقش مقامات و مسوولان رسمی میشود و هم خدمات مدنی و این که چه گونه با تجارت و شهروندان تعامل میکنند.
«سنجه جهانی فساد» (global corruption barometer)، تجربه مردم با فساد را اندازه می گیرد؛ مانند رشوه و دیگر اشکال فساد. بخشی از کارمان هم به فساد سیاسی میپردازد؛ به ویژه نظام مالی سیاسی، شفافیت در سیاست، نقش و نفوذ لابی گری در کشور، گروهها یا کسانی که یک نامزد مشخص را از نظر مالی تأمین میکنند و خلاصه از این جور مسایل. به فساد در خرید هم توجه میکنیم؛ شفافیت در خرید، رویهها و فرایندهایی که طبق آنها، سازمان ها هدایت و کنترل میشوند و این که چه گونه میتوان از راه قابل دسترس کردن همه مدارک، مسوولیت پذیریِ مسوولین را در مقابل شهروندان بالاتر برد.
آیا فساد نشانههایی هم دارد که شهروندان بتوانند براساس آنها، فساد را ردیابی کنند؟
- به نوع فساد بستگی دارد ولی کلید اصلی، کیفیت و کارآیی نهادها و سازمان های کشور است. نهادهای ضعیف، فضایی را تولید میکنند که برای رشد سریع فساد بسیار مناسب است. بنابراین، شفافیتِ بیشتر در این نهادها اهمیتی اساسی دارد. نقش آژانسهای مقابله با فساد و میزان استقلال آنها هم مهم است. شهروندانی که میخواهند فساد در کشورشان کم تر شود، باید بر شفافیت بیشترِ نهادها تأکید کنند. این نکته، جامعه مدنی را پویاتر و در نتیجه، فساد کمتری را به بار خواهد آورد.
دلایل اصلی فساد کدام هستند؟
- پیش از هر چیز، قوانین و مقررات کشور. مسأله فقط این نیست که قوانین درستی وضع کنیم بلکه باید از اجرای درست آن ها هم مطمئن شویم. پس، باز هم مسأله اصلی این است که از بیشترین شفافیت و مسوولیت پذیریِ ممکن اطمینان یابیم. اگر به شاخص فساد و درآمد سرانه متناظر با آن نگاهی بیاندازید، خواهید دید که در کشورهایی که از نظر اقتصادی موقعیت بدتری دارند، میزان فساد در بخش عمومی بالاتر است. ولی هنوز اثبات نشده که آیا فقر است که سبب فساد میشود یا برعکس. این بحث هنوز کاملاً باز است ولی به هر حال، شکی نیست که میان این دو رابطهای هست. در کشورهایی که منابع محدودی دارند، منابع به گونه ای تنظیم و توزیع میشوند که در جهت فعالیتهای مقامهای فساد قرار گیرند. معنی این حرف این است که مردمی که به آن منابع نیاز دارند، به آنها دسترسی نخواهند داشت و این به فساد بیشتری منجر میشود.
از این گذشته، کیفیت و کارآییِ نهادها در این کشورها به طور کلی ضعیف است. حتی در دموکراسیهای جاافتاده، قوانین به درستی اجرا نمیشوند. بنابراین، شهروندان در این کشورها نیز با رشوه و دیگر اشکال فساد روبه روهستند.
آیا میشود که شهروندان قربانی فساد باشند ولی خود نفهمند؟
- البته. بسیاری از شهروندان در زندگی هرروزه خود با فساد رو به رو میشوند؛ وقتی میخواهند پاسپورت جدید بگیرند یا به دکتر بروند، مجبور میشوند رشوه بدهند. دقیقاً چون برایشان عادی شده است، برای پرداخت رشوه تردیدی نمیکنند. از سوی دیگر، عمدتاً در کشورهای متمول تر، خدماتی مثل بیمه درمانی و نظام سیاسی از نظر شهروندان بسیار خوب کار میکند. بنابراین، آن ها از وجود فساد حتی سؤال هم نمیکنند؛ مثلًا گروههای زیادی هستند که لابی گری میکنند یا سعی دارند در سیاستهای فضای عمومی تأثیر بگذارند؛ گروههایی هم هستند که در کمپینهای سیاسی پول سرازیر میکنند تا پس از انتخابات، سیاستها را در جهت منافع خود تغییر داده و یا افراد باب میل خود را در مناصبی که خودشان میخواهند، قرار دهند. این ها مسایلی هستند که شهروندان مستقیماً از چند و چون آن ها آگاه نیستند. فقط زمانی سر و صدایش در میآید که رسانهها با آب و تاب زیاد رسوایشان کنند. ولی حقیقت این است که فساد در مقیاسی که از آن گفتم، همیشه و در هر لحظه در جریان است و معمولاً مردم از آن بی خبر هستند.
آیا افشاگری (whistleblowing) در شکست دادنِ فساد نقشی بازی میکند؟
- شک نکنید. فسادی که داشتم از آن حرف میزدم، یعنی فسادِ نادیده و پنهانی که در مقیاسی کلان در جریان است، فقط زمانی برای عموم مردم آشکار میشود که یک فردِ افشاگر موضوع را بر ملا کند. به همین دلیل است که قوانین حمایت از افشاگران این قدر مهم هستند چون در ایجاد محیطیکه از مردم و حقوق آن ها محافظت میکند، نقش دارند و این فرصت را به آنها میدهند که علیه فساد موجود بایستند و مطمئن شوند که قربانی افشاگری خود نمیشوند.
آیا این قوانین کافی هستند؟
- کشورهایی هستند که قوانینِ بسیار خوبی در مورد حمایت از افشاگران دارند ولی متأسفانه این قوانین به درستی اجرا نمیشوند. کشورهایی هم هستند که در این مورد هیچ قانونی ندارند. اگر به آخرین قانون ضد فساد در «کمیسیون اروپا» نگاه کنید که اوایل همین امسال منتشر شد، میبینید که قوانین مربوط به افشاگری از مواردی هستند که هنوز باید تقویت شوند. موضع ما هم این است که این قوانین واقعاً باید تقویت شوند. حتی در کشورهایی که در این زمینه قوانین محکمی وجود دارد، باید مطئمن شویم که این قوانین به درستی اجرا میشوند تا افشاگران احساس امنیت کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر