close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

محمد غرضی، کاندیدای انتخابات ۹۶: ۵۵ میلیون رای دارم

۴ اسفند ۱۳۹۵
علیرضا کیانی
خواندن در ۸ دقیقه
سیدمحمد غرضی:رای آقای روحانی در واقع متعلق به آقایان هاشمی، خاتمی و سیدحسن خمینی بود که از ایشان حمایت کردند
سیدمحمد غرضی:رای آقای روحانی در واقع متعلق به آقایان هاشمی، خاتمی و سیدحسن خمینی بود که از ایشان حمایت کردند

سیدمحمد غرضی در بهمن 1320 در اصفهان به دنیا آمده است. در دانشگاه تهران مهندسی برق خواند و برای تحصیلات تکمیلی راهی فرانسه شد. در سال های پایانی دهه 40 و سال های دهه 50 علیه حکومت شاه فعالیت می کرد و مدتی نیز در لبنان آموزش چریکی دید. محمد غرضی از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی، صاحب پست و مسئولیت در کشور بوده است. استانداری دو استان مهم کردستان و خوزستان در سال های آغازین جمهوری اسلامی و حضور در وزارت نفت به مدت 4 سال و پس از حضوری دوازده در وزارت پست، تلگراف و تلفن، از او چهره ای بسیار باتجربه در حوزه مدیریت دولتی ساخته است. با او که در سال 92 در دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و در میان شش کاندیدا، ششم شد، درباره انتخابات پیش روی ریاست جمهوری صحبت کردم.

بحث احتمال ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات پیش رو در گرفته. چه اندازه احتمال می دهید ایشان ردصلاحیت شوند؟

هیچ. رد صلاحیت نمی شود. رد صلاحیت فردی که 4 سال رییس جمهور بوده است، نقض غرض است. این از تدبیر قدرت سیاسی به دور است. ایران یک قدرت سیاسی است. همه چیز دارد، سرزمین دارد، قانون اساسی دارد، ثروت دارد، اگر یک چنین تشکیلات به این عظمتی بیاید این کار را کند که نمی شود. عقلا که نمی پسندند، من هم اصلا این احتمال را نمی دهم.

جناب غرضی سال 92 آقای رفسنجانی با چنان سابقه ای ردصلاحیت شد. در سال 80 هم احتمال ردصلاحیت آقای خاتمی مطرح بود...

 موضوع آقای هاشمی فرق می کند. ردصلاحیت آقای هاشمی به خاطر شخصیت خاص خودش بود و اینکه سایه اش بر دیگر قوا و نهادها سنگینی می کرد. آن ها هم گفتند که سنش زیاد است و بحث کهولت سن را مطرح کردند. این اتفاق هم افتاد و آقای هاشمی در ظرف این چهار سال به رحمت خدا رفت. حالا البته نباید انتخابات ها را مشابه هم ارزیابی کرد.

پس چرا اصولگرایان موضوع ردصلاحیت روحانی را داغ کردند و حتی برخی از اصلاح طلبان هم به صرافت افتاده بودند تا جانشینی برای روحانی در انتخابات پیدا کنند؟

به نظرم اینها همه مسائلی است که سیاستمداران گروه های مختلف برای اینکه فضای انتخابات را در دست خود داشته باشند، مطرح می کنند. چه طیف اطلاح طلب و چه طیف اصولگرا، سرجمع بین 30 تا40 درصد آرا را دارند و خب سعی دارند که این آرا را افزایش دهند. در ظرف این نزدیک به 40 سال همیشه با طرح چنین مسائلی جمعیت را در چنگال خودشان گرفته اند.

یعنی این حرف ها برای تهییج افکار عمومی و رای آوری مطرح می شود؟

برای این است که الزام کنند قدرت سیاسی را که به اینها گوش دهد. این بحث مقداری پیچیده است.

شانس آقای روحانی را در انتخابات چقدر می بینید؟

با رفتن آقای هاشمی اصلاح طلبان یک ستون خود را از دست دادند. ستاد اصلاح طلب چاره ای ندارد که حول و حوش آقای روحانی جمع شود. ستاد اصلاح طلب ها منسجم است ولی بدنه متفرقی دارد، در مورد اصول گراها برعکس است، یعنی در ستاد متفرق هستند و بدنه شان هم مطمئن نیست چهره های اصولگرا بتوانند سر یک شخص به توافق برسند.

در اردوگاه اصولگراها چهره هایی مثل سعید جلیلی، قالیباف، حدادعادل یا آقای ضرغامی اکنون برای انتخابات پیش رو مطرح هستند...

این چهره هایی که در خطه اصولگراها بودند، همه امتحان خودشان را پس داده اند. یعنی هم به لحاظ شخصی هم به لحاظ شخصیتی، هم به لحاظ عملکرد، اینها امتحانشان را پس داده اند.

یعنی جناح اصولگرا شانس کمی برای برد در انتخابات پیشرو دارد...

اگر اصولگراها حول و حوش یک آدم بتواننند جمع شوند، آن وقت جامعه در برابر آن ها عکس العمل منفی نشان می دهد. یعنی زمینه های اصلاح طلبی رشد بیشتری می کند، چون بالاخره اصولگراها با دولت نهم و دهمی که تشکیل دادند، خیلی گرفتار شدند، و حالا چهره های اصولگرا در جامعه جاذبه کمتری دارند.

خب اگر اصولگراها از شما مشورت بخواهند که ما حول چه چهره واحدی می توانیم جمع شویم و او را به عنوان کاندید واحد اصولگرا معرفی کنیم، شما فکر می کنید چه کسی این توانایی را دارد؟

ظرف 100تا 150 سال گدشته ملت خیلی هزینه کرده است ولی رضایت بدست نیاورده است. الان هم از مدیریت کشور راضی نیست. یعنی مردم نه از اصلاح طلب ها خیری دیده اند و نه از اصولگراها. این تفرقه در نوع درک از مفهوم منافع ملی نیز شکل گرفته است. هر کسی برای خودش منافع ملی را تعریف می کند و مردم را به دنبال خودش می کشاند. اینجا است که من به هر دو گروه می گویم که برویدد دنبال رضایت عامه نه رضایت خاصه. این نوع حرکت های سیاسی در ایران به شدت ابتر است.

شما خودتان را فرای این دو جناح معرفی می کنید؟

نه من خودم را فرا نمی دانم.

اما به هرحال خود را جدای از این دوجناح قرار می دهید...

ما در این 60 سال کار سیاسی هر وقت هم که دیدیم امور خاصه بر امور عامه ترجیح پیدا کرد فاصله گرفتیم.

خب بگذارید اینطور بپرسم که شما به اشرافی گری سیاسی معترض هستید؟

من به سربازگری معتقدم تا اشرافگری. من همیشه جز پیشروان کار جنگ و جهاد و مدیریت بودم. هروقت که فرصتی شده برای ملت سربازی کرده ام و هرگز ادعای خاصی نداشته ام.

به هرحال ادعای فعلی شما این است که مردم از مدیریت کشور ناراضی هستند...

بله. در حال حاضر  با اینکه  در کشور جمهوری اسلامی برقرار است، ملاحظه می کنید که مردم پای اداره کشور ایستاده اند و تجربه می کنند مدیریت های مختلف را  و مردم از این مدیریت ناراضی هستند.

دولت آقای روحانی کجا کم کاری داشته که نارضایتی مردم را به همراه داشته است؟

روحانی الان چهار سال است که مدیریت کشور را به عهده دارد اما به جای اینکه رییس جمهور مملکت باشد، رییس جمهور ستاد خودش بوده است و اختلافات داخلی تندتر و تیزتر شد. در قسمت اجتماعی هم دیدیم که از اعتماد مردمی برخوردار نیست. ایشان وقتی از مردم درخواست کرد که هرکس که یارانه لازم ندارد، نگیرد، مردم به او پاسخ ندادند و آقای روحانی مجبور شد به واسطه سیستم اداری، یارانه ها را قطع کند. در قسمت اقتصادی هم در سال چهارم با وجود اینکه درآمدش دو برابر شده، وضع اقتصادی به مراتب بدتر شده است، ظرف یک هفته یک ماه پیش یکباره قیمت گوشت و شکر 50 درصد رفت بالا.

هواداران ایشان، برجام را از دستاوردهای اقای روحانی می دانند...

چرا من هم می دانم. اما آقای روحانی زمانی که آمدند نقدینگی کشور460 هزارمیلیارد تومان بوده است. الان دو و نیم برابر اضافه شده است یعنی شده است 1200هزار میلیارد تومان. این پول در گردش جز به تورم سنگین نمی انجامد. البته دستگاه های اداری می گویند، تورم زیر 10درصد است، خب ان شالله که باشد. ولی وقتی می روی داخل مردم می بینی دلار شده 4هزار تومان. شما چه شکلی می توانید یک همچین دولتی را موفق بدانید؟ براین اساس است که ما می گوییم که آقای روحانی امتحان خودشان را پس داده اند.

شما هم به اصولگراها و هم جناح اصلاح طلب و اعتدالی انتقاد دارید. شما در کجا قرار می گیرید؟ راهبرد شما چیست؟

به باور من دو بخش اصلی انقلاب اسلامی غایب شده، یعنی آزادی  و عدالت. در مورد آزادی من معتقدم که استانداران را باید مردم انتخاب کنند. این روشی که از مشروطه تا کنون دولت مرکزی استاندار را انتخاب می کند و فرستاده به استان ها، جز تخریب نتیجه ای نداشته است. در پس از انقلاب نزدیک به 400 استاندار عوض شده است. عمر متوسط هرکدام دو تا دو و نیم سال بوده است. اینها هم همه متعلق به جناح اصولگرا و اصلاح طلب بودند دیگر. هر کسی رفته در استان ها مردم باهاش همکاری نکردند. طرح ها مانده و نارضایتی ها افزون شده است. هر کسی که در استان ها مسئولیت داشته، می بینیم پس از پایان مسئولیت آمده و تهران نشین شده است. در مورد عدالت هم عرضم یک کلمه بیشتر نیست. در انتخابات گذشته هم گفتم دولتی که دست در جیب فقرا کند و آن را به جیب اغنیا بیندازد، از عدالت خارج است. ما که کارتن خواب نداشتیم، ما که شهرهای به این پرجمعیتی نداشتیم.  تمام درآمدها در 10 تا 15 شهر توزیع می شود. از تولید هم که خبری نیست. ده هزار واحد کارخانه تعطیل است، باز این ها می روند کارخانه می زنند! من سنم ایحاب می کند که بگویم که سه چهار نسل تولید همه ورشکست شدند و تمام.

شما خودتان بیش از 15 سال در دولت های مختلف وزیر بودید. یعنی شما به عملکرد دولت هایی که خود در آن عضو بودید هم معترض هستید...

امام پنج مرتبه من را به عنوان نخست وزیر معرفی کردند، منتها حزب و دستگاه ها نپذیرفتند. تا وقتیکه امام هم بودند، من در دولت بودم، منتها  من کار خودم را می کردم و دولت هم راه خودش را می رفت. در دولت آقای هاشمی، شخص بنده متعرض آقای هاشمی بودم. یک بار جمله ای به ایشان گفتم که خیلی از من دلگیر شدند. گفتم جناب هاشمی، توسعه به همراه تورم به ضد خودش تبدیل می شود. عرض کردم که ظرف 150 سال گذشته ملت ایران، هزینه زیادی داده، اما رضایت به دست نیاورده است.

آقای غرضی شما که فکر می کنید، ایده ها و راهبرد سیاسی تان، حرف دل مردم است، پس چه توضیحی دارید برای رای بسیار پایین خودتان در انتخابات پیشین ریاست جمهوری؟

باید عرض کنم که رای من و آقای روحانی و دیگر کاندیداها، تا سه شنبه قبل از جمعه مساوی بود، اما وقتی که آقای هاشمی و آقای خاتمی و آسیدحسن آقا (خمینی)، از آقای روحانی حمایت علنی کردند، رای آقای روحانی افزایش یافت. یعنی رای آقای روحانی درواقع متعلق به این سه فرد است نه آقای روحانی. آن ها از هر فرد دیگری حمایت می کردند، همینطور می شد.

شانس خودتان را در انتخابات پیش رو چقدر می دانید؟

سال 92 هم گفتم که حرف های من یک مخالف هم ندارد و براین اساس من 55 میلیون رای دارم. مسائلی را که ما مطرح می کنیم، از بطن جامعه است. ما به مدیریت اجرایی کشور اعتراض داریم. رییس جمهور وکیل مردم است. نباید دست در جیب مردم بکند. ما پای این مساله ایستاده ایم. انشالله که کشور روزی از مدیریتی برخوردار باشد که مورد اقبال تمام جامعه باشد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

نگرانی دایمی ورزشکاران ایرانی از روبه رو شدن با اسراییل

۴ اسفند ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۱۲ دقیقه
نگرانی دایمی ورزشکاران ایرانی از روبه رو شدن با اسراییل