«هوشنگ امیراحمدی» برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، از امریکا به ایران سفر کرده است. او دکترای برنامه ریزی و توسعه بین الملل دارد و استاد دانشگاه «راتگرز» در ایالت نیوجرسی امریکا و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است. او سالها پیش «شورای امریکا – ایران»(American-Iranian Council) را برای پژوهش درباره مردم دو کشور ایران و امریکا و درک متقابل آن ها از هم بنیان گذاشت.
امیراحمدی سال 89 به دعوت «اسفندیار رحیم مشایی»، رییس دفتر محمود احمدی نژاد و یار نزدیک او برای شرکت در یک همایش به ایران آمد. حضور وی مورد توجه رسانهها قرار گرفت. روزنامه «کیهان» در یادداشتهایی، امیراحمدی را ضد اسلام و دلال رابطه ایران و امریکا معرفی کرد و برای دعوت او، به دولت تاخت. کار تا جایی پیش رفت که دولت دعوت او را تکذیب اما امیراحمدی دعوتنامهاش را در رسانهها منتشر کرد.
امیراحمدی سال 92 برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، راهی ایران شد اما ادعا کرد در فرودگاه دستگیر و بعد از 48 ساعت به امریکا بازگردانده شده است. او حالا دوباره به ایران سفر کرده و «ایرانوایر» از او درباره این سفر و تصمیم وی برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری پرسیده است:
چه طور شد تصمیم گرفتید دوباره برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کنید؟
- ثبت نام کردم که رییس جمهوری بشوم. هدف من این است. 38 سال است که حکومت جمهوری اسلامی به مردم دو گزینه بد و بدتر میدهد و میگوید انتخاب کنید. من فکر میکنم الان وقتش رسیده است ما که بیرون گود بودیم و به حساب نمیآمدیم، بگوییم نه، قبول نیست، ما گزینه بهتر میخواهیم و من الان دارم آن گزینه بهتر را به مردم ارایه میدهم. میخواهم مردم بدانند که فقط گزینههای بد و بدتر وجود ندارد و میشود در این کشور هم یک گزینه خوب روی میز گذاشت.
منظور از گزینه خوب، کاندیداتوری خودتان است؟
- بله؛ قول میدهم اگر بنده را تایید کنند، حداقل با 80 درصد رای، رییس جمهوری میشوم. اگر هم تایید صلاحیت نکنند، این وظیفه ملی من است که به مردم بگویم یک گزینه بهتری میتواند باشد ولی حکومت نمیخواهد آن گزینه بهتر را به شما بدهد؛ مقاومت کنید و نگذارید شما را بین بد و بدتر گرفتار کنند. الان حتی نمیتوانم نام یک نفر را ببرم و بگویم او میتواند این کشور را از این وضعیتی که هست، یک قدم جلوتر ببرد.
شما سال 92 هم برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، از امریکا به ایران رفتید.
- سال 92 حتی به من اجازه ثبتنام ندادند. وقتی وارد کشور شدم، در فرودگاه بازداشتم کردند. بعد من را بردند هتل «آزادی». 48 ساعت توی یک اتاق هتل زندانی کردند و بعد هم مجبورم کردند برگردم.
اینبار مشکلی نداشتید؟
- این دفعه گذاشتند ثبتنام کنم. قبل از آمدن، یک مقدار مطالعه کردم، وضعیت را سنجیدم و متوجه شدم اینبار میتوانم ثبتنام کنم. الان در هتل «استقلال» کسی دور و بر من ننشسته است و کسی مرا تعقیب نمیکند. وضعیت من الان از آقای خاتمی بهتر است چون عکسم همهجا هست ولی آقای خاتمی الان ممنوع التصویر هستند. (خنده) کاش دوستان خارج کشور میآمدند و میدیدند وقتی من وارد ستاد ثبتنام شدم، جوانان عکاس و خبرنگار برایم چه کار کردند. واقعا غوغایی شد. یکی از بهترین روزهای زندگیام بود.
این یک اتفاق بود یا محصول دوران چهارساله دولت حسن روحانی؟
- یک واقعیت در این جامعه اتفاق افتاده و در این مورد باید به آقای روحانی امتیاز داد. آقای روحانی جامعه را بسیار آرام کرده است؛ یعنی تنشی که در دوران احمدی نژاد وجود داشت، الان خیلی کمتر است. وضعیت از لحاظ آزادی تغییر چندانی نکرده اما تنش در جامعه کمتر است و مردم صریحتر و راحتتر حرف میزنند. البته فکر میکنم یک دلیل آن، این است که نیروهای ضد آزادی ضعیف شدهاند؛ یعنی نیروهای خودسر ضعیف و نیروهای مردمی قویتر شدهاند. یک دلیل این وضع میتواند شبکههای اجتماعی باشد. تلگرام این کشور را عوض کرده است. هر خبری را مردم در لحظه متوجه میشوند و این آگاهی به آنها بسیار کمک میکند.
شما بارها از آقای احمدی نژاد حمایت کردهاید. الان که او هم ثبت نام کرده است، به نفع وی کنار میروید؟
- من به نفع کسی کنار نمیروم اما فکر میکنم در مرحله نهایی، ایشان به نفع من بروند کنار. با ایشان صحبت میکنم که این کار را انجام بدهد برای این که من بهتر از ایشان کار میکنم، قدرت بیش تری هم دارم از لحاظ مردمی. ارتباطات بین المللی من هم بهتر است. بسیاری از من درباره حمایت از آقای احمدی نژاد میپرسند، من آقای احمدینژاد را با آن دیدی که روشنفکران سیاسی این کشور میبینند، نمیبینم. ایشان را یک نیروی مثبت میبینم که به شکلی میخواهد نماینده طبقات پایین جامعه باشد. جامعه ایران یک جامعه طبقاتی است و ما یک طبقه تهیدست داریم شامل کشاورز، کارگر، و خرده فروشنده که 60 درصد مردم ایران را تشکیل میدهند و از این مقدار، 30 درصد زیر خط فقر هستند. اینها یک نماینده میخواهند. یک وقتی قرار بود نماینده اینها، سوسیالیستها، کمونیستها و مارکسیستها باشند و حالا نمایندهشان آقای احمدینژاد است. همان طور که آقای خاتمی نماینده مردم طبقه متوسط است و آقای روحانی نماینده طبقه اشراف؛ یعنی ثروتمندان، میلیاردها و بازاریهای بزرگ. بنابراین، معتقدم طبقات متوسط و اشراف به درستی از احمدی نژاد بدشان میآید ولی طبقات فقیر واقعا او را میخواهند. آقای احمدی نژاد حداقل 10، 12 میلیون رای دارد. شاید هم بیش تر. آقای احمدینژاد باید باشد. او مسایل و مشکلات بزرگ دارد اما نکات مثبت هم دارد.
شما سالها است که در شورای امریکایی-ایرانی ها درباره رابطه ایران و امریکا کار میکنید. بسیاری هم نقطه قوت دولت روحانی را سیاست خارجه او و رسیدن به «برجام» و مذاکره سر مسایل هستهای میدانند. نظر شما چیست؟
- برجام یکی از فجایع تاریخ ایران است. برجام بسیار بسیار بد بود و ارزشی برای ایران نداشت که هیچ، صدمات اساسی و استراتژیکی به کشور زد. عزت کشور را از بین برد و غرور ما را شکست. به امریکاییها و اروپاییها اجازه داد به ما بگویند بتمرگ و ما تمرگیدیم. در کوره غنی سازی، شن و ماسه ریختیم، هیچی هم گیرمان نیامد؛ یعنی بعد از برجام وضع اقتصادی کشور بدتر شده است. وقتی شما با مردم ایران صحبت می کنید، می شنوید که همه میگویند بعد از برجام وضع اقتصادی به شدت بدتر شده است. برجام فقط برای یک درصد از این میلیاردرهای دزد خوب شد که قبلا یک میلیارد داشتند، الان دو میلیارد دارند وگرنه برای مردم عادی و فقیر فقرا هیچ اتفاقی نیفتاد. بنابراین، من مخالف برجام بودم و هستم و اعتقاد دارم همین برجام آقای روحانی را ساقط میکند. ایشان فکر میکند برجام بزرگ ترین دارایی او است اما برعکس، بزرگ ترین مشکل او شده است.
برنامه شما برای بهبود این رابطه چیست؟
- 30 سال است شورای امریکایی- ایرانی ها درباره رابطه ایران و امریکا کار میکند. متاسفانه برجام به این رابطه صدمه بسیاری زد؛ یعنی رابطه بین ایران و امریکا قبل از برجام آسانتر حل میشد تا بعد از برجام. این را با کمال تاسف میگویم چون به هرحال، موضوع هستهای به عنوان یک اهرم فشار بود ولی الان دیگر امریکاییها هیچ لزومی ندارند که با ایران مذاکره کنند؛ نه ترسی دارند و نه چیزی. این رابطه سرطان است و اگر درست نشود، میکشد. اعتقاد دارم فعالیت ما نباید فقط در امریکا متمرکز شود و باید در داخل هم کارهایی انجام داد. امیدوارم در ایران حتی اگر رییس جمهوری نشوم، بر نیروهای سیاسی کشور تاثیر بگذارم و سعی کنم در کنار آنها و از طریق آنها، رابطه ایران و امریکا را پیش ببرم و مسایل کشور را حل کنم چون چاره دیگری وجود ندارد.
اگر صلاحیت شما تایید نشود، از کدام کاندیدا حمایت میکنید؟
- بستگی دارد. من یک عقاید و اصولی دارم و باید ببینم کدام یک از کسانی که وارد این میدان میشوند، به اصول من نزدیک تر هستند. من نیروی عظیمی دارم و باور کنید اگر صلاحیتم تایید شود، 45 میلیون رای دارم. اما نمیخواهم بیجهت دارایی خود را صرف کسی کنم که کاری انجام ندهد. باید ببینم چه کسانی میآید و بعد با آنها صحبت کنم. در نظر دارم از این نیرو به عنوان یک اهرم استفاده کنم و امتیازاتی برای ملت ایران بگیرم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر