close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

روزگار گم‏شده سربازکودک‌های ایرانی

۲۹ تیر ۱۳۹۶
آیدا قجر
خواندن در ۸ دقیقه
روزگار گم‏شده سربازکودک‌های ایرانی

۵۰ ساله است اما بیش تر می‌نماید. ۱۴ ساله بود که برای اولین بار به میدان جنگ رفت و اسلحه به دست گرفت. او که اکنون در تهران زندگی می کند هم مثل کودک‌سربازهای بسیاری که قدم به جنگ ایران و عراق گذاشتند، از طریق بسیج محله به دنیای «جهاد» پا گذاشت. حالا بعد از گذشت سه دهه، می‌گوید که جنگ «فرصت نوجوانی» یا در یک کلمه، «زندگی» را از او گرفت؛ مثل درس خواندن و عاشق شدن.

او در سنین کودکی با ده‌ها جوان و میان‎سالی هم‏نشین شده بود که هریک حامل فرهنگی متفاوت بودند: «ناخواسته بزرگ می‌شدم و دغدغه‌های نوجوانی را فراموش می‌کردم. اما حس دوست‌داشتنی قهرمان شدن داشتیم. هنوز با گذشت ۳۱ سال از اولین جبهه‌ای که رفتم، کشته‌های بی‌سر و بدن‌های پاره‌پاره و صداهای وحشتناک انفجار آزارم می‌دهد و کابوس می‌بینم.»

در زمان جنگ ایران و عراق، کودکان بسیاری بودند که با دست‏کاری کردن شناسنامه‌های خود از طریق آشناهایی که داشتند یا به واسطه«پایگاه های مقاومت بسیج» که افراد زیر ۱۸ سال را می‌پذیرفتند، توانستند قدم به جبهه‌های جنگ بگذارند. «عِرق ملی» یا «عشق شهادت»، آن‌هم در سال‌های پس از انقلاب ۵۷، هم‏زمان با کشتار منتقدان و مخالفان در زندان‌ها، کودکان بسیاری را اسلحه‌ به دست، راهی قتل‌گاه کرده بود. در آن زمان، انقلابیون و حکومت‌داران مذهبی، جنگ را به کربلایی تشبیه می‌کردند که قرار بود «حسین‌وار» در آن، تا پیروزی نهایی بجنگند. در تاریخ شیعیان، در کربلا هم کودکان پا به رکاب جنگ‏جویان بوده‌اند.

شهیدپروری و فرهنگ‌سازی برای جنگ را می‌توان در برخی طرح‌ها و برنامه‌هایی که هم‏چنان در جمهوری اسلامی اجرا می شوند، مشاهده کرد؛ از راه اندازی کاروان «راهیان نور» تا تخریب بخشی از جنگل «ناهارخوران» گیلان و بسیاری مناطق گردش‌گری کشور به منظور احداث موزه دفاع مقدس و آرامگاه شهدای گم‎نام یا چاپ تصویر کشته‌شده‌های جنگ روی لوازم‌التحریر دانش‌آموزان و حتی درج نام «حسین فهمیده» به عنوان یک قهرمان ملی؛ کودک‌سربازی که در این جنگ کشته شد.

جست و جویی در وبسایت راهیان نور، رویکرد این طرح را به خوبی نشان می دهد. راهیان نور، کاروانی است برای بازدید دانش‌آموزان از مناطق جنگی بازمانده از هشت سال جنگ ایران و عراق. نخستین جمله در بخش «درباره ما» این سایت، سخنی از روح‌الله خمینی است: «خدا می‌داند راه و رسم شهادت کورشدنی نیست و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند کرد.»

در توضیح هدف از این کاروان نیز آمده است: «آشنایی آینده‌سازان کشور با این حماسه‌ها، ضامن حفظ استقلال، رشد و بالندگی ایران خواهد شد.» بنابرگزارش های مختلف رسانه های داخلی، از سال ۱۳۸۶ به بعد، صدها دانش‌آموز و بزرگ‏سال در سفرهای این کاروان جان باخته‌اند؛ آن‌هم در مسیر صعب‌العبور یا رفتن روی مین‌های باقی‌مانده از جنگ.

بنا برگزارش «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس» که بعد از پایان جنگ با عراق تشکیل شده است و زیر نظر ستاد کل نیروهای مسلح ایران قرار دارد، در هشت سال جنگ، بیش تر از ۳۳ هزار دانش‌آموز کشته شدند. با در نظر گرفتن شمار کودکان مجروح در این مدت، می‌توان نام هزاران کودک را به زبان آورد که کودکی از آن‌ها گرفته شده است.

میل به استفاده از کودکان در جنگ اما هم‏چنان در میان مسوولان نظام باقی است. همین پارسال بود که با مخالفت گسترده بسیج، مجلس شورای اسلامی امضای «پروتکل منع مداخله کودکان در منازعات مسلحانه» را از دستور کار خارج کرد. در مقدمه این پروتکل، نام نویسی کودکان زیر ۱۵سال یا شرکت فعال آن ها در جنگ جرم محسوب شده است. ولی نهادهای وابسته به بسیج گفته بودند امضای چنین پروتکلی می تواند برای سازمان بسیج محدودیت ایجاد کند و منشا ایجاد محدودیت های متعدد و اقدامات و فشارهای بین المللی علیه ایران خواهد شد.

هم‎زمان با سال‌های جنگ ایران و عراق، جمهوری اسلامی با جبهه دیگری هم در جنگ بود؛ «سازمان مجاهدین خلق» که هیچ‌وقت عضویت و مبارزۀ هم‎گام با آن، معیار سن ملاک نبوده است. بسیاری از دختران و پسرانی که در سال‌های پیش از انقلاب به این سازمان پیوستند، نوجوانانی بودند که از طریق مساجد و هیات‌های مذهبی یا دوستان‌ خود جذب «اسلام مدرن» شده بودند؛ اسلامی که نه راه روحانیت را قبول داشت و نه روشن‎فکران مذهبی. این سازمان قرار بود مروج «اسلام واقعی» باشد.

برخی از اعضای مجاهدین در جنگ ایران و عراق هم شرکت داشتند. آن ها در سال‌‌های نخست جنگ، قدم به جبهه ها گذاشته بودند اما بیش ترِ آن‌ها در جبهه مقابل جمهوری اسلامی بودند. با نگاهی به اسامی کشته‌شده‌های این سازمان در نبرد مسلحانه مقابل ایران در چندین عملیات که مهم‌ترین آن ها «فروغ جاویدان» بود، افراد زیر ۱۸ سال هم به چشم می‌آیند.

«عیسی آزاده»، فرمانده نظامی سابق سازمان مجاهدین خلق است. به گفته او، انقلاب ایدئولوژیک در این سازمان در سال ۱۳۶۸ اوج گرفت. به دستور «مسعود رجوی»، رهبر این سازمان، طلاق‌های اجباری اتفاق افتاد و ازدواج، سکس و معاشقه ممنوع شد تا مبارزان فارغ از وابستگی‌های دنیوی، تن به جنگیدن برای آرمان‌های‌ خود بدهند. از آن سال به بعد، کودکی در این سازمان به دنیا نیامد و ورود خانواده‌ها و کودکان به داخل تشکیلات ممنوع اعلام شد.

واکنش منفی بین المللی به این مساله سبب شد برخی از خانواده‌ها و کودکان به داخل تشکیلات برگشتند: «اما برخی از این کودکان وارد مناسبات نظامی شده و برای عملیات به داخل ایران فرستاده شدند. عراق هم از سوی ایران بمباران می شد و تحمل این جو کاملا نظامی گاه برای بزرگ‎سالان هم ناممکن به نظر می‌آمد. بچه‌ها می‌شنیدند که چه بر سر دیگران می‌آمد و شب‌ها در رخت‏خواب، خودشان را خیس می‌کردند. همیشه فکر می‌کردند ممکن است در عملیات‌های بعدی قرعه به نام آن‌ها بیافتد.»

به گفته این فرمانده نظامی سابق، کودکانی که وارد فاز نظامی شدند، باید هم‌گام با بزرگ‏سالان آموزش می‌دیدند. از جمله آموزش‌های «نیروهای ویژه» یا «تکاور»‌این بود که باید چندین روز بدون آب و غذا در کوه‌‌ها و بیابان‌ها زندگی می‌کردند یا باید ۲۶ کیلومتر را با سرعت و مستمر می‌دویدند که گاه افراد سن بالا را به مرگ می‌کشاند: «کودکان اگر به درجه پذیرش ایدئولوژی‌ این سازمان می‌رسیدند، حتما از توانایی لازم برای مبارزه برخوردار بودند.»

به گفته بسیاری از جدا شده‌ها از سازمان مجاهدین خلق، در دوران جنگ ایران و عراق، به بهانه خطرناک بودن شرایط در ایران، کودکان اعضای این سازمان به خارج از کشور برده شدند تا هوادارانی که در جغرافیاهای دیگر ساکن بودند، از آن‌ها نگه‏داری کنند. این کودکان از اوایل دهه ۷۰ به کمپ‌های مجاهدین در کشورهای مختلف، به ویژه در عراق فراخوانده شدند و تحت آموزش‌های نظامی و ایدئولوژیک قرار گرفتند. بیش تر آن‌ها رضایت‏نامه‌های خانواده‌ را نیز در دست داشتند.

کودکان در این سازمان مانند بزرگ‏سالان مورد شکنجه هم قرار می‌گرفتند؛ شکنجه‌هایی که به گفته این فرمانده نظامی، از کابل خوردن در آن وجود داشته است تا استفاده از بی‌خوابی‌های مستمر.  

جبهه‌های جنگ برای کودکان اما این جا تمام نمی‌شود. در نقاطی دیگر از ایران، کودکان در گروه‌های کُرد هم کشته می‌شوند. «محمد بادوزاده»، یکی از همین کودکان بود که در سال ۲۰۱۱ کشته شد. پدر او از سال ۱۳۸۲ در زندان ارومیه زیر حکم اعدام بود که به حبس ابد تغییر کرد. خواهر او اما در اعتراض به حکم اعدام پدرش، خودش را به آتش کشید و جان داد. برادرش هم در درگیری با نیروهای امنیتی در مهاباد کشته شده بود. دایه‌اش نیز در اثر سرطان می‌میرد. محمد می‌ماند و جنگی تمام‌عیار که از کودکی با آن دست به گریبان شده بود.

احزاب کُرد معتقدند از کودکان، به ویژه زیر ۱۶ سال، بهره نظامی نمی‌برند اما یک کارشناس که خواست نامش فاش نشود، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» شرح داد که «حزب کارگران کردستان» که به «پ.ک.ک» معروف است و در آن هم مثل سازمان مجاهدین خلق، ازدواج و سکس ممنوع شده است، کودکانی که به آن‌ها می‌پیوندند را آموزش نظامی می‌دهند.

«کاوه کرمانشاهی»، سخن‎گوی «شبكه حقوق بشر كردستان» در گفت‌وگو با «ایران‎وایر»، به روایت تحقیقات میدانی خود از نیروهای کُرد در خصوص استفاده از کودکان در منازعات مسلحانه پرداخت. بنا به گفته‌های او، کودکان زير 18 سال آموزش سياسی و ايدئولوژيك می بينند:«اين طور نيست كه به دست هر كودكی سلاح بدهند و او را به ماموريت هاى حزبی بفرستند اما در شرايط جنگی، اتفاق افتاده است كه افراد 15 یا 16 ساله هم داوطلب مشاركت در جنگ بوده اند و نه تنها از حضورشان جلوگيری نشده كه احتمالا استقبال هم شده است. متاسفانه مسوولان و فرماندهان احزاب در اين موارد كم ترين مسووليت را قبول می كنند و حاضر به پاسخ‎گويی نيستند. توجيهى هم كه عموما استفاده می شود، قرار داشتن در "شرايط جنگی" است.»

كاوه كرمانشاهی در مورد تركيب كودكان حاضر در اردوگاه و مقر احزاب می گويد:«آن ها يا كودكان اعضای فعال اين احزاب هستند كه مشخصا همراه والدين خود زندگی می كنند يا اگر والدين آن ها كشته شده يا در زندان باشند، تحت نظر و حمايت حزب قرار می گيرند. مطمئنا تعداد زيادی به خواست خودشان به خاطر تعلقات فكری يا پيشينه خانوادگی به احزاب می پيوندند اما كودكان ديگری هم هستند كه به دلایل مختلف، از جمله خشونت‌های خانوادگی به گروه‌های فعال کُرد پناه می‌برند.»

در خصوص استفاده از کودکان در منازعات مسلحانه، اسناد بین‌المللی بسیاری منتشر و امضا شده است که این ممنوعیت را گوشزد می‌کند. سازمان «یونیسف» سال ۲۰۱۴ در بیانیه‌ای تاکید کرد اجیر کردن کودکان در میدان‌های جنگ، تجاوز آشکار به حقوق کودکان جهان است. با این حال، این بیانیه ها کم تر مورد توجه دولت ها، از جمله جمهوری اسلامی بوده اند. در جنگ اخیر سوریه کم نبود تصاویر افغان های زیر ۱۸سالی که در قالب لشکر «فاطمیون»، از ایران به جنگ رفته بودند. در گزارش سال ۲۰۱۳ «سازمان دیده بان حقوق بشر»، برخی از این کودکان گفته بودند که افغان های ۱۲ تا ۱۸ ساله مهاجر ساکن ایران به اجبار به جنگ سوریه فرستاده شده اند؛ روندی که فاش شدن در رسانه ها تغییری در آن ایجاد نکرد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

ریزش معدن در راور یک کشته و سه زحمی برجاگذاشت

۲۹ تیر ۱۳۹۶
خواندن در ۱ دقیقه
ریزش معدن در راور یک کشته و سه زحمی برجاگذاشت