close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

نوشین مشکاتی؛ محقق ناسا: هیچ وقت عقب نشینی نکردم

۱۷ مرداد ۱۳۹۶
شیما شهرابی
خواندن در ۸ دقیقه
نوشین مشکاتی؛ محقق ناسا: هیچ وقت عقب نشینی نکردم

سال‌هاست به عنوان مهندس ارشد در آزمایشگاه JPL ناسا (NASA Jet Propulsion Laboratory) مشغول تحقیق است. تخصص او در رشته کامپیوتر و الکترونیک است و  فارغ التحصیل دانشگاه یو اس سی  کالیفرنیا است. او زمانی سراغ این رشته‌ها رفته است که کمتر زنی در رشته‌های مهندسی تحصیل می‌کرده، نوشین مشکاتی اما شانه خالی نمی‌کند، پا به پای همکاران مردش تلاش می‌کند و به آنچه در سر داشته می‌رسد. گرچه او فقط به کار کردن در رشته مورد علاقه‌اش در بالاترین سطح هم راضی نمی‌شود، او یک فعال اجتماعی است. در کالیفرنیا که محل زندگی اوست، در یک ان جی او به کمک دخترانی می‌رود که خانواده درستی ندارند و ممکن است نوجوانی و جوانی‌شان تباه شود. یکی از اعضای انجمن خیریه یاران دانش و مهر در ایران است و به بچه‌هایی که امکان ادامه تحصیل ندارند، کمک می‌کنند که ترک تحصیل نکنند. عضو کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شهر داری بورلی هیلز و از اعضای فعال در مدارس همان منطقه است. نوشین مشکاتی از اعضای بنیاد زنان ایرانی و آمریکایی است، در سمینارهای مختلف زنان موفق شرکت می‌کند و تلاش می‌کند جامعه زنان موفق‌تر و قدرتمندتر از همیشه گام بردارد. او در کنفرانس زنان در رهبری جشن تیرگان هم حضور دارد، از تجربیاتش و تلاش‌هایی که در زندگی انجام داده، حرف می‌زند و قلب زنان زیادی را گرم می‌کند. زنانی که دوست دارند راهی را بروند که او به قله‌اش رسیده: «ما فقط کار می‌کنیم که هزینه‌های زندگی را داشته باشیم اما آنچه به ما برای ادامه زندگی امید می‌دهد، کارهایی است که در قبال دیگران انجام می‌دهیم.»

شما به عنوان یکی از زنان موفق شناخته می‌شوید. تعریف خودتان از موفقیت چیست؟

  • انسان موفق انسانی است که سعی کند به طرف هدفش پرواز کند، این ‌که به هدفش برسد یا نرسد فرق نمی‌کند. شخصی موفق است که قدم‌های اول را به سوی هدف‌اش بردارد و موفقیت از نظر من زمانی رخ می‌دهد که شخص در حین راه فقط به خودش فکر نکند، به دیگران هم فکر کند و ببیند چطور ممکن است همانطور که به طرف هدفش پرواز می‌کند، دست دو نفر دیگر را هم بگیرد و با خودش بالا ببرد. شخص موفق آن شخصی است که به عقب نگاه کند و ببیند در راهی که به سمت هدفش حرکت کرده، دست چند نفر را  هم گرفته و با خودش آورده. مهم نیست به هدف برسد یا نه.

قبول دارید که حتی در دنیای امروز هم زن موفق بودن از مرد موفق بودن سخت تر است؟

  • فکر می‌کنم همیشه کارها  برای هر گروهی افراد که مثل دیگران نیستند و جامعه از اول قبولشان نداشته، سخت‌تر است و برای زنان هم هنوز این سختی‌ها  وجود دارد، اما معتقدم تا  مادامی که این برچسب زن و مرد را  تکرار کنیم، نمی‌توانیم به از بین رفتن این دشواری‌ها کمک ‌کنیم، برای همین هر وقت صحبت زن و مرد می‌شود، من درباره شخص حرف می‌زنم نه زن و یا مرد. برای این‌که همانقدر که برای من فرق نمی‌کند که من در کار زن هستم یا مرد برای دیگران هم نباید فرق داشته باشد. جنسیت، نژاد و مذهب شما وقتی برای شما مهم نیست برای دیگران هم نباید مهم باشد.

دشواری‌هایی که به عنوان یک زن داشتید، در راه رسیدن به هدف‌تان داشتید. اذیت‌تان نکرد؟

  • واقعیت این است که من هیچوقت به عنوان یک زن، احساس کمبود نکردم، اما همیشه کار بیشتری در سینی برای من به عنوان یک زن وجود داشت که باید انجام می‌دادم. البته من هیچ وقت به عنوان منفی به آن نگاه نکردم، فقط بیشتر برای رسیدن به هدفم تلاش کردم.

فکر ‌کنم رشته‌های مهندسی در زمانی که شما تحصیل کردید، بیشتر مردانه حساب می‌شد و انتخاب این رشته توسط یک خانم جا نیفتاده بود؟

  • درست است. من وقتی بزرگ می‌شدم، تمام هم سن و سالانم از  فامیل وآشناها پسر بودند. برای همین برای من جنسیت خیلی مسئله نبود، اگر بخواهم صادقانه بگویم من در حین بزرگ شدنم نه به این فکر می‌کردم که من دخترم و فلانی پسر است، یا من این دین را دارم و دیگری دین دیگر دارد. در کلاس ما هیچکس نمی‌دانست چه کسی چه دینی دارد. نفوذ جمهوری اسلامی در ایران جدایی‌ها را به وجود آورد. اگر پسر همسایه از دیوار بالا می رفت، من هم می‌رفتم، حتی برای این که بگویم من هم می‌توانم کارهای سخت را بیشتر قبول می‌کردم. به همین دلیل من اصلا نگاه نمی‌کردم که این رشته ممکن است به یک جنسیت خاصی توجه کند، اما بعد از پایان تحصیلاتم متوجه شدم. چون اگر در محل کار من جلسه‌ای بود، پانزده مرد داخل جلسه نشسته بودند و من تنها زن جلسه بودم. من هم آن زمان جوان‌تر بودم، برای همین خیلی طول کشید تا من بتوانم به آن‌ها بگویم، من هم یکی از شماها هستم و تازه من در این مورد به خصوص خیلی بیشتر از شماها می‌دانم و اگر حرف می‌زنم، باید به حرف من گوش دهید وگرنه چرا اصلا من در این جلسه هستم. ما باید حرف بزنیم. چون حق گرفتنی است و ما باید حق خودمان را دریافت کنیم، هیچ وقت حق را توی سینی نمی‌گذارند که به ما تحویل دهند.

به عنوان یک زن موفق فکر می‌کنید برای کم کردن دشواری‌های زنان یا از بین بردن تبعیض جنسیتی چه باید کرد؟

  • من معتقدم ما باید از آقایان هم برای از بین بردن این تبعیض‌ها کمک بگیریم و آن‌ها را با خود همراه کنیم. در راهی که ما زنان را قدرتمند می‌کنیم، به قدرت زنان تنها احتیاج نداریم به مردانی هم احتیاج داریم که باید زنان را قبول کنند. تشخیص دادن مشکل خوب است اما نباید تفکیک انجام دهیم و باید جدا کردن‌ها و تفکیک‌ها را از بین ببریم. ما ضمن این که داریم زن‌ها را قدرتمند می‌کنیم، نمی‌خواهیم مردها را از زن‌ها بترسانیم. چیزی که من در کنفرانس تیرگان و زنان ایرانی هم گفتم این بود که خیلی خوب است که بچه‌های ما دیرتر ازدواج می‌کنند، بیشتر روی اهداف شان فوکس می‌کنند اما زنانی که قدرتمند می‌شوند، خیلی سخت‌تر پارتنر پیدا می‌کنند. خیلی سخت تر با کسانی آشنا می‌شوند که جرات قبول کردن‌شان را داشته باشد، چون مردان فکر می‌کنند چنین زن قدرتمندی را من چطور می‌توانم در زندگی راضی کنم، پس احساس خطر می‌کنند. در حالی که وقتی زن قدرتمندی همراه شان باشد، خیلی راحت‌تر می‌توانند به اهداف‌شان در زندگی برسند. ما باید این را به مردها آموزش دهیم.

اگر بخواهید تنها یک دلیل برای موفقیت خودتان بگویید، آن دلیل  چیست؟

  • زمانی که بچه بودم، کوچکترین خاله‌ام شرکت نفت کار می‌کرد. خانه مادربزرگم که می‌رفتیم وقتی خاله‌ام از سرکار از راه می‌رسید و خسته روی مبل دراز می‌کشید، من احساس می‌کردم چقدر او قدرتمند و مستقل است. چهل و چند سال پیش تنها زنی که در خانواده و اطرافیان من کارمند بود، خاله هما بود و من از همان بچگی با خودم فکر می‌کردم که زمانی که بزرگ شوم می‌خواهم مثل خاله هما باشم. از این که او مثل زن‌های دیگر فقط در خانه نبود، خوشم می‌آمد. هنوز هم می‌گویم دلیل موفقیت من الگوهایم بودند که اولین آن‌ها خاله هما بود و من تلاش کردم  تا به او برسم. من هیچوقت از ترس قدم بعدی عقب نشینی نکردم و شاید این دلیل موفقیت‌ام باشد.

توصیه‌تان به زنانی که می‌خواهند راهی شبیه شما راهی که شما رفتید  در پیش بگیرند، چیست؟

  • در قرن بیست و یکم که ما هستیم، هر ابزاری برای همه کس فراهم است و تنها کسی که می‌تواند جلو برود، خود زن است. در دنیای امروز با وجود اینترنت  هیچ مرز و بومی وجود ندارد، هرکس می‌تواند یک الگو داشته باشد و با خودش وارد چالش شود تا به موفقیت برسد، من اطمینان دارم هرکس بخواهد می‌تواند موفق شود، حتی بانوان که داخل ایران هستند و فکر می‌کنند موقعیت اجتماعی شان شاید سخت‌تر باشد. آن‌ها هم می‌توانند، ممکن است کارشان مشکل‌تر باشد ولی مطمئن هستم که شدنی است.

شما در ان جی او های مختلف عضو هستید، در سمینارها و کنفرانس‌های گوناگون حضور دارید، دلیل این همه فعالیت‌های داوطلبانه چیست؟

  • ما فقط کار می‌کنیم که هزینه‌های زندگی را داشته باشیم اما آنچه به ما برای ادامه زندگی امید می‌دهد، کارهایی است که در قبال دیگران انجام می‌دهیم. من به آموزش به شدت باور دارم و در بسیاری از ان جی او ها برای مسئله آموزش تلاش می‌کنم. اولین بار وقتی بچه‌هایم دبیرستانی بودند، برای آموزش کامپیوتر به مدرسه رفتم. مدارس آن زمان کامپیوتر نداشت، من با کمک‌های مردمی توانستم برای هر کلاس یک کامپیوتر بگیرم و آموزش را شروع کنم. الان هم در ان جی اویی در جنوب کالیفرنیا به دختران جوانی که خانواده‌های درستی ندارند، آموزش می‌دهیم که چطور می‌توانند از مغزشان به عنوان مهمترین عضو بدن شان استفاده کنند و زندگی بهتری داشته باشند، یا در خیریه‌ یاران دانش و مهر که در ایران فعال است، عضو هستم برای کودکانی که امکان مالی تحصیل ندارند، پول می‌فرستیم و حمایت‌شان می‌کنیم که ترک تحصیل نکنند، پول‌ها را از طریق دولت نمی‌فرستیم و مطمئن هستیم که برای بچه‌ها هزینه می‌شود. من باور دارم که آموزش خیلی چیزها را می‌تواند تغییر دهد و همه تلاشم را می‌کنم که آنچه خودم در زندگی یاد گرفته‌ام به دیگران یاد بدهم.

فکر می‌کنید برگزاری کنفرانس‌هایی مثل کنفرانس زنان در رهبری که به همت تیرگان برگزار شد، چه تاثیری دارد؟

  • من فکر می‌کنم کنفرانس‌هایی مثل تیرگان بهترین ابزاری است که مردم را به یکدیگر وصل می‌کند. سال 1977 که من به آمریکا آمدم و به دبیرستان می‌رفتم، تعداد ایرانی‌ها خیلی کم بود و وارد شدن به جامعه آمریکایی مشکل‌تر بود. بچه‌های هم سن من همه از کودکستان با هم بودند و من دو تا مشکل داشتم اولین مشکل‌ام زبان برای برقراری ارتباط بود و دومین مشکل‌ام این بود که دراین فرهنگ پذیرفته شوم. اما الان  با وجود اینترنت و گردهمایی‌هایی مثل تیرگان که جامعه ایرانی را در کانادا معرفی می‌کند،اوضاع کاملا فرق کرده، مرز و بوم‌ها شکسته و مردم بیشتر یکدیگر را قبول می‌کنند. چون  مردم با هم حرف می‌زنند از گذشته و آینده  و فرهنگ‌شان می‌گویند و در این کنفرانس‌ها  مثل کنفرانس زنان در رهبری با هم ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباط‌ها کمک می‌کند مغزها باز شود. از دل آنچه من درباره اجتماع اطرافم می‌گویم با چیزی که دیگری از جامعه پیرامونش می‌گوید، ابزار جدیدی به وجود می‌آید که این ابزار جدید مطمئنا کارساز خواهد بود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

یک عضو منتخب شورای روستای کمب چابهار با گلوله کشته شد

۱۷ مرداد ۱۳۹۶
خواندن در ۱ دقیقه
یک عضو منتخب شورای روستای کمب چابهار با گلوله کشته شد