close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

«نمی‌خواهیم کسی به خاطر فقر از درس جا بماند»

۱۱ شهریور ۱۳۹۶
شیما شهرابی
خواندن در ۷ دقیقه
جشن نوروز و پرداخت عیدی به اعضای  انجمن
جشن نوروز و پرداخت عیدی به اعضای انجمن
انجمن یاران دانش و مهر هفده سال قبل برای حمایت از تحصیل کودکان آغاز به کار کرد
انجمن یاران دانش و مهر هفده سال قبل برای حمایت از تحصیل کودکان آغاز به کار کرد

خیلی از شاگرد‌های کلاس‌های تقویتی خانه قدیمی کوچه «درختی» حالا دانشجو‌های رشته‌های پزشکی و مهندسی هستند. آن‌ها درس‌ خود را به همت «خاله ژیلا» و برادرش«عباس»، ادامه داده‌اند و حالا قدردان آن‌ها هستند.

16، 17 سال پیش  «ژیلا کاشفی» با پیشنهاد برادرش، کار حمایت از تحصیل کودکان را شروع می‌کند: «برادرم در اسلام‎شهر کارخانه تولید لوازم یدکی داشت. یک روز با من تماس گرفت و گفت ژیلا اگر چندتا بچه معرفی کنم، می‌توانی ماهیانه به آن‌ها کمک کنی؟»

ژیلا همان وقت یک شرط می‌گذارد: «من مشکلی ندارم، فقط دلم نمی‌خواهد فقیر بپرورانم. اگر این بچه‌ها درس می‌خوانند، من هزینه‌ای را ماهیانه به عنوان بورس تحصیلی به آن‌ها کمک می‌کنم و سالی دو کارنامه خوب از آن‌ها تحویل می‌گیرم.»

او برای این شرط دلیل خود را داشته است: «من خودم از خانواده فقیری می‌آمدم و با پوست و استخوانم فقر را لمس کرده بودم. از طرف دیگر، با سختی درس خوانده بودم و همین تحصیل باعث شده بود خودم را بالا بکشم. من لذت عوض کردن شرایط خود‌ با تحصیل را چشیده بودم و دوست داشتم این بچه‌ها هم این لذت را مزه کنند.»

ژیلا از 14 سالگی کار کرده است. می گوید صبح‌ها کار می‌کرده و شب‌ها در مدرسه شبانه درس می‌خوانده است. او از دوخت و دوز و ماشین نویسی و کار در  بخش خدمات درمانی «مرکز رفاه خانواده» در «دروازه غار» تا کار در وزارت کشاورزی را تجربه کرده است. بعد از دیپلم، برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به آلمان می رود: «زمانی که درسم تمام شد، انقلاب شده بود. وقتی به ایران برگشتم، وزارت کشاورزی گفت ما مهندس زن استخدام نمی‌کنیم!»

همین باعث می‌شود که او راهی امریکا شود: «آن موقع رشته کامپیوتر خیلی روی کار آمده بود. من هم در کلاس‌های مختلف کامپیوتر ثبت‌نام کردم و در زمینه‌های مختلف مدرک گرفتم.»

 خاله ژیلا بعد در بخش آی تی کمپانی «سونی پیکچرز اینترتیمنت» استخدام می‌شود. بعد از پیشنهاد برادرش، تصمیم می‌گیرد راهی را که خودش رفته است، نشان این بچه‌ها بدهد: «خیلی جاها کار کردم اما کار در مرکز رفاه خانواده که یکی از مراکز مددکاری اجتماعی خانم "فرمانفرماییان" بود، به من کمک کرد تا خیلی زود با مفهوم مددکاری اجتماعی آشنا و متوجه شوم به جای ماهی دادن به آدم‌ها، باید ماهی‎گیری را به آن‌ها یاد داد و ابزارش را در اختیارشان قرار داد.» 

ژیلا کاشف ابتدا از دو کودک که پدرانشان کارگران کارخانه برادرش بودند، حمایت می‌کند: «ماهیانه 30 دلار برای آن بچه‌ها می‌فرستادم. بعد که قصه این بچه‌ها را برای دوستانم ‌گفتم، مشتاق ‌شدند و ‌گفتند می‌خواهیم از یکی از بچه‌ها حمایت کنیم. من هم از طریق برادرم، یک بچه دیگر معرفی می‌کردم که از طرف آن‌ها ساپورت می‌شد. کم کم تعداد بچه‌ها به 20تا30 نفر رسید بدون این‌که تبلیغی کرده باشیم.»

ژیلا سالی دو بار به ایران سر می‌زند: «بچه‌ها را می‌دیدم، کارنامه‌هایشان را نگاه می‌کردم، با هم برای خرید کفش و لباس می‌رفتیم، چلوکباب می‌خوردیم و به کتاب خانه سر می‌زدیم. واقعا لذت می‌بردم.»

وقتی تعداد بچه‌ها به 100 نفر می‌رسد، کاشفی ها از خواهرزاده خود، «فریبا فولادی» برای رتق و فتق امور کمک می‌گیرند. همه چیز روال همیشگی را طی می‌کرده است که یک حادثه تلخ اتفاق می‌افتد: «برادرم عباس همراه فرزند بزرگش در یک تصادف رانندگی جانش را از دست داد و من سخت سوگوار شدم. به تهران آمده بودم و عزادار بودم. سه ماه از مرگ برادرم گذشته بود و نزدیک عید بود که خواهرزاده‌ام زنگ زد و گفت خانواده‌های بچه‌ها تماس می‌گیرند و از روال خرید عید برای بچه‌ها پرس و جو می‌کنند. ما هر سال برای عید و باز شدن مدرسه برای بچه‌ها خرید می‌کردیم.»

همین موضوع باعث می‌شود که او دوباره شروع کند: «فکر کردم باید عزاداری را کنار بگذارم و کار بچه‌ها را از سر بگیرم.»

او از حامیان «انجمن حمایت از حقوق کودکان» است و از زمان کار در مرکز رفاه خانواده، با مددکاران زیادی آشنا است: «از زمان مددکاری، خیلی‌ها را می‌شناختم؛ مثل "لی‌لی ارشد"، بنیان‌گذار "خانه خورشید" یا "سرور منشی زاده"، "افسانه اشرفی" و "فخری میرشمس‎الدین". چندین نفر از بچه‌های قدیمی مرکز را پیدا و با آن‌ها صحبت کردم و پرسیدم حاضرید کمک کنید تا مجموعه ما را به عنوان یک سازمان ثبت کنیم؟ همه موافق بودند.»

در همان چندماهی که ایران بوده، همه کارها را انجام می‌دهد و «انجمن یاران دانش و مهر» را به عنوان یک سازمان مردم نهاد به ثبت می‌رساند: «"مسعوده مشایخ"، مدیر عامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، "بهجت درودی"، "پروین محمدی" و فریبا فولادی، انجمن را راه‌اندازی کردند و مهندس "وزیری" هم به عنوان ناظر انجمن حضور داشت.» 

خانه قدیمی پدری ژیلا کاشف در خیابان "شاپورِ" محله «تختی» با چهار اتاق قدیمی و حوضی که در وسط حیاط آن قرار دارد، اولین دفتر انجمن یاران می‌شود: «خانه خورشید دو اتاق پایین را برای کارآفرینی زنانی که اعتیاد را ترک کرده بودند، استفاده می‌کرد و ما در دو تا اتاق بالا یک تلفن گذاشتیم. خانم "زرین خوش‌نویس" هم داوطلبانه به کمک ما آمد. ایشان دوست خانم "سیمین معتمدآریا" بودند.»

از طریق آن‌ها، انجمن مقداری پول جمع‌آوری و اولین مددکار را استخدام می‌کند. بعد مددکارهای داوطلب برای کمک راهی انجمن می‌شوند و هیات مدیره هم شکل می‌گیرد. «خانه خورشید» جای بهتری پیدا می‌کند و از این ملک می رود و دو اتاق پایین هم تبدیل به کلاس‌های تقویتی دروس و زبان و کامپیوتر می‌شوند. این کلاس‌ها از سوی معلم‌های داوطلب برای بچه‌ها برگزار می‌شدند.

بچه‌های زیادی به دفتر انجمن معرفی ‌شدند. حالا دیگر فقط بچه‌های کارگران کارخانه اسلام‎شهر نیستند؛ مسجد محله و مدرسه های منطقه بچه‌هایی را که وضع مناسبی ندارند، معرفی می‌کنند: «از طرف دیگر، انجمن با بسیاری از موسسات خیریه‌ای که به خانواده‌هایی که شرایط دشوار اجتماعی دارند، کمک می‌کند، در ارتباط است. آن‌ها هم بچه‌ها را معرفی می‌کنند. کودکان افغان که مشکلات زیادی برای تحصیل دارند و برای تحصیل باید هزینه زیادی پرداخت کنند نیز تحت پوشش موسسه قرار می‌گیرند.»

انجمن یاران دانش و مهر هزینه‌های جانبی هم برای بچه‌های تحت پوشش‌ خود می‌پردازد: «هر سال بچه‌ها می‌توانند در دو کلاس درسی و تفریحی شرکت کنند و هزینه ها را از انجمن بگیرند؛ مثلا کلاس شنا بروند یا حتی اگر بخواهند، کلاس موسیقی بروند. ما هم هزینه کلاس را می‌دهیم و هم ابزار و آلات آن را برایشان تهیه می‌کنیم.»

آن ها هر سال عید نوروز و برای شروع مدرسه برای بچه‌ها کارت هدیه می‌فرستند تا آن‌ها را خوشحال کنند. هزینه‌های دندان‎پزشکی بچه‌ها را می‌پردازند و اگر مشکل پزشکی داشته باشند، به پزشکان داوطلب معرفی می‌شوند. اگر نیاز به مشاوره و صحبت با روان‌شناس داشته باشند، آن‌ها را به روان‌شناسان معرفی می‌کنند: «می‌خواهیم بچه‌ها از لحاظ روحی و جسمی، سلامت باشند و فقط روی درس تمرکز کنند. آن‌ها می‌توانند با درس خواندن، خودشان را از فقر و وضعیت نابه‎سامان نجات دهند. »

دو سال پیش متوجه می‌شوند تعداد بچه‌ها آن‏قدر زیاد شده که خانه پدری ژیلا پاسخ‏گو نیست. همین می‌شود که آن‌ها در یک دعوت عمومی از حامیان انجمن، برای خرید یک خانه بهتر کمک می‌گیرند. هنرمندانی مثل فاطمه معتمدآریا، «رخشان بنی اعتماد»، «مجتبی میرطهماسب»، «صابر ابر»، «سحر دولتشاهی» و... هم در این مسیر آن ها را همراهی می‌کند. دعوت موفقیت آمیز است و آن‌ها با مشارکت حامیان خود می‌توانند یک ملک بزرگ تر در خیابان «حافظ» بخرند و حالا به بیش از 450 دانش‌آموز و دانشجو کمک می‌کنند: «برای انجمن یاران دانش و مهر کمیت مهم نیست. ما می‌خواهیم کیفیت خدمات را برای همین تعداد دانش‌آموزانی که داریم، بالا ببریم. نمی‌خواهیم این بچه‌ها حسرت شنا در استخر یا رفتن به کلاس زبان و موسیقی و... داشته باشند.»

او معتقد است که داوطلبان و خیران راه آن‌ها را آسان تر کرده‌اند: «سال‌ها آقای "بهروز حاج اسماعیلی" کارهای حسابداری ما را داوطلبانه انجام می‌داد و حالا که انجمن گسترش پیدا کرده است، موسسه حسابداری "تدوین کو" به ما کمک می‌کند. "محمد عشاقی" که باشگاه ورزشی و استخر دارد، سالیانه 100 نفر از بچه‌های ما را مجانی ثبت‌نام می‌کند. کلاس کنکور "قلم‎چی" هم برای دانش آموزان ما رایگان است. ما قدر همه این خدمات داوطلبانه را می‌دانیم.»

آن‌ها قرار است انجمن یاران دانش و مهر را در پنج استان دیگر هم دایر کنند: «ساوه، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و رفسنجان از جاهایی است که قرار است انجمن در آن ها فعالیت کند. می‌دانیم فقر در این قسمت‌ها بی‎داد می‌کند و ما نمی‌خواهیم هیچ بچه‌ای به خاطر فقر از درس جا بماند.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

رکوردهای اعجاب‌انگیز کی روش؛ دور خیر برای سید سه

۱۱ شهریور ۱۳۹۶
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۲ دقیقه
رکوردهای اعجاب‌انگیز کی روش؛ دور خیر برای سید سه