close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

پیتر گالبرایت، دیپلمات ارشد آمریکایی: حفظ یکپارچگی عراق، ماموریت غیرممکن است

۳۰ شهریور ۱۳۹۶
آرش عزیزی
خواندن در ۵ دقیقه
پیتر گالبرایت، دیپلمات ارشد آمریکایی
پیتر گالبرایت، دیپلمات ارشد آمریکایی
پیتر گالبرایت، دیپلمات ارشد آمریکایی: حفظ یکپارچگی عراق، ماموریت غیرممکن است

برای جنبش‌هایی که دنبال استقلال‌طلبی هستند، کم تر چیزی به اهمیت داشتن دوستان پرنفوذ در طبقه روشن‏فکر-دولت‏مردِ امریکا است. برای اقلیم کردستان عراق، مهم ترین دوست این چنینی شاید «پیتر گالبرایت» باشد؛ دیپلمات ارشد امریکایی که آشکارا از رفراندومی که اربیل در روز ۲۵ سپتامبر برگزار می‌کند، پشتیبانی کرده است. 
روابط گالبرایت با منطقه ما به سال‌ها پیش برمی‌گردد. در اواخر جنگ ایران و عراق، در حالی که امریکا و جامعه بین‌المللی انتقاد چندانی از اعمال صدام حسین نمی‌کردند، این گالبرایت بود که توجه‌ها را به استفاده عراق از گازهای شیمیایی علیه کردها جلب کرد. سال‌ها بعد، پس از اشغال عراق به دست امریکا و سرنگونی صدام، گالبرایت مشاور اقلیم کردستان عراق شد و در نوشتن قانون اساسی جدید کشور در سال ۲۰۰۵ نقش داشت. 
گالبرایت در ضمن از دوستان یکی از شخصیت‌های اصلی مترقی در منطقه بود؛ بی‌نظیر بوتو، نخست‌وزیر پاکستان. پیتر و بی‌نظیر هم دیگر را از دوران دانشگاه در «هاروارد» و سپس «آکسفورد» می‌شناختند. وقتی بی‌نظیر در رژیم اسلام‌گرای «ضیاالحق» که پدرش را کشته بود، زندانی شد، این گالبرایت بود که سخت کوشید تا موجبات آزادی او و انتقالش به خارج از کشور برای درمان را فراهم بیاورد. 
معروف است که این دیپلمات علاوه بر زبان‌های متعدد اروپایی، فارسی هم بلد است که احتمالا مربوط به نقش وی در افغانستان می‌شود. او در سال ۲۰۰۹ معاون نماینده ویژه سازمان ملل متحد در افغانستان بود که یکی از مسوولیت‌هایش، نظارت بر انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال بوده است.

اما شاید مهم‌ترین مساله موجود در رزومه‌ گالبرایت که مربوط به کردستان می‌شود، حضور او در رویدادهایی باشد که در دهه ۱۹۹۰ منجر به فروپاشی یوگسلاوی شد. او در سال ۱۹۹۳ اولین سفیر امریکا در کرواسی مستقل شد؛ آن هم در حالی که واشنگتن چند ماه پیش از آن به شدت مخالف استقلال کرواسی بود. آن‌چه کم‌تر دانسته می‌شود، نقش گالبرایت در جدایی یک دولت نفت‌خیز دیگر از کشوری با اکثریت مسلمان است؛ تیمور شرقی.

گالبرایت از اعضای کابینه اولین دولت انتقالی تیمور شرقی بود و خیلی‌ها او را به خاطر نقشی که در تجدید مذاکره با استرالیا بر سر منابع نفت و گاز این کشور ایفا کرد، تحسین می‌کنند. 
گالبرایت در حال حاضر در کرواسی است و در ساختن فیلم مستندی راجع به نقش خود در اولین سال‌های این کشور نوپا مشارکت دارد.

در یک گفت وگوی تلفنی با «ایران‌وایر»، او از نظرات خود در مورد کردستان می گوید.

کردها ده‌ها سال است دم از استقلال می‌زنند اما شما می‌گویید الان زمان مناسب برگزاری همه‌پرسی برای استقلال کردستان است؛ چرا؟

  • کردها ۱۰۰ سال که استقلال می خواهند. آن‌ها مردمی هستند در منطقه‌ای با تعریف مشخص جغرافیایی که بسیار خواهان استقلال هستند. اما بالاخره زمان مناسب هم باید فرا می رسید. الان عملا دولتی مستقل دارند و ارتش هم که دارند. توجه جهان نیز جوری به آن‌ها جلب شده که بی‌سابقه است و این  به خاطر مبارزه آن ها علیه «داعش» است که در ضمن باعث شده است دوستان بسیاری هم در امریکا پیدا کنند. بسیاری به یاد دارند که وقتی ارتش عراق رفتار بزدلانه‌ای داشت و فرار کرد، این کردها بودند که ایستادند و با داعش جنگیدند.

شما می‌گویید کشورهای منطقه و جهان، از جمله حتی ایران شاید الان دم از مخالفت با رفراندوم کردستان بزنند اما در عمل در برخوردی عمل‌گرایانه، به همکاری با کردستان مستقل دست خواهند زد؛ چه گونه چنین می‌شود؟

  • اتفاق معمول در موقعیت‌های این چنینی این است که رفراندوم برگزار و استقلال اعلام می‌شود و بعد دنیا باید خودش را با واقعیت تطبیق دهد. از سال ۱۹۹۱ تا کنون ۲۸ کشور مستقل شده‌اند و امریکا در آغاز مخالف استقلال همه آن ها بود؛ البته به جز سودان جنوبی. مثلا امریکا کاملا مخالف شیوه رفتار کروات‌ها بود که در ژوئن ۱۹۹۱ اعلام استقلال کردند. در آن موقع،  امریکا پادشاه مطلق دنیا بود به شیوه‌ای که دیگر نیستیم. «جیمز بیکر»، وزیر امور خارجه و از دوستان جورج بوش، رییس‌جمهوری وقت آمد بلگراد و با روسای شش جمهوری [تشکیل‌دهنده یوگسلاوی] دیدار کرد و علیه فروپاشی یوگسلاوی هشدار داد. اما روسای جمهوری کرواسی و اسلوونی مدت کوتاهی پس از این جلسه اعلام استقلال کردند. دولت بوش در ضمن مخالف فروپاشی اتحاد شوروی نیز بود. رییس‌جمهوری امریکا در اوت ۱۹۹۱ به کیف رفت و سخنرانی معروف به «مرغِ کیف» را انجام داد. با این همه، در پایان همان ماه اوکراین مستقل شد و ما هم آن‌را به رسمیت شناختیم؛ چنان‌که با کرواسی و اسلوونی هم چنین کردیم. اروپا هم مخالف بود اما آلمان و واتیکان آن را به رسمیت شناختند. در ۱۵ژانویه ۱۹۹۲ اروپا هم استقلال کرواسی و اسلوونی را به رسمیت شناخت و امریکا  نیز در چهارم آوریل ۱۹۹۲ چنین کرد. تمام این‌ها در عرض ۹ ماه رخ دادند! ایران نگران است چون جمعیت کُردی دارد که تا به حال با آن بدرفتاری هم کرده است اما از طرف دیگر، انتخابش بین داشتن رابطه‌ای خصومت‌وار یا رابطه‌ای خوب با کردستان مستقل است. می‌بینید که این روند منطق خودش را دارد. رفراندوم که برگزار و استقلال که اعلام شود، چه طور می‌توان غول را به چراغ برگرداند؟ هیچ جور!

چرا اسراییل این قدر مصرانه از کردستان مستقل حمایت می‌کند؟

  • تا حدود زیادی مربوط می‌شود به رابطه ویژه‌ای که با کُردهای عراق ساخته‌اند. پس از سال ۱۹۴۸ که یهودی‌ها را از عراق تبعید می‌کردند، کردها همیشه حامی‌ آن ها بوده اند. یهودیانی که به اسرایيل رفتند، تصویر خیلی مثبتی از کردستان دارند. این بر خلاف یهودیانی است که از کشورهای عربی می‌آیند که خیلی با عرب‌ها خصومت دارند و تجربه تلخ‌شان باعث شده است ضدعرب و افراطی شوند. یهودیان کردستان اما تنوع این منطقه را به خاطر دارند و خواهان به رسمیت شناختن کردستان شده‌اند.

نظرات شما در مورد کردستان تا چه حد تحت تاثیر تجربه‌تان در روند فروپاشی یوگسلاوی است؟

  • تا حدود بسیار زیادی؛ چون بعد از رای اسلوونی و کرواسی به استقلال، امکان حفظ یکپارچگی یوگسلاوی هرگز وجود نداشت. می‌توان گفت تراژدی بود اما خوب و بد بودنش این‌جا مساله نیست. یوگسلاوی فروپاشید و امکان حفظ آن هم نبود. عراقِ یکپارچه را هم نمی‌توان حفظ کرد. کردستان ۲۶ سال است که عملا مستقل بوده. بیش تر رای‌دهندگان اصلا خاطره‌ای از زندگی تحت حکومت عراق ندارند. تا به حال نه ارتش عراق را در کشورشان دیده‌اند و نه دیده‌اند عراقی‌ها حافظ مرزهایشان باشند یا مامور گمرک‌شان و یا مسوول نوشتن کتاب‌های مدرسه هایشان. خیلی‌ از آن ها حتی عربی بلد نیستند. چه طور می‌توان کردستان را به عراق بازگرداند؟ تنها از طریق زور شدید که مطمئن هستم جامعه بین‌المللی چنین نمی‌خواهد و عراق هم اصلا قدرتش را ندارد. چه دوست داشته باشیم چه نه، واقعیت همین است و باید آن‌را پذیرفت. درس دیگری که از تجربه‌ام در کرواسی گرفتم، این است که یوگسلاوی را نمی‌شد حفظ کرد اما می‌شد جلوی جنگ را گرفت. خطای بزرگ دیپلماسی امریکا این بود که تمرکزش را نگذاشت بر جلوگیری از جنگ (که ممکن بود) و نتیجه، تراژدی بود. این بار امریکا، روسیه و ایران نباید بر ماموریت غیرممکن حفظ یکپارچگی عراق تمرکز کنند. باید اطمینان یابند جدایی، خشونت‌بار نباشد و دو کشور جدید روابط خوبی داشته باشند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

منصوریان رفت، گزینه‌ها روی میز آمدند

۳۰ شهریور ۱۳۹۶
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۴ دقیقه
منصوریان رفت، گزینه‌ها روی میز آمدند