close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

پرویز تناولی: نمی‌توانند من را متوقف کنند

۲۳ تیر ۱۳۹۷
شیما شهرابی
خواندن در ۶ دقیقه
نمایشگاه "40 سال، 40 هنرمند" با آثاری از پرویز تناولی و شاگردانش تا 12 مرداد ماه در مجتمع گالری باغ کتاب دایر است.
نمایشگاه "40 سال، 40 هنرمند" با آثاری از پرویز تناولی و شاگردانش تا 12 مرداد ماه در مجتمع گالری باغ کتاب دایر است.

جدیدترین «هیچ» پرویز تناولی؛ کنار مجسمه‌های 40 نفر از شاگردانش در گالری آرت اسپیس باغ کتاب تهران به نمایش درآمده. این نمایشگاه که «هیچ و همه»   نام دارد تا روز دوازدهم مرداد ادامه دارد. تناولی به «ایران وایر» می‌گوید: « در این نمایشگاه آثار 40 نفر از شاگردانم به خاطر 40 سال تدریس‌ام  به نمایش درآمده. در بین کسانی که آثارشان ارائه شده، چند نفر قدیمی‌ترین دانشجویانم که در دانشگاه به آن‌ها درس دادم هم حضور دارند اما بیشتر آن‌ها شاگردان ده، پانزده سال اخیر هستند که یا در کارگاه خودم شاگردم بودند و یا در کلاس‌هایی که در گالری «ماه مهر» برگزار می‌کردم، شرکت کرده‌اند.»  وجه مشترک آثاری که در این نمایشگاه گروهی به نمایش گذاشته شده، مجسمه‌سازی معاصر است. او قصد دارد در این نمایشگاه از تولد مجسمه‌سازی معاصر بگوید: «من می‌خواستم بگویم مجسمه‌سازی معاصر ایران شکل گرفته، متولد شده و وجود دارد. زمانی مجسمه‌سازی معاصر نداشتیم و اگر داشتیم منحصر به یکی دو نفر بود اما در حال حاضر این مقوله وجود دارد.»

تناولی نقاش، مجسمه‌ساز و مجموعه‌دار معروف ایرانی است. آثار او در نمایشگاه‌ها و حراج‌های بین‌المللی با استقبال گسترده‌ای رو به رو می‌شود. سال ۸۷ مجسمه‌ای از او با عنوان پرسپولیس با قیمت دو میلیون و پانصد هزار دلار در حراج کریستی به فروش رسید و رکورد زد. حراج کریستی یکی از معروف‌ترین حراج‌های آثار تجسمی دنیا است. معمولا  اساتید شناخته شده مثل تناولی تن به نمایشگاه‌های گروهی با شاگردانشان نمی‌دهند اما او چند وقت یکبار در نمایشگاهی کنار شاگردانش حاضر می‌شود: «من همیشه کارهای شاگردانم را دنبال می‌کنم و سرنوشت آن‌ها برایم اهمیت دارد. همیشه خواستم این سنت را بشکنم برای اینکه می‌خواهم این بچه‌ها پر دربیاورند و جان بگیرند. اگر استاد بالای سرشان نباشد کارشان سخت می‌شود. مثلا گالری‌های خوب به آن‌ها جا نمی‌دهند.بنابراین گاهی اوقات که بچه‌ها می‌خواهند نمایشگاه بگذارند من هم یکی دو کار ارائه می‌دهم. مثل این نمایشگاه که واقعا  نمایشگاه من نیست و من یک حضور حداقلی دارم ولی چون گالری‌دار می‌خواست اسم من هم باشد، دو سه کار ا زمجموعه «هیچ» ارائه دادم.» 

 مجسمه‌های «هیچ» تناولی از شناخته‌ترین آثار اوست که در حراج‌های بین‌المللی بسیاری از مجموعه‌داران برای به دست‌آوردن آن‌ها رقابت می‌کنند. تناولی در این نمایشگاه از جدیدترین «هیچ‌» اش رونمایی کرده. او در این باره به «ایران وایر» می‌گوید: «ساخت این مجسمه به سال ۲۰۱۸ برمی‌گردد؛ یک «هیچ» بزرگ است که آن را در خارج از کشور خلق کرده‌ام.» اسم نمایشگاه هم برگرفته از همین است: چون من با «هیچ‌»هایم شرکت کردم و بقیه «همه» هستند.» از او می‌پرسم دلیل این همه علاقه‌تان به ساخت «هیچ» چیست؟ بدون مکث می‌گوید: «بخشی از زندگی من «هیچ» ساختن است. رویایم این است که دنیا را پر از «هیچ» کنم و هنوز هم به رویایم نرسیده‌ام. فکرمی‌کنم من هم اگر هیچ را ول کنم، هیچ مرا  ول نمی‌کند. دنیا پر از «هست» است و من می‌خواهم دنیا را در کنار «هستی» ها پر از «نیست» هم بکنم. «هست» و «نیست» مکمل یکدیگر هستند و باید به موازات هم پیش برود. کسی در دنیا به «نیستی» ‌ها توجه ندارد. در حالی که اگر  به «نیستی» توجه شود از هر «هستی» ملموس تر است.» آثاری از مجموعه «هیچ» او در موزه‌های هنری معروف دنیا به نمایش گذاشته شده است. او می‌گوید: « بیشتر از هر کدام از کارهای من مردم با هیچ ارتباط برقرار می‌کنند. شما تعجب می‌کنید حتی اروپایی‌ها و امریکایی‌ها هم خیلی به هیچ‌های من علاقه نشان می‌دهند و به محض این‌که به مفهومش پی می‌برند. علاقه‌شان دو برابر می‌شود.»

پرویز تناولی ۸۱ ساله است و تمام عمرش صرف یادگیری و آموزش هنر شده است. اولین تجربه او از هنر موسیقی بوده. ده سالگی ویولن را زیر نظر ابوالحسن صبا یاد گرفته، بزرگتر که می‌شود پایش به هنرستان کمال الملک باز می‌شود و از ان جا به دانشگده هنرهای زیبا می‌رود و دوره سه ساله مجسمه‌سازی را در این دانشکده می‌گذارند. سال ۱۳۳۵ تناولی برای ادامه تحصیل راهی مرکز هنرهای زیبای شهر کارارای ایتالیا می‌شود. اما بعد از دوسال به دلیل تمام شدن پولش به ایران برمی‌گردد که شاید بتواند یک بورس تحصیلی بگیرد. این داستان را خودش در یکی از مصاحبه‌های قدیمی‌اش با نگارنده می‌گوید: «در چند ماهی که تهران ماندم کارهای زیادی ساختم و دو نمایشگاه برگزار کردم. نمایشگاه اول طرحِ‌ها و حکاکی‌هایی که بیشترشان را در ایتالیا اجرا کرده بودم نشان دادم. بیشتر این طرح‌ها را از روی مدل کشیده بودم، اما تعدادی طرح هم که در تهران از دسته‌های سینه‌زنی تهیه کرده بودم، کنار آنها به نمایش گذاشتم. موضوع حکاکی‌ها عمدتاً حمام‌های عمومی یا نوازندگان دوره‌گرد بود.»تناولی در دی ماه ۱۳۳۶، حکاکی‌ها، مجسمه‌های سفالی و مجسمه‌های ساخته شده از آهن‌قراضه‌ها‌یش  را به نمایش گذاشت. این نخستین بار در ایران بود که مجموعه‌ای از آثار یک مجسمه‌ساز به نمایش درمی‌آمد.پس از برگزاری این نمایشگاه بود که در اواخر سال تناولی با وزیر فرهنگ آن زمان، مهرداد پهلبد، آشنا شد و توانست از وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) بورسی برای ادامه تحصیلاتش در ایتالیا بگیرد. این بار او به میلان رفت و قریب به دو سال در آکادمی بررا نزد مارینو مارینی مجسمه‌ساز برجسته ایتالیایی آموزش دید.

چهار سال پیش فیلمی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد افرادی در خانه او، مشغول بردن مجسمه‌هایش هستند. او در گفت و گو با خبرگزاری‌ها از جمله ایران وایر آن‌ها را ماموران سازمان فرهنگی هنری شهرداری معرفی کرد و . اختلاف او با سازمان فرهنگی هنری شهرداری همانوقت علنی شد. او می‌گوید: «هنوز هم 57 اثر من دست شهرداری است و جلسات دادگاه ادامه دارد.»  

دو سال پیش هم زمانی که تناولی قصد داشت برای رونمایی کتابش با عنوان زنان فرنگی در خانه‌های ایرانی راهی بریتانیا شود، در فرودگاه ممنوع‌الخروج اعلام شد و پاسپورتش ضبط شد، ابتدا از قول خودش  اتهامش نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی به خاطر ساخت مجسمه‌هایش عنوان شده. اما تصاویر حکم ممنوع‌الخروجی و دادنامه او منتشر شده است. در صورت صحت این تصاویر، ممنوع‌الخروجی او به استناد ماده ۲۳ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی بوده که مربوط به قرار داد فی مابین او و مریم گودرزی است. طبق این  دادنامه تناولی به دلیل غبن حاصل از تدلیس (زیان وارد کردن فاحش از طریق فریبکاری در معامله) به بازگرداندن شش فقره مجسمه و یا پرداخت معادل ارزشی آن در حق خانم مریم گودرزی محکوم شده است.

تناولی در همه این‌سال‌ها به کشورهای مختلف سفر کرده، نمایشگاه برگزار کرده، در حراجی‌های بزرگ شرکت کرده و هنرش را آموزش داده اما هیچوقت مهاجرت نکرده. خودش می‌گوید: «خانه‌ام اینجاست. کارگاه و زندگی‌ام اینجاست. نمی‌خواهم زادگاهم را نادیده بگیرم.» او همیشه محدودیت‌ها و موانع را نادیده گرفته و به کارش ادامه داده: «افرادی که سد راه هنرمندان می‌شوند، موجودات کوچکی هستند و نباید به آن‌ها توجه کرد . فقط باید مسیر را طی کرد. من می‌خواهم راهی را که در پیش دارم، تا آخر جلو ببرم. فقط این را می‌دانم که  نمی‌توانند من را متوقف کنند یا از جلو رفتن باز دارند.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

عکس

تشییع پیکر مهندس عباس امیر انتظام

۲۳ تیر ۱۳۹۷
ایران وایر
تشییع پیکر مهندس عباس امیر انتظام