روز یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸، ۱۵ نفر از کسانی که در اعتراض به حکم ۱۳ سال زندان «کمال جعفری یزدی»، فعال مدنی در مقابل دادگاه انقلاب مشهد تجمع کرده بودند، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند. تعدادی از این بازداشت شدهها، خود از امضا کنندگان بیانیههای اول و یا دوم «۱۴ فعال مدنی» داخل کشور بودند.
خبرگزاری «فارس» آنها را «عناصر ضد نظام» معرفی کرد و نوشت آنها در مشهد در حال طراحی برای اغتشاش و ایجاد ناامنی بودهاند.
کمال جعفری یزدی خود یکی از ۱۴ فعال مدنی است که ۲۱ خرداد با انتشار بیاینهای، خواستار استعفای رهبر جمهوری اسلامی و گذار از نظام حاکم شدند. ۵۳ روز پس از بیانیه نخست، دوشنبه ۱۴ مرداد بیانیه مشابهی از سوی ۱۴ زن داخل کشور منتشر شد. مضاکنندگان بیانیه دوم نیز خواهان استعفای علی خامنهای و گذار از جمهوری اسلامی شده بودند.
«محمدحسین سپهری»، یکی از امضاکنندگان بیانیه نخست و «فاطمه سپهری»، خواهر او که جزو امضاکنندگان بیانیه دوم است، از جمله کسانی هستند که روز یکشنبه در تجمع مقابل دادگاه انقلاب مشهد بازداشت شدند.
«اصغر سپهری»، برادر این دو فعال مدنی به «ایرانوایر» میگوید برادر و خواهرش با این باور، بیانیههای اول و دوم را امضا کردهاند و میدانستند این حرکت اعتراضی ممکن است هزینههای پیشبینی ناپذیر زیادی هم به دنبال داشته باشد: «همه ما که از جمهوری اسلامی آسیب دیدهایم، همیشه میگوییم چرا این مردم علیه حکومت به خیابانها نمیریزند و کاری نمیکنند؟ ما به خودمان گفتیم خوب مگر ما جزو این مردم نیستیم، چرا ما شروع کننده و خط شکن نباشیم؟ اگر همه بگویند چرا بقیه این کار را نمیکنند، هیچ کس کاری نمیکند.»
اصغر سپهری، برادر این دو فعال مدنی به «ایرانوایر» میگوید خانواده آنها پیگیر وضعیت خواهر و برادر بازداشتی خود هستند اما هنوز نه میدانند آنها را کجا نگه میدارند و نه موفق به دیدار یا گفتوگو با آنها شدهاند: «یکی از برادرانم و خواهرزادهام روز چهارشنبه برای پیگیری وضعیت برادر و خواهر بازداشتی خود به زندان وکیلآباد رفته بودند. به خواهرزادهام گفته بودند که خواهرم را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه منتقل کردهاند اما برادرم هنوز در وکیلآباد است. مسوولان زندان هم به برادرم گفته بودند میتواند برای پیگیری پرونده به شعبه ۹۰۳ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد مراجعه کند. در دادگاه هم نه بازپرس "علی سلیمانی" و نه معاون دادستان، "محمد سلطانی"، پس از سه ساعت معطلی، جواب درستی به برادرم نداده بودند. در واقع، خانواده ما را سر دواندهاند. دیروز هم که با توجه به صحبتهای دکتر جعفری یزدی با یکی از تلویزیونهای خارج از کشور، مشخص شد احتمالا همه بازداشتیها روز سهشنبه ۲۲ مرداد به بازداشتگاه اطلاعات منتقل شدهاند. همینها را هم به خواهرزاده من دروغ گفتهاند. ظاهرا اینها بیدروغ گفتن کارشان نمیگذرد.»
اما هنوز معلوم نیست اتهام این خواهر و برادر و سایر بازداشتیهای روز یکشنبه چیست. آیا بازداشت آنها مقدمه برخورد با فعالان مدنی امضا کننده بیانیههای ۱۴ نفره است یا تنها واکنشی است به حضور اعتراضی آنها مقابل دادگاه انقلاب.
اصغر سپهری میگوید به نظر میرسد بازپرس و دادستانی نیز که طبیعتا باید مرجع صدور حکم بازداشت برادر و خواهر او باشند، برای تعیین علت بازداشت آنها منتظر نظر نهادهای امنیتی هستند: «برادرم در مراجعه به شعبه ۹۰۳ پرسیده بود اتهام خواهر و برادر بازداشتی ما چیست. در جواب گفته بودند این به شما ربطی ندارد. خب این یعنی اینکه نهاد قضایی که قاعدتا باید دستور بازداشتها را داشته باشد، نمیداند به چه اتهامی اینها بازداشت شدهاند و منتظرند اطلاعاتیها اتهامی برای آنها بتراشند. برداشت و نگرانی ما این است که دستگاههای امنیتی در حال پرونده سازی برای عزیزان بازداشت شده ما هستند. در واقع، به باور ما، دادستان، بازپرس و این مجموعه در خدمت دستگاههای امنیتی و مجری دستورات آنها هستند و وقت ما را تلف میکنند تا نهادهای امنیتی وقت داشته باشند سناریوهای خودشان را پیش ببرند و پروندهسازی خود را کامل کنند.»
بعد از انتشار بیانیهها، مزاحمتها برای تعدادی از امضاکنندگان آنها شروع شد؛ از جمله سه فرد ناشناس با شوکر به «رضا مهرگان» حمله و او را ضرب و شتم کردهاند. «جواد لعل محمدی» تماسهای تهدیدآمیز دریافت کرده است و شیشههای مغازه آرایشگری همسرش را شکستهاند .
سپهری میگوید ماموران امنیتی یک چاقوکش را که زندانی سابقهداری است، مامور کرده بودند هرشب مقابل خانم برادرش، محمدحسین چاقو بکشد، عربده کشی و فحاشی کند: «این شخص زنگ خانه را میزده و میخواسته است برادرم پایین برود و در را برایش باز کند. تماس برادرم با پلیس در این مورد بینتیجه مانده بود تا اینکه برادرم یکی از شبها از این فرد موقع مزاحمت فیلم گرفت و منتشر کرد. فیلم که پخش شد، پلیس آمد و این فرد را جمع کرد.»
اما چه شرایطی موجب شده است این خواهر و برادر هر دو این بیانیهها را امضا کنند؟ آن هم در شرایطی که پیش از انتشار بیانیه زنان که فاطمه سپهری هم آن را امضا کرده است، مزاحمتها و آزارها برای محمدحسین برادرش شروع شده بود. اصغر سپهری میگوید برادرش از پیش سابقه فعالیت صنفی داشته و مثل بسیاری از مردم، از وضعیت سیاسی و اجتماعی فعلی در جامعه ناراضی است: «من باور دارم هر کنش اعتراضی اصیلی در ایران، در نهایت به ضدیت با کلیت سیستم میرسد. چون فرد معترض به این نتیجه میرسد که سیستم به صورت بنیادی ایراد دارد.»
سپهری اضافه میکند فاطمه همسر یک جانباخته جنگ است و برای همین در همان سالهای اولیه پس از انقلاب، همچون بسیاری از زنان دیگر، طعم آزار دهنده قانونی شدن فقه اسلامی را چشیده است:«به همین دلیل، وقتی بحث گسترش این حرکت اعتراضی مطرح شد، با توجه به باوری که به درستی و ضرورت این حرکت داشت، بیانیه زنان را امضا کرد.»
او میگوید: «پس از جان باختن همسرش در جنگ، بنیاد شهید به سراغ آنها رفت و گفت «طبق شرع حضانت فرزند پس از مرگ پدر با جد پدری است. همچنین بنیاد اموال به جا مانده از شهید را مصادره میکند تا پس از رسیدن فرزند به سن بلوغ به فرزند برگرداند»
بسیاری از آنچه در خانه خواهر بود توسط بنیاد شهید ضبط شد یا قیمت گذاری شد و خانواده ما پول آن را به بنیاد پرداخت. اما در نهایت خواهرم توانست حضانت دخترش را بر عهده بگیرد »
نوشتن بیانیه اعتراضی و درخواست از آیتالله علی خامنهای برای کنارهگیری از قدرت و گذار از جمهوری اسلامی، با توجه به سابقه نظام در برخورد با منتقدانش و از جمله در برخورد با کسانی که به شیوههای انتقادی او را خطاب قرار میدهند، رفتاری رادیکال است.
سپهری میگوید برادرش به او گفته است پیش از نوشتن بیانیه ۲۱ خرداد در جمع دوستان و همفکرانش، همیشه این بحث مطرح بوده است که همه از جمهوری اسلامی آسیب دیدهاند:«میگفت وقتی به اینکه این وضع تا کی دوام خواهد داشت میرسیم، همیشه میگوییم چرا این مردم علیه جمهوری اسلامی به خیابانها نمیریزند و کاری نمیکنند؟ برادرم میگفت ما به خودمان گفتیم خوب مگر ما جزو این مردم نیستیم؟ اگر همه بگویند چرا بقیه این کار را نمیکنند، هیچ کس کاری نمیکند. به تعبیر دکتر جعفری یزدی، این جمع خط شکن است؛ همچون گروههای خط شکن در جبهه که به خط دشمن میزدند تا آن را باز کنند. چنین کاری ممکن است هزینههای پیشبینی ناپذیر زیادی داشته باشد. هرچند این خط قرمزها در مورد خامنهای در سال ۱۳۹۶ شکسته شد.»
او میگوید معمولا وقتی کسی را ممنوعالملاقات میکنند و اجازه تماس تلفنی به وی و جواب درستی به خانوادهاش نمیدهند، باید نگران بود: «این یعنی اینکه یا دارند زندانی را شکنجه میکنند، یا میخواهند آنها را به اعتراف کردن مجبور کنند و یا در بیخبری پرونده سازی میکنند. ما به شدت نگران عزیزان زندانی خودمان هستیم.»
این نگرانی با توجه به شیوه خبررسانی فارس، خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران در مورد دلایل و زمینههای بازداشت این افراد، برای همه خانوادههای بازداشتشدگان روز یکشنبه افزایش یافته است.
مطالب مرتبط:
تهدید و ارعاب یکی از امضاکنندگان نامه درخواست استعفای رهبر
بازداشت و تهدید امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفره؛ مهدویفر و نوری زاد بازداشت شدند
آخرین وضعیت فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شده در مشهد؛ اعتصاب غذای مردان در زندان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر