close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

برای مگان که به یاد سحر بود؛ راپینو بودن همیشه سخت‌تر است

۲ مهر ۱۳۹۸
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۷ دقیقه
مگان راپینو را دیگر می‌شناسیم. زنی با موهای صورتی رنگ، گاهی قرمز، گاهی هم نقره‌ای؛ ۳۳ ساله با گونه‌هایی فرو رفته.
مگان راپینو را دیگر می‌شناسیم. زنی با موهای صورتی رنگ، گاهی قرمز، گاهی هم نقره‌ای؛ ۳۳ ساله با گونه‌هایی فرو رفته.
مورگان راپینو و الکس مورگان دو ستاره فوتبال زنان آمریکا در مراسم بهترین‌های سال ۲۰۱۹ فیفا. رابطه‌ صمیمانه این دو زبانزد خاص و عام شده است. هر دو هم از فعالین حقوق زنان کشورشان هستند.
مورگان راپینو و الکس مورگان دو ستاره فوتبال زنان آمریکا در مراسم بهترین‌های سال ۲۰۱۹ فیفا. رابطه‌ صمیمانه این دو زبانزد خاص و عام شده است. هر دو هم از فعالین حقوق زنان کشورشان هستند.
راپینو هم‌جنس‎گرا است و از رابطه‌اش با «سارا کاهن»، دختر نوازنده امریکایی لذت می‌برد.
راپینو هم‌جنس‎گرا است و از رابطه‌اش با «سارا کاهن»، دختر نوازنده امریکایی لذت می‌برد.

مگان باید نشان می‌داد که متفاوت است. این یک نمایش نبود؛ تصور کنید میان بهترین‌های جهان فوتبال، از نگاه فیفا برترین می‌شوید. این محصول یک عمر نه تلاش که زجر و مشقت است. بعد وقتی مقابل جمعیت می‌ایستید بگویید: «بعضی از داستان‌هایی که امسال شنیدم برای من الهام بخش بودند. مثلا از رحیم استرلینگ (بازیکن منچسترسیتی) و کالیدو کولیبالی (بازیکن ناپولی) که با نژادپرستی‌ها مبارزه کردند. یک پدیده منزجر کننده که امسال این دو با ان روبرو بودند. یا آن زن جوان ایرانی که به خاطر ممنوعیتی که برای ورود به ورزشگاه خودسوزی کرد. اگر فقط ما زنان نبودیم که برای خودمان می‌جنگیدیم و اگر تمام مردم دنیا برای ما می‌جنگیدند، الان دنیای بهتری داشتیم. زنان بسیاری هستند که هنوز سخت می‌جنگند، نه برای فوتبال که برای یک عشق بی حدی و اندازه.» 

***

از کمی پیش‌تر، همین چهار ماه قبل، وقتی «مگان راپینو» با بازوبند کاپیتانی تیم ملی زنان امریکا در زمین یا بیرون از زمین بازی روی نیمکت بود و زمان پخش سرود ملی امریکا به نشانه اعتراض به سیاست‌های «دونالد ترامپ» زانو می‌زد، تبدیل به چهره اول زنان جهان شد از همان زمان سیلی برای گفت‌وگو با او به راه افتاد.

مدیر برنامه‌هایش گفته بود: «فرصت نیست.»
خودش هم در اولین مصاحبه پس از بالا بردن جام قهرمانی جهان گفت: «روزی بیش از نیم میلیون ای‌میل برای من ارسال می‌شود؛ از هواداران، از رسانه‌ها، از نهادها و از کنش‌گرهای حقوق بشر. خودم یا مدیر برنامه‌هایم که هیچ، یک تیم هم نمی‌تواند این حجم از پیام‌ها را بخواند.»

مگان راپینو را دیگر می‌شناسیم؛ زنی با موهای صورتی رنگ، گاهی قرمز، گاهی هم نقره‌ای. ۳۳ ساله است با گونه‌هایی فرو رفته. انگشت‌های‌ خود را اگر آرام روی صورتش بکشید، جای چند زخم را حس می‎کنید. چشم‌هایی خاکستری رنگ و لب‌هایی باریک دارد. دهان که باز می‌کند، از حقوق زنان می‌گوید، از حقوق هم‌جنس‌گراها و از بی‌عدالتی نظام سرمایه‌داری جهان. خودش کجا است؟ در دل همان سیاست‌ها. اما باز هم اعتراض می‌کند.

مجادله‌اش با «دونالد ترامپ» از او یک برنده و از رییس جمهوری امریکا یک مرد صامت ساخت. مگان در اعتراض به وضع قانون «عدم به کارگیری هم‌جنس‌گراها در کاخ سفید» اعلام کرد: «تا زمانی که این تبعیض و سیاست‌های پیشین امریکا در قبال رنگین‌پوست‌ها ادامه داشته باشد، پای خود را به کاخ سفید نمی‌گذارم.»

او اما برخاسته از یک خانواده خاص نیست. به این جملاتش دقت کنید: «ما پنج بچه بودیم اما من و خواهر دو قلویم از همان ابتدا رابطه‌ای عجیب با برایان داشتیم. برایان شش سال از ما بزرگ‌تر بود. گاهی ادای جیم کری را در می‌آورد و گاهی برای ما به سبک سرخ‌پوست‌ها و مکزیکی‌ها می‌رقصید. با شاخه درخت بلوط برای ما چوب ماهی‌گیری درست کرد و یاد داد چه طور ماهی‌گیری کنیم. من چهار ساله بودم و او ۱۰ساله. اما قهرمان زندگی من شد. ما را با خودش به زمین جلوی خانه پدری می‌برد. به من یاد داد چه طور توپ را با پا حرکت بدهم و با بیرون پا، داخل پا، پای چپ و پای راست به توپ ضربه بزنم. اما می‌گفت فقط کاری که من می‌گویم را نکن، آزاد باش. رها باش. هرکاری فکر می‌کنی درست است را با توپ انجام بده. همیشه وقتی تمرین تمام می‌شد، به ما می‌گفت این زندگی تو است، کار خودت را بکن.»

این عاشقانه‌های زنی است که چهار سالگی‌ خود را به یاد می‌آورد؛ وقتی همان برادر، ۱۰ساله بود و او چنین تصویری را از قهرمان خود می‌دید: «برایان داشت ماری‌جوانا می‌کشید. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. ترسیده بودم. می‌خواستم کمکش کنم اما نمی‌شد. حرفی نزدم. سه سال بعد مادرم ما را در خانه جمع کرد و گفت که پلیس آمده و برایان را با خودش برده است. می‌دانید چرا؟ چون یک پسر بچه با خودش ماری‌جوانا به مدرسه برده بود. سال‌ها است که می‌پرسم آن مخدر لعنتی را چه کسی به برادر من فروخت؟ این حق من است که سوال کنم.»

برایان دو بار به زندان افتاد؛ یک بار برای مخدر، یک بار در ۱۸ سالگی به جرم مصرف هرویین و دزدیدن یک خودرو. پلیس به پدر برایان و مگان گفته بود پسرشان دیوانه‌وار با خودرو در شهر رانده است.

مگان به سیاست‌های تنبیهی امریکا اعتراض داشت. او برادری را از دست داد که باید چراغ راه زندگی‌اش می‌شد: «بعد از سه سال برگشت. هنوز هم آن تصویر اول برایم کابوس است. کف دستش صلیب شکسته را خال‎کوبی کرده بود؛ همین‌طور روی بندهای انگشت‌های دست و روی عضلات پشت پا. برایان نژادپرست شده بود؛ یکی از اعضای باند نازی‌های زندان.»

مگان دیوانه می‌شود از به یاد آوردن این خاطره‌ها: «این حق من است که بپرسم چه بلایی بر سر برادر من در آن زندان لعنتی آمد. این حق من است که بپرسم برادر من در زندان فرد خطرناک‌تری شد یا بیرون از زندان؟»

وقتی مگان راپینو برای نخستین بار به اردوی تیم ملی زنان امریکا دعوت شد، پلیس برادرش را به زندان فوق امنیتی «Pelican» در شمال کالیفرنیا برد؛ جایی که تمام روز و شب خود را در یک زندان انفرادی می‌گذارند.

اما مگان دنیا را رها نکرد که سراغ زندگی خود برود. سال ۲۰۰۸، او به خانواده‌اش اعلام کرد که «هم‌جنس‌گرا» است. پس از آن اما ایستاد و برای تک تک ابعاد زندگی‌ خود جنگید؛ برای پایان دادن به حبس و تنبیه قهرآمیز کودکان، برای دفاع از حقوق هم‌جنس‌گراها، برای برابری نژادها و رنگ‌ها، برای دفاع از حقوق زنان، برای قهرمانی با تیم ملی کشورش، برای مبدل شدن به بهترین بازیکن سال ۲۰۱۹ جهان و برای مگان راپینو بودن.

او زنی شده است با روزی نیم میلیون مخاطب که برایش می‌نویسند؛ از عاشقانه‌ها می‌گویند یا درخواست کمک‌های معنوی دارند. او را ستایش می‌کنند یا یک وقت برای مصاحبه و گفت‌وگوی رسانه‌ای می‌خواهند و یا موفقیت‌هایش را تبریک می‌گویند.

میان این موج از دغدغه‌ها و پیام‌ها اما وقتی برای دریافت جایزه‌اش از پله‌ها بالا می‌رود و روی سن می‌ایستد، متفاوت از تمام شخصیت‌ها حرف می‌زند.

به جملات «لیونل مسی» دقت کردید؟ بهترین بازیکن مرد جهان در سال ۲۰۱۹ از موفقیتش ابراز خرسندی کرد و گفت: «خوش شانس هستم که همسرم آن‌جا نشسته است و مهم‌تر از همه، سه فرزند من این‌جا هستند.» 
او حس درونی‌ خود را بیرون ریخت: «این اولین باری است که آن‌ها را در این مراسم کنار خودم می‌بینم.»

«یورگن کلوپ» هم وقتی بهترین مربی سال جهان شد، همین حس خود را انتقال داد: «من نمی‌دانم چه باید بگویم. باید از خیلی‌ها تشکر کنم؛ اول از خانواده‌ام. چه کسی چنین چیزی را چهار سال پیش تصور می‌کرد؟»

مگان اما باید نشان می‌داد که متفاوت است. این یک نمایش نبود. تصور کنید میان بهترین‌های جهان فوتبال، از نگاه فیفا، برترین ‌شوید. این محصول یک عمر نه تلاش که زجر و مشقت است. بعد وقتی مقابل جمعیت می‌ایستید، بگویید: «بعضی از داستان‌هایی که امسال شنیدم، برای من الهام‌بخش بودند؛ مثلا از رحیم استرلینگ (بازیکن منچسترسیتی) و کالیدو کولیبالی (بازیکن ناپولی) که با نژادپرستی‌ها مبارزه کردند؛ یک پدیده منزجر کننده که امسال این دو با آن روبه‌رو بودند. یا آن زن جوان ایرانی که به خاطر ممنوعیت برای ورود به ورزشگاه خودسوزی کرد. اگر فقط ما زنان نبودیم که برای خودمان می‌جنگیدیم و اگر تمام مردم دنیا برای ما می‌جنگیدند، الان دنیای بهتری داشتیم. زنان بسیاری هستند که هنوز سخت می‌جنگند؛ نه برای فوتبال که برای یک عشق بی‌حد و اندازه.»

روزی نیم میلیون ای‌میل، اخبار و توییت‌ها، تمرینات سخت برای بهترین بودن و بهترین ماندن، کمی هم شاید زندگی کنار یک عضو خانواده یا دوست و همراه. در این میان اما بدانی که «سحر خدایاری»، دختر آبی ایران، همان‌جایی که رییس جمهورت هر روز با شدیدترین جمله‌ها به آن حمله می‌کند، خودش را برای رسیدن به سکوهای یک ورزشگاه به آتش کشیده، کار مگان است.

فوتبال بخشی از یک زندگی نیست، فوتبال خود زندگی است. می‌توانی «میشل پلاتینی» باشی؛ قهرمان و اسطوره فوتبال فرانسه که دیوار اتاق کارش برای جا دادن افتخاراتی که در دوران بازی‌گری به دست آورد، کفایت نمی‌کند. اما پشت پرده با تمام قدرت‌های جهان تعامل داشت. میزبانی جام جهانی را می‌خرید و می‌فروخت و با قطری‌ها و روس‌ها بر سر سرمایه‌گذاری در فرانسه معامله می‌کرد. یا می‌توانی مگان راپینو باشی. این یکی کمی سخت‌تر است. راپینو بودن همیشه سخت‌تر است.

 

 

مطالب مرتبط:

مراسم بهترین‌های فیفا تحت تاثیر زنان ایران؛ سحر الگوی راپینو

قهرمان سانسور شده رسانه‌های ایران؛ چرا از هم‌جنس‌گرایی‌ مگان نمی‌گویند؟

مگان راپینو؛ قهرمانی برای این قرن

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

نتیجه پایان‌نامه یک روزنامه‌نگار: فشارهای درونی و بیرونی مانع توسعه روزنامه‌نگاری تحقیقی...

۲ مهر ۱۳۹۸
ایران وایر
خواندن در ۲ دقیقه
نتیجه پایان‌نامه یک روزنامه‌نگار: فشارهای درونی و بیرونی مانع توسعه روزنامه‌نگاری تحقیقی شده‌اند