مقامهای جمهوری اسلامی نگران «براندازی» نظام از طریق شورش فرودستان یا همان پابرهنگانی شدهاند که ۴۰ سال خود را حامی آنها معرفی میکردند.
نخستین جرقههای این شورش دیماه سال ۱۳۹۶ زده شد، دولت در سایه یا همان فرماندهان سپاه امید داشتند این شورشها دستکم منجر به سقوط دولت «حسن روحانی» شود که چنین نشد.
حدود دو سال بعد یعنی در آبان ماه سال ۱۳۹۸ این شورش سرکوب شده چنان سر برآورد که دستکم ۷۰۰ نقطه از ایران را شعلهور کرد و منجر به کشته شدن دستکم ۳۰۰ نفر شد.
سیستم سرکوب جمهوری اسلامی با هزینههای بالا توانست دومین موج این شورش را سرکوب کند و حالا چهل روز پس از گذشت این اعتراضها، فرماندهان نظامی نسبت به تداوم آن ابراز نگرانی کردهاند.
«حسین نجات»، معاون فرهنگی سپاه پاسداران یکی از همین فرماندهان است که بهصراحت نسبت به «براندازی نظام» از طریق طبقه فرودست و فقیر در ایران هشدار داده و خواستار بالا بردن «تابآوری مردم» شده است.
نجات از خطر «حاشیهنشینها» و «بیسوادها» در ایران سخن گفته که حالا جمعیت آنها بیش از ۱۹ میلیون نفر تخمین زده میشود: «مدل براندازی غرب در مقابل انقلاب اسلامی طی این ۴۰ سال تغییر کرده است و در این مدل جدید براندازی، تکیه بر افراد فرودست جامعه و کسانی است که محصول حاشیهنشینی و بیسوادی هستند و در فضای مجازی آلوده شدهاند.»
«یحیی رحیمصفوی»، یکی از فرماندهان سپاه که مشاور آیتالله «علی خامنهای» هم هست نیز گفته جمهوری اسلامی در «جنگ اقتصادی» چارهای جز اجرای طرح «اقتصاد مقاومتی» ندارد.
فقر و توسعهنیافتگی و عقبماندگی با حاکمیت روحانیون در ایران نهتنها از میان نرفت بلکه طی ۴۰ سال گذشته عمیقتر و گستردهتر هم شد.
هشت سال جنگ و هشت سال سازندگی جمعیت زیادی را در ایران به زیر خط فقر برد، در زمان ریاست جمهوری «محمد خاتمی» اوضاع اقتصادی به نسبت بهبود یافت، اما از دوران «محمود احمدینژاد» به اینسو با سیاستهای اقتصادی کل نظام در داخل و خارج طبقه متوسط لاغرتر شد و طبقه فقر چاقتر.
حسن روحانی که به قدرت رسید توانست توافقنامه برجام را امضا کند و وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را کمی ثبات ببخشد، اما خروج آمریکا از این توافقنامه و اعمال تحریمهای جدید جمهوری اسلامی را در شرایط بسیاری وخیمتری از گذشته قرار داد.
این تحریمها چنان گسترده و سختگیرانه است که مجموعه نظام چارهای جز افزایش قیمت بنزین برای ادامه اداره کشور نداشت، تصمیمی که یکی از سنگینتر هزینههای سیاسی و امنیتی به جمهوری اسلامی تحمیل کرد.
این هزینه از آنجا گزاف و هنگفت محسوب میشود که جمهوری اسلامی دست به یکی از گستردهترین سرکوبهای تاریخ ۴۰ ساله خود زده است، آنهم سرکوب طبقه فرودست.
روحانیون حاکم بر ایران پیشازاین سابقه سرکوب فرودستان در دهه ۷۰ در اسلامشهر و مشهد را در کارنامه خود داشتند، اما سرکوب آبان از نظر وسعت و دامنه کشتارها در تاریخ این نظام بیسابقه بود.
سال ۱۳۷۱؛ ماموران شهرداری مشهد برای تخریب خانههای مسکونی غیرمجاز ساخته شده در حاشیه شهر تلاش کردند که منجر به اعتراض مردم آن منطقه و سرکوب اعتراضات توسط حکومت شد گفته میشود در جریان این اعتراض و سرکوب آن چندین نفر کشته شدند
۱۵فروردين ۱۳۷۴، اعتصاب رانندگان مينیبوس به وضعیت موجود، همزمان با اجرای طرح تعدیل اقتصادی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و افزایش ۵۰ درصدی تورم، اعتراض مردم منطقه اسلامشهر را به دنبال داشت. اعتراضی که با سرکوب حکومت روبهرو شد اما از جزئیات این اعتراضها و میزان تلفات ناشی از آنها هیچگاه اعلام نشد،
از همان دهه هفتاد که سیاستهای توسعه اقتصادی «اکبر هاشمی رفسنجانی» منجر به فشار اقتصادی و افزایش نرخ تورم شده بود، بخش دیگری از نظام که زیر نظر مستقیم رهبر جمهوری اسلامی قرار داشت فعالیتهای جستهوگریخته برای رسیدگی به امور محرومان را آغاز کرد.
این فعالیتها پس از شکست محافظهکاران در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و گستردهتر از قبل در دستور نهادهای زیرمجموعه رهبر قرار گرفت. در آن زمان هدف نهایی از رسیدگی به امور مناطق محروم، همسو کردن طبقات محروم و فرودست در انتخابات با جریان محافظهکاران و نامزدهای آنها بود.
پس از آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، نظام که به هدف خود رسیده و فردی نزدیک به رهبر را به قدرت رسانده بود، به فعالیتها و تلاشهای خود در مناطق محروم اضافه کرد، آنهم با این رویکرد که مشروعیت کلان ازدسترفته خود را بهتدریج به دست بیاورد.
در دوران هشتساله احمدینژاد، سپاه پاسداران گروههای جهادی قابلتوجهی راهی مناطق محروم کرد و با صرف هزینههای هنگفت تلاش کرد نشان دهد که جمهوری اسلامی همچنان به فکر محرومان است و بدون چشمداشتی خدمت به آنها را وظیفه خود میداند.
فعالیتهای سپاه و بسیج و بسیاری دیگر از نهادهای اقتصادی زیرمجموعه رهبر ایران، اما نتوانست مانع از خلق طبقه فقیر شهری و حاشیهنشینها شود، چراکه نظام زیر فشار تحریمهای بینالمللی و هزینههای هنگفت مالی بهشدت دچار بحران مالی شد و روزبهروز برای اداره کشور، دست در جیب مردم کرد تا بتواند سرپا بماند.
تحریمهای بینالمللی، بلندپروازیهای منطقهای، فساد گسترده و البته ناکارآمدیهای مدیریتی طی دستکم ۱۴ سال (هشت سال دوره احمدینژاد و شش سال دور روحانی) دستبهدست هم داده و چنان اقتصاد ایران را از هم فروپاشید که نهتنها فقر و محرومیت از میان نرفت، بلکه طی این مدت به غولی سرکش و خطرناک تبدیل شد.
این غول سرکش طبقه تهیدستان و فرودستان به روایتی خود را در عرصه سیاستهای کلان نظام در سال ۱۳۹۴ با قبول توافقنامه «برجام» به کلیت نظام نشان داد.
در آن زمان و پسازآن بارها روحانیون نزدیک به خامنهای از شکست عهد مردم با «ولی زمان» انتقاد کرده و تاب نیاوردن مردم در برابر مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را به «جام زهری» تشبیه کردند که رهبر ایران مجبور به نوشیدن آن شد.
«علی سعیدی»، نماینده وقت ولیفقیه در سپاه پاسداران ازجمله روحانیونی بود که سه سال پیش از توافقنامه برجام و مدتها بعد از امضای این توافقنامه انتقادهای خود را متوجه مردمی میکرد که عهد خود را با رهبر شکسته و فشارهای اقتصادی را تحمل نکرده و زمینهساز امضای چنین توافقنامهای شدند.
این توافقنامه هرچند مورد رضایت قلبی خیلی از محافظهکاران در ایران نبود، اما بازهم نتوانست غول سرکش تهیدستان را آرام کند و دیماه سال ۱۳۹۶ این غول را بار دیگر بیدار کرد.
این غول دو سال به ضرب سلاح و درفش و تیغ و زندان به زنجیر کشیده شد تا اینکه در آبان ماه سال ۱۳۹۸ قدرتمندتر از هر زمان دیگری سر برآورد و کلیت نظام جمهوری اسلامی را نشانه گرفت.
پس از سرکوب خونبار و خشونتبار، این بار آیتالله خامنهای به میدان آمد و تعریف دیگری از مستضعفان ارائه کرد تا بگوید «مستضعفان، نجاتبخش فرودستان جهان» هستند: «مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیرا -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید...مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوهی عالَم بشریت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همهی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریت است».
رهبر ایران با این تعریف تلاش کرد هویت معترضان آبان ماه را قلب کرده و آنها را تنها «اشراری» بنامد که مستحق شدیدترین برخوردها هستند.
همسو با این اراده رهبر به جعل واقعیت، حالا این فرماندهان سپاه هستند که بهطور تلویحی اعتراف میکنند سیاستهای جمهوری اسلامی در «محرومیتزدایی» و «حمایت» تهیدستان شکستخورده و آنها را تبدیل به نیروی عظیم اجتماعی مستعد تغییرات بنیادین در ایران کرده و سیاست نظام باید این باشد که «تابآوری» آنها را بالا ببرد.
مطالب مرتبط:
طرح هدفمندی یارانهها، آغازی عوامفریبانه و پایانی تلخ
بازار علیه فرودستان؛ تحولات مسکن تهران در بهار ۱۳۹۸
رونمایی آقا از مستضعفین جدید
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر