close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

ایدئولوژی حکومت در مدارس؛ معاونت پرورشی، الگوبرداری پرغلط از سازمان پیشاهنگی

۲۸ بهمن ۱۳۹۸
جواد متولی
خواندن در ۸ دقیقه
اما انتشار تصویر سجده دانش‌آموزان دبستانی مقابل دو تصویر از آقای فرمانده و رهبر جمهوری اسلامی در روزهای تجلیل از قاسم سلیمانی در فضای مجازی، بحث‌های زیادی ایجاد کرد.
اما انتشار تصویر سجده دانش‌آموزان دبستانی مقابل دو تصویر از آقای فرمانده و رهبر جمهوری اسلامی در روزهای تجلیل از قاسم سلیمانی در فضای مجازی، بحث‌های زیادی ایجاد کرد.
دولت «سازندگی» با بررسی نتیجه عملکرد منفی این نیروها در مدارس، بخشی از کادر امور تربيتی وزارت‌خانه را به دستگاه‌های ديگر مثل صداوسيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبليغات اسلامی منتقل کرد.
دولت «سازندگی» با بررسی نتیجه عملکرد منفی این نیروها در مدارس، بخشی از کادر امور تربيتی وزارت‌خانه را به دستگاه‌های ديگر مثل صداوسيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبليغات اسلامی منتقل کرد.
.انتشار تصاویر دانش‌آموزانی که با در دست داشتن پلاکارد «من قاتل یهودم»، در کمپین «نسل سلیمانی‌ها» هم خبر ساز شد. این عکس‌ها بیشتر از آن‌که احساسی حماسی به بیننده منتقل کنند
.انتشار تصاویر دانش‌آموزانی که با در دست داشتن پلاکارد «من قاتل یهودم»، در کمپین «نسل سلیمانی‌ها» هم خبر ساز شد. این عکس‌ها بیشتر از آن‌که احساسی حماسی به بیننده منتقل کنند

پس از کشته شدن «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تصاویر مختلفی از مراسم عزاداری در مدارس و با حضور دانش‌آموزان دبستانی و دبیرستانی در خبرگزاری‌ها و فضای مجازی منتشر شد؛ عکس‌‌هایی از صورت‌های بغض‌آلود و چشمان اشک‌بار دانشجویان کنار تصاویر فرمانده سابق سپاه قدس و شمع‌های مشکی و ظرف‌های حلوا و خرمای مراسم ترحیم. 

اما انتشار تصویر سجده دانش‌آموزان دبستانی مقابل دو تصویر از آقای فرمانده و رهبر جمهوری اسلامی در روزهای تجلیل از قاسم سلیمانی در فضای مجازی، بحث‌های زیادی ایجاد کرد. انتشار تصاویر دانش‌آموزانی که با در دست داشتن پلاکارد «من قاتل یهودم»، در کمپین «نسل سلیمانی‌ها» هم خبر ساز شد. این عکس‌ها بیشتر از آن‌که احساسی حماسی به بیننده منتقل کنند، نشان دهنده استفاده ابزاری از کودکان و تلاش برای تربیت دانش‌آموزان مطابق ایدئولوژی‌های حکومت بودند. در این گزارش به تاریخچه تلاش حکومت برای تربیت دانش‌آموزان با باورها، عقاید و آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی پرداخته‌ایم.

در ایران، پس از وزارت علوم تحقیقات و فن‌آوری، وزارت آموزش‌و پرورش با یک میلیون و ۱۰۰ هزار پرسنل، یکی از کلیدی‌ترین وزارت‌خانه‌ها در آموزش نسل آینده است؛ وزارت‌خانه‌ای که همراه نهادهای غیررسمی دیگر، عملا امر سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در حوزه آموزشی و پرورشی را در دست دارد.

یکی از فعالان صنفی در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» می‌گوید: «مجموعه بزرگی از معلمان و پرسنلی که نظام آموزشی را به پیش می‌برند، در واقع بدون آن که بخواهند، مجری سیاست‌های کلی جمهوری اسلامی در حوزه آموزش شده‌اند؛ سیاستی که پیشرفت علمی دانش‌آموزان در آن از اولویتی برخوردار نیست و تربیت ایدئولوژیک بر اساس آموزه‌های مورد نظر حاکمیت از اسلام به طور ویژه دنبال می‌شود.» 

آموزش و پرورش در سال‌های پس از پیروزی انقلاب با ایجاد دوباره «معاونت پرورشی» و «بسیج دانش‌آموزی» و هم‌چنین اعزام «روحانیون» و «هادیان سیاسی» به مدارس و تشکیل «حلقه‌های صالحین»، سعی کرده است طرز فکر معلمان و دانش‌آموزان را کنترل کند. از سوی دیگر، با گسترش حراست و هیات رسیدگی به تخلفات اداری، به بهانه‌های مختلف با معلمانی که نسبت به این روش‌ها اعتراض دارند، برخورد کرده است.

یکی از معلمانی که با «ایران‌وایر» در این‌باره گفت‌وگو کرده‌ است، می‌گوید: «موضوع نسل آینده آن‌چنان برای حاکمیت جمهوری اسلامی باعث نگرانی تزلزل جایگاه بوده که تصمیم گرفته است علی‌رغم تغییرات مکرر در کتب آموزشی، با تقسیم‌بندی پرسنل و کودکان و نوجوانان، اقدام به اداره مدارس با نظارت مستقیم سپاه و بسیج و حوزه‌های علمیه کند.»

این معلم که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، درباره تشکیلات بسیج دانش‌آموزی می‌گوید: «بسیج دانش‌آموزی در قالب چارت وظایف معاونت پرورشی و واحد بسیج آموزش و پرورش تعریف شده است اما تمامی انتصابات آن‌ در بسیج و سپاه انجام می‌شود. آن‌ها قدرت کافی برای انجام تمام برنامه‌های مدنظر خود را دارند. تقریبا همه مدیران مدارس هر ساعت آموزشی را که این واحد تمایل داشته باشد، در اختیارشان قرار می‌دهد. دانش‌آموزان یک واحد درسی به نام آمادگی دفاعی دارند و اردوهای راهیان نور تحت عنوان همین واحد درسی در مدارس برگزار می‌شود.»

به گفته این فعال صنفی، راهیان نور در اصل مافیایی اقتصادی است که به بخشی از نیروهای حاکمیت واگذار شده است: «درآمدهای کلانی برای اردوگاه‌های محل اسکان و سالن‌های غذاخوری دارند. اصرار بسیار برای برگزاری این اردوها علی‌رغم مخالفت‌های بسیار صاحب‌نظران و اولیای دانش‌آموزان در همین مورد قابل تعریف است.»

این معلم معتقد است نظام پیشین، تربیت نسل مورد نظر خود را در سازمان‌ها و تشکیلات متعددی دنبال می‌کرد: «همان طرح این بار با محوریت تربیت ایدئولوژیک، توسط هادیان سیاسی، حلقه‌های صالحین، مدارس قرآنی، راهیان نور، معاونت پرورشی و... در مدارس دنبال می‌شود.»

منظور این فعال صنفی از  تشکیلات تربیتی در نظام پیشین، سازمان ملی پیشاهنگی ایران و نهادهای دیگری مثل «سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ» است؛ سازمان پیشاهنگی که در بهمن ۱۳۴۶ در وزارت آموزش و پرورش ایجاد شد و از اولین نهادهایی بود که امور پرورشی و تربیتی دانش‌آموزان را مد نظر قرار می‌داد. فعاليت‌های فوق برنامه چون اردوهای دانش‌آموزی، بازدیدها، برگزاری نمایشگاه‌ها و... تحت مديريت سازمان ملی پيشاهنگی ايران كه ریاست آن بر عهده معاون آموزشی وزارت بود، اداره می‌شد. بعدتر اداره كل امور تربيتی به عنوان زير مجموعه معاونت آموزش، با دو «اداره امور فعاليت‌های فوق برنامه» و «اداره امور اردوها و مسابقات هنری و درسی» در كنار سازمان ملی پيشاهنگی و سازمان جوانان شير وخورشيد سرخ به طور مستقيم مسووليت پرورش دانش‌آموزان را برعهده گرفتند.

پس از انقلاب اما مسوولیت تربیت و پرورش دانش‌آموزان برعهده نهاد امور تربیت گذاشته شد.

یکی دیگر از معلمانی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده، نقش مربیان پرورشی را «القای مفاهیم ایدئولوژیک مدنظر حاکمیت به دانش‌آموزان» دانسته است: «تمام برنامه‌های هنری و فرهنگی رسمی و جانبی مدارس که توسط مربی پرورشی اجرا می‌شوند، در خدمت آرمان‌های مدنظر حاکمیت هستند.»

«رسول بداقی»، یکی از اعضای ارشد «کانون صنفی معلمان ایران» نیز معتقد است: «امروزه از معلم پرورشی نامی بیش نمانده است. او در قالب معاونت پرورشی، نقش یک ناظم را دارد؛ ناظمی که دانش‌آموزان را به صف می‌کند، مراسم صبح‌گاه را در کنار سایر ناظم‌ها انجام می‌دهد و با بسیج مدرسه همکاری می‌کند.  بیشتر آن‌ها اعتقادی به وظیفه خود ندارند.» 

هشتم اسفند ۱۳۵۹، در دومین دولت پس از انقلاب، نهاد «امور تربيتی» در آموزش و پرورش با هدف اصلی «حفظ و حراست از انقلاب» تاسیس شد. در ابتدا فعاليت مربيان تربيتی منحصر به مدرسه بود ولی اداره کل امور تربيتی برای اولین بار در سال ۱۳۶۰ در وزارت‌خانه و در سطح استان‌ها و شهرستان‌ها راه‌اندازی شد. مجلس در سال ۱۳۶۶ تشکیل واحد امور تربيتی را در سطح معاونت وزارت مصوب کرد.

با ايجاد این معاونت در آموزش و پرورش، ستادهای امور تربيتی در مدارس شروع به كار کردند. وظيفه اعلام شده این ستادها، «ترویج فرهنگ اسلامی» و «تلاش برای ترغیب دانش‌آموزان به ارزش‌های اسلامی» بود. جایگاه درستی برای مربیان پرورشی تعریف نشده بود. آن‌ها بیشتر به عنوان یک مسوول تدارکات در فعالیت‌های نه چندان مهم حضور داشتند. به همین منظور، معاونت پرورشی در اوايل دهه ۷۰ به فکر تغییرات افتاد تا شايد مربيان تربيتی را احیا كند و هم معلمانی را كه به مسایل ایدئولوژیک بی‌تفاوت بودند، به شور و شوق وا دارد. در اين طرح، بخشی از فعاليت‌های امور تربيتی مانند برگزاری مسابقات، تهیه روزنامه ديواری و اجرای مراسم به معلمان واگذار ‌شد. 

دولت «سازندگی» با بررسی نتیجه عملکرد منفی این نیروها در مدارس، بخشی از کادر امور تربيتی وزارت‌خانه را به دستگاه‌های ديگر مثل صداوسيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبليغات اسلامی منتقل کرد. عده‌ای را هم به بخش آموزشی انتقال داد و کارهای اجرایی را به نیروهای ناکارآمدتر در مدارس سپرد. «پاسخ به بخش‌نامه‌های اداری»، «نصب اوراق و پوسترهای تبليغاتی»، «اجرای برنامه صبح‌گاهی در حد خواندن قرآن و دعا»، «برگزاری مسابقات احكام، نماز، قرآن، سرود» و... تنها وظايف این مربيان بود. 

یکی از  فعالان صنفی معلمان می‌گوید: «اگرچه امور تبلیغات در مدارس برعهده مربیان گذاشته شد ولی این نیروها در خفا نقش نیروی حراست را در کنترل کادر آموزشی و اداری بر عهده داشتند.»

با گذشت ۲۳ سال آزمون و خطا در انجام فعاليت امور تربيتی پس از انقلاب، دولت «اصلاحات» به اين نتيجه رسيد که اين نهاد در انجام ماموريت خود موفق نبوده است. این مساله باعث شد تا دولت دست به تغيير و تحول در این ساختار و ادغام آن با بخش‌های دیگر بزند. با انجام این تغییرات، «معاونت پرورشی و آموزش عمومی» متولد شد. در سایه معاونت جدید، تشکل‌های دانش‌آموزی جديدی مثل «شوراهای دانش‌آموزی»، «سازمان دانش‌آموزی» و «مجلس دانش‌آموزی» در فاصله سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ راه‌اندازی شدند. 

سال ۱۳۷۸به پيشنهاد وزارت‌خانه، اساس‌نامه سازمان دانش‌آموزی با سياست‌هایی نزدیک به امور تربيتی به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» ارایه شد. با تصويب اين اساس‌نامه، وزير وقت در ۲۳ بهمن ۱۳۷۹ با صدور بخش‌نامه‌ای، سازمان دانش‌آموزی را به عنوان نهاد جديدی به جای معاونت پرورشی معرفی كرد. او دستور داد كليه وظايف هماهنگی و اجرای فعاليت‌های اوقات فراغت دانش‌آموزان، مديريت، بهره‌برداری و نگه‌داری كليه كانون‌های فرهنگی و تربيتی، اردوگاه‌های كشوری، استانی، منطقه‌ای، خوابگاه‌های اردوگاه‌ها و سالن‌های سينمايی، همراه با تشكيلات سازمانی و تجهيزات و نيروی انسانی به اين سازمان واگذار شود. بلافاصله معاونت پرورشی منحل شد و پست‌های سازمانی و دفاتر آن به سازمان دانش‌آموزی، معاونت تربيت بدنی، آموزش نظری و آموزش و پرورش عمومی منتقل شدند. اما در مناطق آموزش و پرورش، نيروهای شاغل در مدارس هم‌چنان در ماموريت قبلی خود باقی ماندند. سال ۱۳۸۰ را می‌شود سال انحلال امور تربيتی نامید. ولی ماجرا به همین جا ختم نشد. 

سه سال بعد بار دیگر سخن از احيای نهاد امورتربيتی به ميان آمد. نخستين کسی که موضوع احيا را مطرح کرد، رهبر جمهوری اسلامی بود. او روز ۲۹ تير ۱۳۸۳ در ديدار با مسوولان آموزش و پرورش، بر رفع خلاء امور تربيتی در عرصه تعليم و تربيت تاکيد کرد. دستور او، نشانه عدم رضایت از عملکرد سه ساله سازمان دانش‌آموزی بود.
یکی از معلمانی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است، می‌گوید: «سازمان دانش‌آموزی توانسته بود حس مشارکت، روحیه مطالبه‌گری و پی‌گیری تحقق وعده‌ها، جسارت و شهامت پرسش‌گری را در نوجوانان بیدار کند. اما تجربه اعتراضات جوانان دانشگاهی، موجب ترس در نهاد حکومت شده بود.» 

در فروردين ۱۳۸۴، با دستور رهبری، مجلس هفتم کليات «طرح احيای معاونت پرورشی و تربیت بدنی و سلامت» را تصويب کرد و به تاييد شورای نگهبان رساند. معاونت پرورشی و تربيت بدنی کنترل اختيارات، امکانات و پست‌های امور پرورشی، تربيت بدنی و سلامت دانش‌آموزان و سازمان دانش‌آموزی را از آن سال به دست گرفت.  تشکیلاتی که دولت اصلاحات به قصد مشارکت دانش‌آموزان در فعالیت‌های اجتماعی و اداره مدارس به‌راه انداخت، به مسیری رفت که از طرف رهبر به آن دیکته شد. 

یک فعال صنفی بر این باور است چیزی که امروزه شاهد آن هستیم، بودجه‌های کلان برای مسایل فرهنگی و تربیتی در زیرمجموعه نهادهای نظامی و به دست گرفتن این امور توسط آن‌ها در مدارس و بدون نظارت آموزش و پرورش است: «در واقع آموزش و پرورش در حوزه تربیت و پرورش مجری بله قربان‌گوی دستورات حکومت توسط افرادی است که عملا کنترلی بر اعمال‌شان در وزارت‌خانه انجام نمی‌شود. بی‌اختیاری تا آن‌جا است که آقای وزیر در مورد بازسازی مدارس سوریه توسط ایران خبر می‌دهد ولی از تجهیز یا تعمیر و ساخت مدرسه جدید در ایران حرفی نمی‌زند.»

لینک‌های مرتبط

«ما قاتل یهودیم!» و بازگشت به آرمان های امام

نسل جدید سلیمانی‌ها: ما قاتل یهودیم!

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

آن سوی خبر

آیا پرونده شکایت «سپیده قلیان» از خبرنگار صداوسیما مختومه شده است؟

۲۸ بهمن ۱۳۹۸
میلاد پورعیسی
خواندن در ۵ دقیقه
آیا پرونده شکایت «سپیده قلیان» از خبرنگار صداوسیما مختومه شده است؟