اوایل سال ۲۰۱۵ میلادی (زمستان ۱۳۹۳)، در اوج جنگ داخلی سوریه، موجی بیصدا بخشهایی از جامعه جهانی را فرا گرفت. برخی عکسها و گزارشها دست به دست به محققان غربی رسیدند که نشان میدادند تعداد زیادی از سلاحهای سبک ساخت روسیه، به ویژه «AKS-74U»، نه تنها در اختیار نیروهای «اسد» بلکه در دسترس جنگجویان مورد حمایت حزبالله در منطقه قرار گرفتهاند.
AKS-74U یک نسخه سبک از تفنگ تهاجمی AK-47 است. این تفنگ توسط روسها پس از جنگ جهانی دوم تولید شد و توسعه یافت و امروز آرم پرچم حزبالله روی آن قرار دارد. به برکت روسیه، این سلاح سبک به تکیهگاه اصلی در میان گروههای مختلف مبارز برای کنترل سوریه، به ویژه نیروی زمینی سوریه و گارد جمهوری طرفدار اسد و ظاهرا حزبالله بدل شده است.
به اعتقاد «فیلیپ اسمیت»، پژوهشگری که در حوزه جنگطلبی اسلامگرایان شیعی، در یک اندیشکده امریکایی به نام «موسسه واشنگتن» تحقیق میکند، اینکه روسیه نمیتواند بفهمد سلاحهایی که در اختیار طرفدارن اسد و یا نیروهای مورد حمایت ایران قرار میدهد، از کجا سر در میآورند، مضحک است.
او به خاطر میآورد: «تقریبا یک شبه شما میبینید تمام ردههای حزبالله، از فرماندهان تا پاسدارها و افسران این سلاحها را حمل میکنند. تا قبل از سال ۲۰۱۵، شما چنین چیزی نمیدیدید. این سلاحها همگی ساخت روسیه و با نام یک برند جدید هستند. شما تنها میتوانید به یک چیز در گفتههای عمومی روسیه اعتماد کنید و آن هم احتمال وجود لایهای از انکار است. ممکن است این سلاحها، غیرقانونی و یا از طریق دزدی به دست حزبالله رسیده باشند اما شما هر روز تعداد بیشتری از این نوع تفنگ میبینید که نسبتا جدید هستند و از آنها به خوبی نگهداری شده است.»
این اولین بار نیست که محققان امریکایی درباره چشمپوشی آشکار در قبال انتقال سلاح در منطقه توسط روسیه هشدار میدهند. اسمیت میگوید تا سال ۲۰۰۶ میلادی، سلاحهای پیشرفته ضدتانک ساخت روسیه مانند پرتابگر نارنجک «آرپیجی ۲۹»، به صورت «جادویی» در اختیار «کتائب حزبالله»، یک گروه شبه نظامی شیعی عراقی که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد شده است، قرار میگرفت.
اما این همه ماجرا نیست بلکه به نظر میرسید جنگجویان کتائب طرز استفاده از این سلاحهای پیشرفته را در عملیاتهای پیچیده و هماهنگ علیه تانکهای امریکایی در عراق فرا گرفتهاند.
آیا مسکو آگاهانه از حزبالله لبنان و دیگر شبهنظامیان شیعه حمایت نظامی میکند؟ اگر اینطور است، چرا و چهگونه؟
از انگشتان قطع شده تا دست دوستی
در ماه فوریه ۲۰۱۹ (بهمن ۱۳۹۷)، «الکساندر زاشیپکین»، سفیر روسیه در بیروت ادعا کرد که موضع امریکا در قبال ایران، ثبات خاورمیانه را به خطر میاندازد. او همچنین از حزبالله، مهمترین متحد و نماینده ایران در سوریه بسیار تمجید کرد.
او به آژانس خبری دولتی روس به نام «اسپوتنیک» گفت: «مردم خواهان حل بحرانهای موجود، بازگشت به زندگی مسالمتآمیز و توسعه همکاریها هستند. سلب این خواسته، فتنهانگیزی امریکا برای مناقشات جدید است.»
زاشیپکین ادامه داد: «هنگامی که ماهیت وقایع در سوریه آشکار شد، حزبالله جانب مقامات قانونی این کشور را گرفت و مبارزه با تروریستها در منطقه را وظیفه خود دید.»
زاشیپکین این واقعیت را نادیده گرفت که شاخه نظامی حزبالله توسط نزدیکترین همسایگان روسیه در اتحادیه اروپا، از سال ۲۰۱۳ به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین شده است. او گفت: «این حزب (حزبالله) در قبال آنچه در سوریه و کل منطقه اتفاق میافتاد، رویکردی مسوولانه در پیش گرفت و به شکست دادن تروریستها کمک شایانی کرد.»
در نگاه اول، روسیه و حزبالله دوستان عجیب و غریبی به نظر میرسند. یکی از آنها، یک گروه اسلامگرای شیعه نظامی مصمم به نابودی اسرائیل است و دیگری، یک دولت به ظاهر سکولار در تلاش برای حفظ روابط خوب با اسرائیل و تجارت با کشورهای تحت سلطه سنیها در خلیج فارس.
در سال ۱۹۸۶، چهار دیپلمات شوروی توسط حزبالله در بیروت ربوده شدند. واکنش وحشیانه «کگب» به این آدمربایی، بنا به روایتهای مختلف، متفاوت بود. بر اساس یکی از این روایتها، سرویس اطلاعاتی روسیه یکی از بستگان سرحلقه حزبالله را ربوده و انگشتانش را قطع و در پاکتهای مختلف برای بستگانش ارسال کرده بود. دیگر روایتهای این داستان به مراتب ناخوشایندتر هستند.
با این حال، اکنون روسیه حاضر نیست حزبالله را یک نهاد تروریستی تعیین کند؛ چه کل این تشکیلات را، مانند ایالت متحده و بریتانیا و چه بخشی از آن، مانند آنچه که در اتحادیه اروپا رخ داد.
در ماه می سال جاری میلادی (اردیبهشت۱۳۹۹)، سفیر روسیه در لبنان تاکید کرد که حزبالله سازمانی است که با تروریسم مبارزه میکند و نه چیزی جز این.
محققان میگویند به ایران نگاه کنید
«آنا بورشچفسکایا»، عضو ارشد موسسه واشنگتن معتقد است این ممکن نیست که بدون درک تغییر روابط روسیه با ایران از سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷ شمسی)، بتوان از تحولات موضع روسیه نسبت به حزبالله و دیگر گروههای شبه نظامی شیعه رمزگشایی کرد.
به دنبال جنگ ایران و عراق، جمهوری اسلامی از موضع پذیرفته شده «نه شرقی، نه غربی»، به تدریج به ایجاد روابط حسنه با شوروی تغییر جهت داد و در اواسط دهه ۱۹۹۰، روسیه به عنوان تامینکننده کلیدی سلاح برای ایران و حامی برنامه هستهای این کشور ظاهر شد.
بورشچفسکایا میگوید: «وقتی پوتین به قدرت رسید، روابط سابق دو کشور را گسترش داد و موضوع سوریه باعث شد روابط ایران و روسیه به سطح بیسابقهای برسد. آنها هیچوقت اینقدر به یکدیگر نزدیک نبودهاند و رابطه روسیه با حزبالله، محصول جانبی آن است.»
بورشچفسکایا میگوید آنچه کرملین از همکاری استراتژیک با ایران به دست میآورد، ساده است؛ هردو طرف در یک جهانبینی ضد امریکایی و تمایل به خروج امریکا از منطقه و همچنین ضدیت با افراطگرایی مسلمانان سنی اشتراک نظر دارند.
برخلاف حزبالله که یک نهاد شیعی است، گروه سنی «اخوان المسلمین» در اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی از طرف روسیه به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین شد.
از اینرو، بنا به اقتضا، روسیه متحدان ایران در منطقه را مورد لطف و توجه قرار میدهد. این متحدان شامل نماینده اصلی آن، حزبالله و دیگر گروههای نظامی شیعی تحت حمایت ایران و همچنین رژیم اسد هستند که از سال ۲۰۱۲ تا کنون ایران برای جانبداری از آن، صدها سرباز اعزام و میلیاردها دلار را برای کمک نظامی صرف کرده است.
دستآوردهای روسیه، سیاسی و به میزان کمتری اقتصادی هستند.
بورشچفسکایا میگوید: «هرچه بیثباتی در خاورمیانه بیشتر باشد، بهتر است. چرا که روسیه میخواهد فروش اسلحهاش را افزایش دهد. در اینجا یک انگیزه مالی وجود دارد اما مهمتر از آن، انگیزه سیاسی است. تا زمانی که مناقشات به جای درگیریهای سهمگین غیرقابل کنترل در سطح پایین در جریان هستند، روسیه میتواند خود را در موقعیت یک قدرت ضروری قرار دهد که توان گفتوگو با همه طرفها را دارد و این وابستگی را تقویت میکند.»
حزبالله چه نوع حمایتی از جانب روسیه دریافت میکند؟
این مشخص نیست که آیا حزبالله در روسیه حضوری فعال، گروهی وابسته و یا ثروتی دارد و یا خیر. اما این عدم حضور قانونی و معین در روسیه احتمالا به تسهیل عملیاتهای حزبالله در سوریه طی این مدت کمک کرده است.
در سال ۲۰۱۰، یک بازرگان لبنانی به نام «عبدالنور شالان» به عنوان یک تسهیل کننده امور، نقش مهمی در تامین سلاح حزبالله، از جمله اسلحههای کوچک در آغاز درگیریهای سوریه ایفا کرد. او توانست دلالی یک معامله تسلیحاتی میان حزبالله لبنان، مقامات گمرک سوریه و شرکتهایی در بلاروس، اوکراین و روسیه را به انجام برساند. او تا ماه ژانویه ۲۰۱۵ از طرف امریکا تحریم نشده بود.
در ماه جولای ۲۰۱۵، «قاسم سلیمانی»، فرمانده وقت نیروهای اعزامی سپاه «قدس» علیرغم اینکه از طرف سازمان ملل به صورت رسمی ممنوعالسفر بود، با «پوتین» و وزیر دفاع روسیه در مسکو دیدار کرد. زمانی که روسیه به دلیل این نقض عهد مورد شماتت قرار گرفت، واکنشی نشان نداد.
بورشچفسکایا دریافته که سلیمانی مدتها مجرای انتقال سلاحهای سبک ساخت روسیه به حزبالله لبنان بوده است. حقیقت هرچه که بود، در عرض چند هفته پس از این دیدار، افزایش تدریجی نیروهای هوایی، زرهی و مستشاران روسی در غرب سوریه آغاز شد. سپس در سپتامبر ۲۰۱۵، ارتش روسیه با انجام یک سری عملیات هوایی کنترل شده و با اهداف مشخص، جریان جنگ را به نفع دولت اسد تغییر داد.
در نیمدهه خونین پس از آن، جنگجویان حزبالله فقط به سلاحهای روسی دسترسی داشتهاند.
بورشچفسکایا میگوید: «جنگجویان حزبالله در جبههها ارتباط مستقیم با سربازان روسی داشتهاند.»
اضافه میکند مکالمات خصوصی، او را به این باور رسانده که ممکن است جنگجویان شبهنظامی در داخل خاک روسیه آموزش ببینند. اسمیت نیز شواهدی دال بر این ادعا در شبکههای اجتماعی دیده اما اذعان میکند که ممکن است تصاویر جعلی باشند.
در ژانویه ۲۰۱۶، با پشتیبانی نیروی هوایی و توپخانه روسیه، حزبالله و نیروهای رژیم اسد توانستند ضربات سهمگینی به استحکامات نیروهای شورشی سوریه، از جمله در شهر «سلما» در «لاذقیه» و «شیخ مسکین» در «درعا» وارد کنند. سپس در فوریه ۲۰۱۶، شبهنظامیان مورد حمایت ایران و حزبالله با پشتیبانی حملات هوایی روسیه، محاصره «نبل» و «الزهرا» را شکستند.
«اندیشکده بینالمللی موقوفه کارنگی برای صلح» مینویسد: «با تخمین حضور شش تا هشت هزار جنگجوی حزباالله در سوریه و عراق، احتمالا خطر و تجربه رویارویی برای هر یک از مبارزین وجود دارد.»
علیرغم تلفات پرسنل در طول سال ۲۰۱۵، حزبالله پس از مداخله روسیه، به ویژه در جبهه جنوبی شهر «حلب»، جنگجویان بیشتری را جذب کرد.
دیپلماسی نظامی دقیق روسیه در منطقه، جانب هر دو طرف را نگه میدارد. در اواخر سال ۲۰۱۵، روسیه شروع به ساخت یک «ضد-دسترسی/انکار-منطقه» (A2/AD)، سیستم دفاعی ضدهوایی در پایگاههای خود در سوریه کرد اما هنوز به اسرائیل اجازه میدهد تا حملات هوایی بر روی اهداف غیر روسی انجام دهد و این سیستم در قبال مواضع تهران و دمشق، منفعل است. این موضوع باعث ایجاد سطحی از وابستگی به روسیه از طرف اسرائیل شد. البته به کشته شدن یکی از جنگجویان حزبالله در ژانویه ۲۰۲۰ انجامید.
رژیم سوریه برای حفاظت از اهداف ایرانی و یا مورد حمایت ایران، از جمله حزبالله در برابر موشکهای اسرائیل، جنگجویان و کاروانهای آنها را به یونیفرم و نشانهای نیروهای سوریه ملبس کرده است. بنا بر منابع موسسه واشنگتن، شبهنظامیان ایران نیز از پرچمهای روسیه برای منحرف کردن حملات هوایی اسرائیل استفاده میکنند.
اسمیت میگوید: «یک نگرش چند قطبی اتخاذ شده است. روسیه گاهی به اسرائیل نیز چراغ سبز نشان میدهد. این قبیل قرار دادن طرفها در تقابل با دیگری به منظور پیشبرد منافع شخصی خود، در بین متحدان متداول است؛ همانطور که در طول جنگ جهانی دوم وجود داشت. این یک پروژه سلطه است؛ یک پروژه کم تاثیر اما پرسود.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر