آیتالله «یوسف صانعی»، مرجع تقلید و دادستان کل کشور در دهه ۱۳۶۰، امروز ۲۲شهریور۱۳۹۹ در سن ۸۳ سالگی درگذشت. گفته میشود او شامگاه پنجشنبه زمین خورده و لگن و استخوان دستش شکسته بود و در «بیمارستان نکویی قم» بستری بوده است. صانعی سرشناسترین روحانی است که در دوره کرونا جان باخته و اعلام شده است که مراسم ترحیم نیز برایش برگزار نخواهد شد. از یوسف صانعی چه میدانیم؟
***
یوسف صانعی به سخنانش در دهه ۶۰، برخی فتاوای متفاوتش در دوره مرجعیت، اتهام «حرامزاده» خواندن «احمدینژاد»، حمله به دفترش و اطلاعیه «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» درباره نداشتن صلاحیت مرجعیت مشهور بود.
او که از شاگردان آیتالله «خمینی» بود، به دلیل درگیری با اعضای دفتر او، از سمت دادستانی کل کشور استعفا داد، اما همچنان به او وفادار ماند و سخنی علیهاش نگفت.
صانعی به حوزه بازگشت و در دهه ۷۰ به عنوان مرجع تقلید مطرح شد. با وجود تبلیغات برخی از اصلاحطلبان درباره مرجعیت صانعی، وجه سیاسی او بر وجه مرجعیتش میچربید.
یوسف صانعی از شاگردان آیتالله خمینی بود و «تحریرالوسیله» او را ترجمه کرده بود. او همچنین از روحانیونی بود که در «مدرسه حقانی» تدریس میکرد؛ مدرسهای که تعدادی از مقامات قضایی جوان جمهوری اسلامی در آن تحصیل کرده بودند.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، صانعی به عنوان یکی از فقهای «شورای نگهبان» منصوب شد؛ دبیر و اکثریت اعضای این شورا اما از روحانیون جریان راست بودند و صانعی از روحانیون جریان چپ. صانعی در نهایت از این سمت استعفا داد.
صانعی در سال ۱۳۶۱ به عنوان دادستان کل کشور انتخاب شد. در آن زمان ساختار قوه قضاییه متفاوت بود و علاوه بر دادستان کل کشور، دادستان کل انقلاب نیز وجود داشت که «حسین موسوی تبریزی» سالها عهدهدار این سمت بود.
صانعی در دوره دادستانی به سخنان تند خود مشهور بود؛ از جمله این سخنانی که «ضدانقلاب باید از اسم اوین بترسد و بلرزد.» او همچنین با آزادی اعضای گروههای مخالف جمهوری اسلامی مخالفت کرده و گفته بود که «اینها توبهکنندگان نیستند، میآیند بیرون افعی میشوند.»
او در عین حال جزو جریان چپ در قوه قضاییه بود که درگیریهایی نیز با «اسدالله لاجوردی» داشت؛ از جمله درباره صدور دستور لغو حکم اعدام «نوشين نفيسی»، فرزند یکی از پزشکان نزدیک به آیتالله «منتظری»، که به عضویت در «گروه پیکار» متهم بود.
صانعی در سال ۱۳۶۴ از دادستانی استعفا داد. او پیش از استعفا درگیریهایی با اعضای دفتر آیتالله خمینی داشت، اما جزییات این درگیریها را اعلام نکرد.
«هاشمی رفسنجانی» در خاطرات خود از سوم خرداد ۱۳۶۴ نوشت که «چون آقای [شیخ یوسف] صانعی دادستان کل کشور، هنگام مراجعه به بیت امام با سختگیری پاسداران مواجه شده، عصبانی شده و استعفا داده است.»
او در نامه استعفای خود «ضعف نیروی جسمی»، «عدم پذیرش و تحمل نظارت بر حسن اجرای قانون از ناحیه گروهها و باندها»، «داشتن افکار و مبانی در مسائل اسلامی که بنا به نظر برخی از آقایان، آرای "شاذ" محسوب شده و مقاومت میشود» و « کملطفی برخی از مقامات و جامعه در مورد پشتیبانی از دادستانی» را دلایل استعفای خود ذکر کرد.
صانعی پس از استعفا به قم بازگشت، اما به منتقد آیتالله خمینی بدل نشد. «حسن صانعی»، برادر او، نیز که مسئول امور مالی آیتالله خمینی و رییس «بنیاد ۱۵ خرداد بود»، در این سمت باقی ماند.
نام یوسف صانعی در دهه ۱۳۷۰ و با قدرت گرفتن اصلاحطلبان به عنوان مرجع تقلید مطرح شد. در ماجرای حمله به دفتر آیتالله منتظری، او که دفترش در کوچه خانه آیتالله منتظری بود، به مهاجمان اعتراض کرد.
او البته در درگیری با آیتالله «خامنهای»، حدودی از خط قرمز را رعایت میکرد و از جمله روحانیون صادرکننده فتوای اجتهاد او بود. صانعی در دورهای به دلیل صدور برخی از فتواهای متفاوت با دیگر مراجع تقلید شیعه مطرح شده بود.
پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، او از جمله روحانیونی بود که مورد حمله حامیان خامنهای و احمدینژاد قرار گرفت. از جمله سخنان جنجالبرانگیز او، سخنرانی در گرگان بود که بعضی معتقد بودند احمدینژاد را «حرامزاده» خوانده است. او در پایان سخنرانی درباره دولت احمدینژاد و اعتراضات سال ۱۳۸۸، با اشاره به یک حکایت گفته بود: «از حرامزادگیاش است [که] دروغ میگويد، والا امام زمان را میبيند.»
در حالی که برخی این سخنان را خطاب به احمدینژاد میدانستند، دفتر صانعی اعلام کرد که سخنان او درباره یک حکایت بوده و ارتباطی با اشخاص نداشته است.
پس از اعتراضات سال ۱۳۸۸ همچنین اعلام شد که صانعی قصد داشته است که در اعتراض به اتفاقات سال ۱۳۸۸ در آرامگاه آیتالله خمینی تحصن کند، اما با هشدار برخی از فرماندهان سپاه، از این تصمیم منصرف شده است. او همچنین به نامههای «موسوی» و «کروبی» و همچنین خانواده تعدادی از زندانیان پاسخ داد.
صانعی همچنین اعلام کرد که اعترافات اجباری معترضان به انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ «از نظر شرعی، قانونی و عقلایی، هيچگونه ارزشی نداشته و ندارد.»
در نهایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام کرد که صانعی «فاقد ملاکهای لازم براي تصدی مرجعيت» است. «محمد یزدی»، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، برخی از فتواهای صانعی را «بدعت» خواند.
صانعی همچنین شرکت در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۰ را «خلاف مصالح ملی و آب به آسیاب استبداد ریختن» خوانده بود.
صانعی در سالیان اخیر کمتر در فضای سیاسی حضور داشت و گاهی برخی از فتواهایش خبرساز شد. از جمله درباره عضویت «سپنتا نیکنام» در «شورای شهر یزد» اعلام کرده بود: «من معتقدم تمام پستهایی که برای انسانها در هر نظامی قرار داده شده است، برای غیرمسلمین از اهل کتاب نسبت به مسلمین هم هست. میتواند رییس مدرسهای شود که شاگردانش مسلمان هستند. میتواند دبیر مدرسهای شود که شاگردانش مسلماناند یا رییس دانشگاهی که دانشجویانش مسلماناند. برای این که اینها هیچکدام کافر نیستند.»
آیتالله صانعی چهار سال پس از فوت آیتالله «عبدالکریم موسوی اردبیلی» درگذشت. این دو شاگرد آیتالله خمینی از قوه قضاییه به قم بازگشتند و تلاش کردند مرجع تقلید شوند. در این سالها اما همچنان به موضوعات سیاسی شناخته میشدند و بر خلاف آیتالله منتظری درباره اتفاقات دهه ۶۰ سکوت کردند و حتی خاطرات خود را نیز بازگو نکردند.
مطالب مرتبط:
یوسف صانعی درگذشت؛ یک روز از زندگی آیتالله مقابل دوربین مازیار بهاری
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر