close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

داستان ساخت و سانسور اولین نماد تهران؛ سردر باغ ملی کجا‌ است

۲۴ بهمن ۱۳۹۹
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
این منظره زیبا در ضلع شمالی خیابان امام خمینی فعلی و در دل تهران قرار دارد. این‌جا سر در باغ ملی است یا سردر میدان مشق.
این منظره زیبا در ضلع شمالی خیابان امام خمینی فعلی و در دل تهران قرار دارد. این‌جا سر در باغ ملی است یا سردر میدان مشق.
سردر باغ ملی اولین نماد تهران بوده است؛ یعنی تا قبل از ساخت برج آزادی و بعد برج میلاد، تنها نماد پایتخت به شمار می‌رفته که در میدان مشق تهران که یک محوطه نظامی بوده، ساخته شده است.
سردر باغ ملی اولین نماد تهران بوده است؛ یعنی تا قبل از ساخت برج آزادی و بعد برج میلاد، تنها نماد پایتخت به شمار می‌رفته که در میدان مشق تهران که یک محوطه نظامی بوده، ساخته شده است.
غیر از تغییر نقش برخی از کاشی‌ها بعد از انقلاب، نیم‌تنه رضاخان و نشان‌های شیر و خورشید هم از سردرباغ ملی برداشته شد.
غیر از تغییر نقش برخی از کاشی‌ها بعد از انقلاب، نیم‌تنه رضاخان و نشان‌های شیر و خورشید هم از سردرباغ ملی برداشته شد.

تهران- سروش حبیبی مهر، شهروندخبرنگار

ترکیب آجر با کاشی‌های فیروزه‌‌ای، چوب و آهن با سر ستون‌هایی عظیم و زیبا که دری بزرگ را در خود جای داده‌اند، از لابه‌لای کنگره‌های خالی در فلزی، منظره‌‌ای را با درختانی سرسبز نمایش می‌دهند. این منظره زیبا در ضلع شمالی خیابان «امام خمینی» فعلی و در دل تهران قرار دارد. این‌جا سر در «باغ ملی» است یا سردر «میدان مشق».

***

 سردر باغ ملی اولین نماد تهران بوده است؛ یعنی تا قبل از ساخت «برج آزادی» و بعد «برج میلاد»، تنها نماد پایتخت به شمار می‌رفته که در میدان مشق تهران که یک محوطه نظامی بوده و سربازخانه در آن قرار داشته، ساخته شده است. ابتدا در دوره قاجار برای میدان مشق یک دروازه ساخته شد که پادشاهان از بالای آن مشق نظامیان را تماشا می‌کردند. ناصرالدین شاه یکی از شاهانی بود که علاقه زیادی به تماشای سربازانش از بالای دروازه میدان مشق داشته است. برای همین، آن سردر به «سردر ناصری» معروف می‌شود. بعدها رضا شاه سردر باغ ملی را در شرق آن دروازه ساخت.

بسیاری از ساکنان تهران اما از وجود چنین بنایی در قلب شهرشان ناآگاهند. وقتی از «کورش» که مهندس نرم‌افزار است می‌پرسیم می‌دانی سر درباغ ملی کجا است، مکثی می‌کند و می‌گوید: «اسمش آشنا است اما واقعا نمی‌دانم. تبریز است؟
این سوال را از حدود ۱۵نفر می‌پرسیم، جواب‌ها کم و بیش مشابه جمله کورش هستند. تنها «سهیلا» که یک کارگاه کوچک سرامیک و کاشی سازی خانگی دارد، جواب درست را می‌داند: «نزدیک به یک قرن بعد از کاشی کاری‌های سردر باغ ملی و بناهای باستانی آن دوره، هنوز کیفیت این کارها برای‌مان اعجاب انگیز است. نکته بعدی در مورد بحث دست‌مزد‌ها است. استاد من برای طراحی و نقش زدن یک کاشی پنج در ۲۰ سانتی‌متری، پنج میلیون تومان می‌گیرد و کسانی که مشتری ما هستند، در نهایت می‌توانند در کل طراحی منزل‌ خود از ۲۰ تا ۳۰ عدد از این کاشی‌ها استفاده کنند. واقعا هنری که در کاشی‌کاری سر در باغ ملی به کار گرفته شده است، قیمت ندارد. استاد بی‌بدیل این کار، استاد "خاک‌نگار مقدم" است.»

سهیلا از طرح‌های کاشی‌های به کار رفته در سردر باغ ملی با ذوق و هیجان حرف می‌زند: «در کاشی‌کاری سردر باغ ملی، مجموعه طرح‌ها صرفا ایرانی نیستند و از طرح‌های اروپایی هم استفاده شده است. در کاشی کاری‌های بخش‌های بالایی، طرح‌ها و تصاویر اسلیمی، مسلسل و میدان جنگ و شصت‌تیر (اسلحه مورد علاقه رضاخان) نیز مورد استفاده قرار گرفته‌اند.»

او به طراحی کاشی‌هایی که عناصری از کودتای سوم اسفند و فتح تهران به دست رضاخان دارد، اشاره می‌کند و با تاسف می‌گوید: «البته این طرح‌ها در عکس‌های خیلی قدیمی دیده می‌شوند. جای این کاشی‌ها بعد از انقلاب اسلامی ایران، طرح‌هایی از سروده‌ها و آیه‌های قرآن و نام امامان به صورت کتیبه زیر کلاه‌فرنگی کشیده شده است.»

این روایت کنجکاومان می‌کند تا سراغ یک کارشناس آثار باستانی برویم که کارمند اداره میراث فرهنگی است. می‌گوید: «غیر از تغییر نقش برخی از این کاشی‌ها بعد از انقلاب، نیم‌تنه رضاخان که از کارهای خلاقانه با فلز در دوره خود بود، پس از دوران جمهوری اسلامی از سردرباغ ملی برداشته شد.»

او البته به برداشته شدن نشان‌های «شیر و خورشید» از روی سردر باغ ملی هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «اولین تغییر، پاک کردن شیر و خورشید از میان پرچم ایران، دوطرف بالای سر در (نمای درونی و نمای بیرونی) و نیز درون هلالی‌ها بود.»

این کارشناس آثار باستانی توضیح می‌دهد که نقش شیر و خورشید از اوایل انقلاب به عنوان نماد «طاغوت» در نظر گرفته می‌شد و از بسیاری از مکان‌های تاریخی و حتی معابر حذف شد؛ مثلا تیرهای چراغ برق قدیمی نماد شیر و خورشید داشتند که مخدوش شدند یا روی آن‌ها رنگ پاشیده شد. البته چند تایی از آن چراغ‌ها هنوز در محلات قدیمی تهران مثل عولادجان وجود دارند.»

«صنم» روزنامه‌نگاری است که در حوزه آثار تاریخی و محیط زیست فعالیت می‌کند. او درباره تاریخچه سردر باغ ملی می‌گوید: «در زمان رضاشاه، این بنا به عنوان دروازه ورودی به میدان مشق ساخته شد اما چندی بعد و پس از گزارشات رسیده به رضاشاه که در اروپا باغ‌های ملی وجود دارد، او تصمیم به برپایی اولین باغ همگانی تهران در این قسمت گرفت. میدان مشق جایش را به باغ ملی داد و تبدیل به مکانی برای بازی کودکان و دوچرخه سواری شد. نام سردر میدان مشق را هم به سردر باغ ملی تبدیل کردند.»

صنم برای تایید حرف‌های خود از مقاله «روزنامه اطلاعات» به تاریخ سیزدهم ۱۳۰۷ شمسی یاد می‌کند: «این اسم اندک زمانی است به گوش‌ها آشنا شده ‌است. پارسال این وقت باغ ملی نداشتیم و خوش‌بختانه حالا دارای باغ ملی هستیم. باغ در اطراف شهر زیاد است. باغ‌های بزرگ و مصفا و پارک‌های مجلل و آراسته متعدد موجود است ولی باغی که در واقع تفرجگاه عمومی باشد و شب و روز محل استفاده و تفریح عامه قرار گیرد، وجود ندارد. برای طهران، مرکز و پایتخت ایران باستانی ناشایسته و باورنکردنی است که باغ ملی نداشته باشد، درحالی که امروزه در اروپا هر دهکده یک باغ ملی و هر شهر کوچکی چندین باغ ملی و تفرجگاه عمومی دارد.»

صنم در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: «با همه این حرف‌ها و نظریات و تقلیدات روشن‌فکرانه رضاخان از فرنگ اما باغ ملی آن دوره چند سال بیشتر دوام نیاورد وبا احداث دو ساختمان "شرکت نفت ایران و انگلیس" و اداره پست بلدیه در همان سال‌ها، دو پست نگهبانی قسمت غربی و شرقی سردر تخریب ‌شد و منظره زیبای سردر تا حدود زیادی تحت تاثیر این بنا قرار ‌گرفت. بعد هم در محوطه آن، ساختمان‌های وزارت امور خارجه ایران، کتاب‌خانه ملی و موزه ایران باستان ساخته شدند. با این‌که دیگر باغی در کار نبود اما نام این دروازه تا امروز به سردر باغ ملی تغییر کرده و معروف شده است.»

او توضیح می‌دهد که مهم‌ترین دلیل ماندگاری و جذابیت این نام و بنا، معماری بی‌نظیر و ماندگار آن است که هنوز و همواره به عنوان نماد معماری درخشان آن دوره در شناسنامه شهر تهران خودنمایی می‌کند.

سردر باغ ملی مهر۱۳۷۷ به شماره ۲۱۳۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و به عنوان میراث تاریخی کشور به شمار آمد.

مطالب مرتبط:

ساعتی در عمارت فرهنگ و غذا؛ از روزنامه‌نگاری و رمان‌نویسی تا کافه‌داری

بازارچه شاپور؛ حال و هوای نوستالژی

یک عمارت قدیمی برای کارهای فرهنگی؛ حوض نقاشی در قلب تهران

با همین آبجو بدون الکل سر می‌کنیم؛ کافه‌ای در تهران در محل کارخانه سابق آبجوسازی

تاریخ‌پژوهی با قیمه‌پلوی تهرانی و آب‌دوغ‌خیار؛ ساعتی در کافه حسین دهباشی

اولین کافه‌روزنامه ایران؛ عطر چای، بوی کاغذ

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

احضار ۳عضو سندیکای شرکت واحد اتوبو‌س‌رانی توسط پلیس امنیت تهران

۲۴ بهمن ۱۳۹۹
خواندن در ۱ دقیقه
احضار ۳عضو سندیکای شرکت واحد اتوبو‌س‌رانی توسط پلیس امنیت تهران