«نهاد اجماعساز اصلاحطلبان» که به مخفف آن «ناسا» مشهور شده، جدیدترین تشکیلات جمعی فعالان سیاسی اصلاحطلب در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ است. تشکیل این گروه هنوز در فضای سیاسی جدی گرفته نشده؛ اما مخفف «ناسا» درباره آن باعث شوخی گروهی از کاربران شبکههای اجتماعی و روزنامهنگاران شده است؛ بهخصوص پس از استفاده از نام ناسا در تیتر یک خبر که روزنامه اعتماد روز ۲۶ بهمن انتخاب کرد.
***
رد صلاحیت نامزدهای شاخص، فضای ایجاد شده پس از اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸، ناکامیهای دولت «حسن روحانی» و ادامه حصر «موسوی» و «کروبی» از جمله مشکلات شاخص اصلاحطلبان برای راضی کردن هواداران به رای دادن در انتخابات ریاستجمهوری است. از اینرو ناسای اصلاحطلبان باید برگهای زیادی را در انتخابات رو کند و یا به تعبیر رایج فیل هوا کند تا پیروز انتخابات باشد.
گروهی از اصلاحطلبان پس از هشت سال حمایت از حسن روحانی، او را کاندیدای «اجارهای» میخوانند و سعی میکنند از او فاصله بگیرند. اقدامی که گروهی از أصولگرایان درباره «محمود احمدینژاد» انجام دادند و اصلاحطلبان به آنان کنایه میزدند که باید مسئولیت اتفاقات دولت احمدینژاد را بپذیرند. اینک نیز اصلاحطلبان با همین مشکل مواجه هستند که نمیتوانند درباره ناکامیهای دولت روحانی ژست اپوزیسیون بگیرند.
حمایت اصلاحطلبان از روحانی پس از رد صلاحیت «هاشمی رفسنجانی» انجام شد؛ اما همچنان مشکل ردصلاحیتهای نامزدهای اصلی پابرجا است.
در تشکیلات جدید «محمدرضا عارف» و «عبدالواحد موسوی لاری» که عملکردشان انتقادات بسیاری را به دنبال داشت، حضور ندارند و اضافه شدن «بهزاد نبوی» از جمله اصلیترین تغییرات است. «حسین مرعشی»، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، پیشبینی کرده که بهزاد نبوی که اکنون رییس سِنّی این نهاد است، رییس آن نیز خواهد شد. فردی که اصلاحطلبان او را «چریک پیر» میخوانند.
اما مشکل اصلی ادامه همان ساختار قبلی تصمیمگیری است. تصمیمگیری گروهی از چهرههای قدیمی و نسبتا پیر برای کل جریان اصلاحطلب؛ بدون اینکه ارتباطی با بدنه این جریان برقرار شود.
در سال ۱۳۹۷ نیز ۱۰۰ نفر از جوانان اصلاحطلب، در نامهای به «محمد خاتمی» از قدرت گرفتن «محافظهکاران و بوروکراتها» در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان ابراز نگرانی کردند و خواستار تشکیل «نهاد ملی اصلاحات» شدند.
اما این جوانان پیشنهاد کردهاند که چهرههای «ملی و مقاوم»، جایگزین این افراد در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان شوند. اشارهای به چهرههایی چون «عبدالله نوری»، «عبدالله رمضانزاده» و «مصطفی تاجزاده».
تنها نتیجه این نامه، اما، ورود «عماد بهاور»، رییس شاخه جوانان نهضت آزادی، به ترکیب شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان بود. البته با عنوان شخصِ خود؛ نه «نهضت آزادی».
اینک نیز ساختار تصمیمگیری همان ساختار قبلی با تغییر تعدادی از افراد است. با این حال «حسین کمالی»، دبیر کل حزب کار، گفته که بین نهاد اجماعساز اصلاحطلبان و تشکیلات سابق یعنی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان «تفاوتهای اساسی وجود دارد که تشکیل گروه مشورتی و حذف اشخاص حقیقی بهعنوان عضو مهمترین شاخصه آن است.»
در ترکیب جدید، دبیران کل یا نمایندگان تامالاختیار ۳۱ حزب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و ۱۵ نفر از اشخاص حقیقی از بین شخصیتهای جریان اصلاحات حضور دارند.
بهزاد نبوی، حسین مرعشی، محسن امینزاده، محمدرضا جلاییپور، حسن رسولی، سراجالدین موسوی، محسن میردامادی، معروف صمدی، محمود صادقی، فخرالسادات محتشمیپور، علیرضا علویتبار، عماد بهاور، اسماعیل گرامی مقدم، فاطمه سعیدی و بدرالسادات مفیدی ۱۵ عضو حقیقی این نهاد هستند.
سابقه ۲۰ ساله شوراهای هماهنگی اصلاحطلبان
ایجاد تشکیلاتی برای تصمیمگیری جمعی اصلاحطلبان یا جریان چپ اسلامی سابق، سابقهای ۳۰ ساله دارد و این نهادهای هماهنگی اصلاحطلبان در برهههای مختلف نامهای متفاوت داشته است.
قبل از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و در سالهای انزوای جریان چپ اسلامی جلسات «شورای هماهنگی نیروهای خط امام» با حضور گروههایی چون مجمع روحانیون مبارز، دفتر تحکیم وحدت و تعدادی از انجمنهای اسلامی گروههای دیگر از جمله انجمن اسلامی معلمان برگزار میشد.
مدتی پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ نام این نهاد به «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» تغییر یافت. شرایط پس از دوم خرداد؛ اما وضعیت را متفاوت کرده بود و گروههای عضو این نهاد در مواردی ترجیح میدانند بهتنهایی در فضای سیاسی حضور پیدا کنند.
از جمله دفتر تحکیم وحدت در انتخابات میان دوره مجلس از ابراهیم اصغرزاده و بهزاد نبوی حمایت کرد؛ درحالی که نامزد برخی گروههای دیگر «فاطمه کروبی» بود.
ظهور حزب «جبهه مشارکت» نیز وضعیت را بهکلی تغییر داد. اعضای این حزب به دلیل نزدیکی به محمد خاتمی، عملا دیگر گروههای کوچکتر را در معادلات حساب نمیکردند و اعضای حزبهای کوچکتر نیز به تمسخر عبارت «برادر بزرگتر» را به حزب جبهه مشارکت داده بودند. در این میان مهدی کروبی، دبیر کل مجمع روحانیون مبارز نیز به این گروه نام «حزب یکشبه» داده بود.
درگیری اصلاحطلبان تا سال ۱۳۸۴ ادامه یافت و دیگر نهادی که همه گروههای اصلاحطلب را در بر بگیرد، وجود نداشت. پس از سال ۱۳۸۴ بار دیگر گروههای اصلاحطلب گرد هم آمدند. هر چند در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز عملا با دو نامزد وارد شدند؛ اما هماهنگی بیشتری در بین آنان وجود داشت.
در انتخابات سال ۱۳۹۲ و پس از آن انتخابات مجلس دهم، نهادهایی برای هماهنگی گروههای اصلاحطلب تشکیل شد. محمد خاتمی که در دوره ریاستجمهوری خود از داشتن نقش رهبری اصلاحات اجتناب میکرد، عملا رهبری این تشکیلات را بر عهده گرفت. محمدرضا عارف که عملا از سوی خاتمی به ریاست این گروه منصوب شد و برخی از دیگر اعضای این گروه از جمله عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت محمد خاتمی، کاریزمای لازم برای مدیریت همه گروهها را نداشتند.
نهاد اجماعساز اصلاحطلبان نیز عملا حول محور محمد خاتمی شکل گرفته و ماموریت سختی را پیش رو دارد.
ثبت نظر