چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹، دادگاه حکم به انحلال «جمعیت خیریه امام علی» داد. این دادگاه در پی درخواست و شکواییه وزارت کشور حکم را صادر کرده است. جمعیت امام علی معروفترین موسسه خیریه ایران به شمار میرود که عمده فعالیتهایش در زمینه حقوق کودکان، از جمله آموزش و ساماندهی کودکان کار، کودکان بدسرپرست، مبارزه با کودک آزاری، نجات کودکان معتاد و...بوده است.
حکم انحلال این جمعیت خیریه در شرایطی صادر شده است که نتایج دو پژوهش رسمی از ناتوانی دولت در ساماندهی کودکان کار خبر میدهند. در این گزارش، «ایرانوایر» به خدمات جمعیت خیریه امام علی به کودکان کار و آنچه در پژوهشهای رسمی درباره ناتوانی دولتیها در این زمینه آمده، پرداخته است.
***
قوه قضاییه جمهوری اسلامی با شکایت وزارت کشورِ دولت «حسن روحانی»، بالاخره فعالیت جمعیت مردمی و دانشجویی امام علی را ممنوع و این تشکل را منحل کرد.
انحلال این جمعیت با واکنشهای منفی و انتقادی گستردهای در شبکههای اجتماعی همراه شده است.
بسیاری میگویند نظام، این جمعیت را که در جهت کاهش معضلات اجتماعی فعالیت میکرد، منحل کرده است تا نهادهای خیریه خودش را تقویت کند.
نگاه امنیتی به فعالیتهای این جمعیت در سالهای اخیر از دیگر دستآویزها برای انحلال این جمعیت بوده است.
در سالهای اخیر، گروهی از محافظهکاران در رسانهها و شبکههای اجتماعی جریانی علیه جمعیت امام علی به راه انداخته و تلاش میکردند که آن را مجری محض سیاستهای غرب در زمینه آموزش کودکان معرفی کنند.
فشارها، ادعاها و پروندهسازیهای این گروه به جایی رسیدند که در نهایت برخی از مدیران جمعیت امام علی با اتهامهای واهی بازداشت شدند و چند ماه پس از آن، حکم انحلال آن از سوی مراجع قضایی صادر شد.
این حکم در شرایطی صادر شده که جمعیت امام علی یکی از مشهورترین و کارآمدترین نهادهای خیریه در زمینه حمایت و آموزش کودکان بیسرپرست و بدسرپرست بوده است.
این کودکان یکی از اصلیترین محورهای فعالیت این جمعیت را تشکیل میدادند؛ گروهی که جزو یکی از آسیبپذیرترینها در جامعه ایران هستند و همه روزه گزارشها و اخبار متعددی از نقض حقوق اولیه آنها منتشر میشود.
برآیند بسیاری از این گزارشها نشان میدهد که وضعیت کودکان بدسرپرست و بیسرپرست در ایران که مجبور به زبالهگردی و کار خیابانی هستند و در معرض انواع آسیبهای روحی، روانی و جسمی قرار دارند، روز به روز وخیمتر میشود.
برخی از نهادهای دولتی با صرف بودجههای هنگفت، برنامهها و اقدامات قابل توجهی برای کاهش یا کنترل این آسیب اجتماعی به اجرا گذاشتهاند اما نتایج تازهترین تحقیقات درباره فعالیت آنها در زمینه مدیریت و سازماندهی کودکان خیابانی نشان میدهند موفق نبودهاند.
فصلنامه «مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران» که از سوی «دانشگاه تهران» منتشر میشود، در تازهترین شماره خود که زمستان ۱۳۹۹ منتشر شده، در گزارشی، به ارزیابی سیاستهای دولتی در زمینه «طرح ساماندهی کودکان خیابانی ایران» پرداخته و نوشته که این سیاست موفقیتآمیز نبوده است.
کودکان خیابانی یکی از مصادیق آسیبهای اجتماعی در جمهوری اسلامی هستند که سازمان بهزیستی کشور از سال ۱۳۸۴ مسوول ساماندهی آنها شده است. اما ارزیابیها نشان از ناکامی این سازمان در برخی از بخشها دارند.
«طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان» با هدف توانمندسازی کودکان و خانوادههای آنها طراحی شده است؛ کاری که جمعیت امام علی هم آن را انجام میداد اما مقامهای جمهوری اسلامی ترجیح دادند این جمعیت دیگر وجود نداشته باشد.
گزارش تحقیقی مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران حاکی از آن است که طرح ساماندهی کودکان کار توانسته است بر وضعیت اشتغال و ساعات کاری، وضعیت سرپرستی و تأمین نیازهای اولیه و بهبود کیفیت زندگی کودکان کار تأثیر معناداری داشته باشد اما در حوزه تحصیل و تأمین نیازهای ثانویه، تأثیر معناداری نداشته است.
گروهی از کودکان کار و خانوادههای آنها در این تحقیق گفتهاند خدمات توانمندسازی اندک بوده و تأثیرگذار نبودهاند و تنها خدمات مالی توانستهاند بر وضعیت تحصیل و کار کودکان تأثیر بگذارند.
تهیهکنندگان این گزارش تحقیقی نوشتهاند در مراکز سازمان بهزیستی معمولا سادهترین روش برای توانمندسازی که همان ارایه کمکهای مالی است، در پیش گرفته میشود و سایر خدمات توانمندسازی شغلی و بازتوانی به خانوادهها ارایه نمیشود.
این تحقیق ادامه داده است که چنین وضعیتی میتواند موجب افزایش رویکرد گداپروری در خانوادههای کودکان کار شود بیآنکه توانمندسازی واقعی رخ داده باشد.
یکی دیگر از نتایج این تحقیق میگوید در طرح ساماندهی کودکان کار، بسته خدمتی ویژه تحصیل کودکان وجود ندارد.
این تحقیق همچنین با اعلام اینکه بخش قابل توجهی از کودکان کار دارای والدین «معتاد» و «آزارگر» هستند، نوشته طرح سازمان بهزیستی نتوانسته در شرایط این کودکان تغییرات چندانی به وجود آورد که بسیار «عجیب» و «تامل برانگیز» است.
نتایج این پژوهش همچنین نشان میدهند که در مجموع تنها ۲۰ درصد خانوادههای کودکان کار خیابانی تاحدی توانمند شدهاند و ۸۰ درصد دیگر یا خدمات توانمندسازی دریافت نکرده یا خدمات بر زندگی آنها تاثیری نداشتهاند.
این تحقیق میگوید: «خدمات توانمندسازی خانواده در سطح حداقلی و نازلی بوده و حاکی از رهاشدگی خانواده و پیگیری نکردن مراکز است.»
سال ۱۳۹۴ هم نتایج یک مطالعه از سوی «دانشگاه علامه طباطبایی» نشان داده بود که سازمانهای دولتی مداخلهگر که به قصد کمک به کودکان فعالیت میکنند، از منظر خود گروه هدف (کودکان) نه بهعنوان کمککننده بلکه بهمثابۀ تهدید کننده تلقی میشوند.
این مطالعه نشان میداد که یکی از دلایل شکلگیری چنین ذهنیتی این است که سیاستها در این بخش، اولویتهایی متفاوت از اولویتهای کودکان دارند: «زیرا برای کودکان، کنار خانواده بودن و کسب درآمد هدف اساسی است، در حالی که بسیاری از این مداخلات سبب بازداشتن این کودکان از هر دو عرصه میشود.»
این مطالعه همچنین مشخص کرده بود: «توجیه نکردن و توضیح ندادن اقدامات سبب شدهاند که خدماتگیرندگان (کودکان و خانوادههایشان) اطلاعات بسیار محدود، ناقص و گاهی اشتباهی از اقدامات (سازمانهای مداخلهگر) داشته باشند.»
در حال حاضر نیز بسیاری از فعالان حقوق کودک به کارآمدی برنامههای نهادهای دولتی در جلوگیری، کاهش یا کنترل آسیبهای اجتماعی در حوزه کودکان نقدهای جدی دارند و خواستار مشارکت بیشتر سازمانهای مدنی در این زمینه هستند.
مقامهای دولتی نیز کماعتنا به این انتقادها و بیمیل و رغبت به فعالیت نهادهای مردمی در این زمینه، ترجیح میدهند فعالیت مجموعههایی نظیر جمعیت امام علی را متوقف و نقش خود در این حوزه را بیشتر کنند؛ نقشی که کارآمدی آنها بارها زیرسوال رفته است.
مطالب مرتبط:
حکم انحلال جمعیت امام علی صادر شد
وزارت کشور خواستار انحلال «جمعیت امام علی» شد
۲۱ روز بیخبری از وضعیت شارمین میمندینژاد، موسس زندانی جمعیت امام علی
ثبت نظر