«تئوری توطئه» همان اندازه برای سلامت جامعه خطرناک است که فیک نیوز/خبر جعلی آسیبزا است. مروجان تئوری توطئه یا منتشرکنندگان اخبار جعلی، معمولا آنچه با دیگران به اشتراک میگذارند را بیان باورها، اندیشهها و اطلاعات خود میدانند و قائل به آسیبزا بودن آنچه بیان میکنند، نیستند و حتی حق خود میدانند که از آزادی بیان برخوردار باشند. اما واقعیت این است که تئوری توطئه فُرمی از خبر جعلی است و رسانههای منتشرکننده، رسانه مضر یا خطرناک (Harmful Media) شناخته میشوند.
مروجان تئوری توطئه وقتی در نقش پروپاگاندا قرار میگیرند، ضرری مضاعف برای جامعه دارند، چون به مخربترین اطلاعات جعلی یعنی تئوری توطئه برای تبرئه قدرت یا ترویج اندیشه حاکم متوسل میشوند. تئوری توطئه و پروپاگاندا هر دو به خودی خود میتوانند مخرب باشند، حال تلفیق این دو، اثر تخریبی مضاعف دارد، چراکه پروپاگاندا میتواند بر اخبار درست استوار باشد؛ ولی وقتی از تئوری توطئه برای پروپاگاندا استفاده میکنیم، یعنی از جعلیترین اطلاعات برای فعالیت ترویجی بهره میجوییم.
برای روشن شدن مساله لطفا به اظهارات آیتالله «علمالهدی»، نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و امام جمعه این شهر که خبرگزاری مهر آن را تحت عنوان «فریب رسانهای، شگرد دشمن برای تخریب مطالبات مردم» در روز جمعه ۱۲آذر۱۴۰۰ منتشر کرده دقت کنید.
آیتالله علمالهدی در خطبههای نماز جمعه، پوشش خبری اتفاقات اخیر اصفهان را «فریب رسانهای» از طریق بخشیدن چهره ناحق به مطالبه بهحق مردم، ارزیابی کرده و میگوید: «فریب رسانهای، مطالبه به حق را به زیادهخواهی و نقد را به عیبجویی تبدیل میکند؛ به مطالبه بهحق مردم چهره ناحق میدهند و [آن را] بهصورت یک جریان ساختارشکنانه ناحق مبدل میکنند که بزرگترین جنایت جریان رسانهای امروز در دنیاست.» وی با بیان اینکه دشمن خارجی دشمنی میکند؛ اما عدهای در داخل آگاهانه و عدهای نیز ناآگاهانه در این مسیر حرکت میکنند، تصریح کرد: «عدهای ناآگاهانه بهخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن دشمن، به ابزار فریب رسانهای دشمن تبدیل میشوند و سبب میشوند جریان بهحق مردم بهصورت ناحق جلوه کند.» او اتفاقات اصفهان را اینگونه روایت میکند: «در هفتههای گذشته مردمی بهعنوان مطالبه حق در اصفهان در زایندهرود تجمع کردند تا حقآبه خودشان را مطالبه کنند. یک بحث تجمع مردم، ضربههای خشکسالی و فشاری است که به آنان وارد شد و بعد از تجمع، با مذاکره، تبادل نظر و پوشش رسانهای مسئله حل شد که اگر این مثلث عملیاتی در بحرانهای اجتماعی ما حاکم شود، در زندگی سیاسی و اجتماعی خود با بحران مواجه نمیشویم. مدیریت رسانهای هوشمند و پاسخگویی مسئولین، دو ضلع دیگر این مثلث بود که موضوع را مدیریت کرد و حل مشکل مردم نیز به جریان افتاد؛ اما همان فریب رسانهای که قصد دارد مطالبه مردم را تحریف کند، به سراغ جامعه انقلابی اصفهان آمد. پس از آن، موضوع بهصورت یک حرکت ناهنجار ساختارشکنانه از سوی افرادی معلومالحال تبدیل شد، دشمن از قبل برای چنین جریانی برنامهریزی داشت تا مزدوران خودش را با کوکتل مولوتوف بهمیان جمعیت بفرستد، چادرهای مردم را آتش بزنند و شعارهای ساختارشکنانهای انجام بدهند.» او به مخاطبان توصیه کرد: «مراقب باشید در عرصه مطالبات بهحقی که دارید، طوری مطالبات خود را انجام دهید که قابل تحریف نباشد و فریب رسانهای دشمن، دست و پا گیر شما نشود.»
۱- چرا اظهارات آیتالله علمالهدی مصداق تئوری توطئه است؟
زیرا طرح شعارهای ضد حکومتی در اجتماعات مردمی را به دشمن نسبت میدهد. حال آنکه واقعیت این است که درصدی (کم یا زیاد) از جامعه ایران از این حکومت عبور کرده و خواهان تغییر نظام هستند. حکومت برای سرکوب صدای این عده و برای مشروعیت بخشیدن به سرکوب، آنها را عامل دشمن میخواند. دقیقا مشابه آنچه آیتالله علمالهدی در خطبههای نماز جمعه مطرح میکند و میگوید: «دشمن از قبل برای چنین جریانی برنامهریزی داشت تا مزدوران خودش را با کوکتل مولوتوف بهمیان جمعیت بفرستد، چادرهای مردم را آتش بزنند و شعارهای ساختارشکنانهای انجام بدهند.» حال آنکه این سیاست نخنما شده جریان سرکوب، در داخل است که برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات خشونتآمیز، دست به تخریب و آشوب میزنند و بعد سرکوب معترضان را آغاز میکنند. در واقع برای سرکوب فضاسازی میکنند. امثال آیتالله علمالهدی با پنهان کردن این واقعیت در واقع به اطلاعات جعلی متوسل میشوند تا با تحریف واقعیت و کنترل افکار عمومی به حکومت خدمت کرده باشند.
۲- آنچه در اصفهان اتفاق افتاد نتیجه فریب رسانهای بود یا توسل به فریب رسانهای برای سرکوب مردم؟
آیتالله علمالهدی طرح مطالبه تغییر نظام و کنارهگیری رهبر ایران از قدرت را ساختارشکنانه و ناحق میداند و معتقد است مطالبه فقط در حد آب و نان حق است ولاغیر. به باور این دست نشانده رهبر ایران در خراسان رضوی، تغییر مطالبه مردم از آب و نان به مطالبه تغییر حکومت، فریب رسانهای است حال آنکه فریب رسانهای یعنی انتشار آگاهانه اخبار جعلی با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی. دقیقا آنچه آیتالله علمالهدی در این خطبهها عنوان میکند مصداق بارز «فریب رسانهای» است؛ نه پوشش دادن تمام ابعاد اعتراضات مردمی.
دیساینفورمیشن یا اطلاعات نادرست زمانی که آگاهانه و با هدف کنترل و یا تاثیرگذاری بر افکار عمومی به کار گرفته میشود، فریب رسانهای معنا مییابد، نه پوشش خبری تجمعات مردمی.
۳- حق در کار رسانهای چیست؟
آیتالله علمالهدی پدر همسر «ابراهیم رئیسی»، رئیس جمهور، مطالبه نان و آب را حق و مطالبه تغییر نظام را ناحق میداند. این ادعا نیاز به پاسخ فلسفی و حقوقی دارد که به آن ورود نمیکنم، آنچه اینجا محل بحث است اینکه از منظر سواد رسانهای حق چیست، ناحق کدام است؟ در پاسخ باید گفت دانستن حقیقت حق و تحریف واقعیت ناحق است. مخاطبان اگر یک حق داشته باشند آن دریافت اخبار صحیح و درست و همه واقعیت است. اخلاق رسانهای نیز حکم میکند که رسانهها واقعیتها را با نهایت دقت و بیطرفانه منعکس کنند. در واقع دقت در انعکاس صحیح و بیطرفانه حقیقت، ترجمان اخلاق رسانهای است که باید رعایت کرد تا حق مخاطب تضمین گردد.
مخاطب به همان اندازه که حق دارد در جریان مطالبات معیشتی مردم قرار گیرد، حق دارد با مطالبات سیاسی مردم نیز آگاه شود. بار کردن عنوان «ناحق» به پوشش رسانهای وقایع، اینجا بلاموضوع است بلکه فرمان به سانسور و حذف یا پنهان کردن بخشهای از حقیقت ناحق است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر