close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

نقاش لاهیجانی: سانسور، بیوگرافی من به عنوان یک دختر است

۱۹ شهریور ۱۳۹۷
ایران فقط تهران نیست
خواندن در ۴ دقیقه
نمونه‌ای از نقاشی های ارمغان
نمونه‌ای از نقاشی های ارمغان
نمونه‌ای از نقاشی های ارمغان
نمونه‌ای از نقاشی های ارمغان

محمد تنگستانی

پروژه جدید «ایران‌وایر»، «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما، هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستان‌ها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آن ها گفت‌وگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانه‌های غیرمستقل ایران سانسور شده‌اند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آن ها اهمیت داده نشده است. ما بدون گزینش و یا جهت‌گیری سیاسی، این هنرمندان را به مخاطبان «ایران‌وایر» معرفی خواهیم کرد.

در بخش اول این پروژه، هنرمندان استان‌های خوزستان، اصفهان و خراسان معرفی می‌شوند. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان‌ و یا روستای شما زندگی و فعالیت می‌کنند، می‌توانید با [email protected] با ما در تماس باشید.

«ارمغان» در معرفی خود می‌گوید:

سال ۱۳۷۶ در حومه شهر لاهیجان به‌دنیا آمدم و فقط توانستم دیپلم بگیرم. مثل تمام دخترهای ایران، در تمام زندگی تا همین امروز سانسور شده ام. در نتیجه، در معرفی خودم بهتر است بگویم دختری سانسور شده هستم و سانسور بیوگرافی من است.
من در مدت زمانی طولانی سانسور شده ام؛ نه در هنر بلکه خود خودِ من، وجودم سانسور شده است. 
سانسور شدم چون دیگر نمی‌خواستم خودسانسوری کنم. دختری بودم با اعتقادات مذهبی و چادری که به شدت به آن عقیده داشتم. بزرگ شدم و دیدم این اعتقادات اشتباه هستند و با آن چیزی که می‌خواهم، تفاوت دارند اما خودسانسوری می‌کردم. یک دفعه خواستم دیگر خودسانسوری نکنم، در نتیجه سانسورم کردند. با چادر احساس می‌کردم نمی‌توانم خودم باشم. در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده بودم اما عقایدم تغییر کرده بودند. در هنرستان ناخواسته رشته نقاشی را انتخاب کردم و مسیر زندگی‌ام عوض شد.  خانواده‌‌ام با قلم و بوم‌های نقاشی‌ام بی‏گانه بودند و برایشان ارزش محسوب نمی‌شد. آن‏ها می‌خواستند خیاط بشوم و بعد مردی سوار بر اسب و همه چیز تمام بیایید من را با خود ببرد و از شر یک «نون خور اضافی» راحت بشوند. اما خب، همه نقشه‌هایشان با نقاشی نقش برآب شد. با خواندن و گفتن از حقوق برابر زن و مرد روز به روز از مادرم دورتر شدم. زمانی از مادرم کاملا دور شدم که گفت: «نباید بخندی، تو دختری نباید این کار را بکنی و ....»

من و اغلب دختران این کشور سانسور شده‌ایم. از وقتی که دیگر نتوانستم در کنکور شرکت کنم و نگذاشتند به دانشگاه بروم چون مذهبی بودند، نه تنها سانسور شدم بلکه دیگر وجود نداشتم. الان هم وجود ندارم اما باز نقاشی می‌کشم.

از ارمغان می پرسیم در انقلاب سال ۱۳۵۷ هنرمندان نقشی کلیدی داشتند و شاعران پیامبران احزاب سیاسی به شمار می رفتندآیا هنر و هنرمندان استان شما در اعتراضات مردمی، مثل تجمع های دی ماه ۱۳۹۶ حضور دارند و کنار مردم هستند؟

ـ راستش من نه از انقلاب 1357 چیزی می‏دانم و نه از اعتراضات اخیر. تنها چیزی که می‌دانم، این است که اکثر شاعران و هنرمندان هم مانند من بزدل شده اند و تن به اعتراض نمی‌دهند. توییت می‌کنند، پست‌های اینستاگرامی می‌گذارند و بعد از توجه مردم مست می‌شوند و شعاری سطحی می‌دهند اما در خانه‌هایشان زندگی خودشان را دارند. در دنیای غیر واقعی و شبکه‌های اجتماعی همه معترض هستند اما در جامعه و در جایی که باید کنار مردم گرسنه باشند، نه. من بزرگ شده تفکرات جمهوری اسلامی هستم. آن ها همه چیز را تعریف و با سانسور اعمال کرده‌اند. اگر  قرار باشد به این پرسش جوابی بدهم، در خوش‏بینانه‌ترین حالت ممکن می‌گویم اصلا تلاشی برای هم‎گام سازی نشده است و یا اگر شده، ما در شهرستان‌های کوچک اصلا از آن خبر نداریم. جامعه امروز و نسل من دقیقا مثل وقت‌کشی در دقیقه 90 یک بازی فوتبال زندگی می‌کنیم بدون این که اهمیت بدهیم بازی را نبرده‌ایم. فقط می‌خواهیم بازی تمام بشود.

برخی از هنرمندان و شاعران جوان بر این باور هستند که باید از شهرها و روستاهای خوب  به تهران مهاجرت کنند تا بتوانند دیده شوند و در رسانهها و هنر امروز جایگاهی پیدا کنندنظر شما نسبت به این نگرش چیست؟

_خودم بر این باورم که ما شهرستانی‌ها باید از شهرهای کوچک برویم. برای دیده شدن و یا بزرگ شدن راهی به جز رفتن نیست. یک سال برای کار کردن و درآمدی خوب به تهران رفتم اما به این‌خاطر که خانه‌ای نداشتم و درآمدم هم زیاد نبود، دوام نیاوردم و دوباره به همین شهر کوچک بازگشتم. اما بزرگ شده بودم؛ نه در هنر بلکه در زندگی. اگر کسی صدای من را می‌شنود و مانند من در خانواده‌ای مذهبی و شهری کوچک و یا روستایی متولد و بزرگ شده است، پیشنهاد می‌کنم حتما برای مدتی هم که شده به تهران برود تا بدی‌ها، سیاهی‌ها و خشم‌های اجتماعی و فرهنگی کشور را ببیند و بزرگ بشود.

وقتی سیاهی‌ها و نکبت‌های جامعه را دیدید و بزرگ شدید و به شهر و روستای خودتان بازگشتید، آن وقت دیگر آن جوان معصوم و خام نیستید و حتی اگر خانواده نگذارند در کنکور هنر شرکت کنید، باز می‌توانید موفق باشید. حتی اگر با دوست پسرتان در شهر و روستایتان بیرون بروید و مردم از شما عکس بگیرند و به خانواده‎هایتان بدهند، دیگر اذیت نمی‌شوید چون نسبت به بیماری جامعه آگاه شده‌اید. هنر به نظر من در جایی به درد می‌خورد که به زندگی شخصی ما کمک کند. من از هنر استفاده کردم تا بزرگ بشوم، بتوانم جامعه بیمارم را بشناسم، دیگر خودسانسوری نکنم و سعی کنم با سانسور هم مبارزه کنم.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

خانه تآتردر اعتراض به بازداشت دوچهره مطرح نمایش کشور بیانیه صادر کرد

۱۹ شهریور ۱۳۹۷
ایران وایر
خواندن در ۲ دقیقه
خانه تآتردر اعتراض به بازداشت دوچهره مطرح نمایش کشور بیانیه صادر کرد