close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

عبدوی جط، معرف شاعران جنوب ایران

۲۳ شهریور ۱۳۹۷
ایران فقط تهران نیست
خواندن در ۷ دقیقه
عبدوی جط، معرف شاعران جنوب ایران

محمد تنگستانی

پروژه جدید «ایران‌وایر»، «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما، هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستان‌ها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آن ها گفت‌وگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانه‌های غیرمستقل ایران سانسور شده‌اند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آن ها اهمیت داده نشده است. ما بدون گزینش و یا جهت‌گیری سیاسی، این هنرمندان را به مخاطبان «ایران‌وایر» معرفی خواهیم کرد.

در بخش اول این پروژه، هنرمندان استان‌های خوزستان، اصفهان و خراسان معرفی می‌شوند. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان‌ و یا روستای شما زندگی و فعالیت می‌کنند، می‌توانید با [email protected] با ما در تماس باشید. در کنار معرفی کارآموزان هنر، هنرمندان شناخته شده شهرستان‌ها را نیز به شما معرفی خواهیم کرد.

«منوچهر آتشی»، شاعر، روزنامه‌نگار و نویسنده، زاده مهرماه ۱۳۱۰ در شهرستان دشتستانِ استان بوشهر است. این شاعر نام‏دار که از پایه‌گذاران شعر «موج ناب» به شمار می رود، در سال ۱۳۸۴ به علت ایست قلبی درگذشت. از کتاب‌های منتشر شده منوچهر آتشی می‌توان به «آواز خاک»، «وصف گل سوری»، «گندم و گیلاس»، «خلیج و خزر» و «حادثه در بامداد» اشاره کرد.

استفاده اغراق آمیز از لحن حماسی و آشنازدایی از زبان خَشن از خصوصیات شعری این شاعر نام‏دار  است. برخی از منتقدانِ ادبیاتِ شعری، مثلث «خشونت»، «حماسه» و «جنوب» را سه ظلع اصلی تمام آثار این شاعر می‌دانند.

در چند دهه فعالیت ادبی و مطبوعاتی، منوچهر آتشی تعداد زیادی از شاعران گم‏نام و جوان ساکن در شهر‌ها و روستاهای جنوب ایران را به مخاطبان شعر و ادبیات ایران معرفی کرد. این شاعر و فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانش‏سرای عالی، یکی از افراد حلقه ادبی موج ناب بود و عده‌‌ای  او را بنیان‌گذار و تئوریسین شعر موج ناب می‌دانند.

اگرچه برخی معتقدند آتشی به دلیل فعالیت‌های مطبوعاتی که داشت و همکاری با رسانه‌های پرمخاطب، بیش‏تر دیده و خوانده شد.

 

مهاجرت از جنوب به تهران

«فروغ فرخزاد» در دهه 30 خورشیدی، در مورد شعر منوچهر آتشی و مهاجرت او از جنوب ایران به تهران گفته بود: «با دیوان اولش مرا به کلی طرف‏دار خودش کرد. خصوصیات شعرش به کلی با مال دیگران فرق داشت؛ مال خودش و آب و خاک خودش بود. وقتی کتاب اول او را با مال خودم مقایسه می‌کنم، شرمنده می‌شوم. اما نمی‌دانم چرا دیگر از او خبری نیست. نباید به تهران می‌آمد. بچه‌های تهران آدم را خراب می‌کنند. هرجا شعری از او دیده‌ام، با حوصله خوانده‌ام. اگر خودش را حفظ کند، خیلی خوب خواهد شد.»

اماعده‌ای دیگر برخلاف نظر فروغ، بر این باورند که حضور منوچهر آتشی در تهران نه تنها به شهرت او کمک کرد که سبب شد به واسطه او، شعر و دیگر شاعران جنوب ایران نیز معرفی شوند.

«فیض شریفی»، یکی از منتقدین ادبیات در جنوب ایران، در مورد منوچهر آتشی به خبرگزاری ایسناگفته است: «آتشی روحیه وسیع‌المشربی داشت و با همه طیف‌های ادبی در رفت‌وآمد بود. بنابراین، شاعران دولتی بدشان نمی‌آمد او را در سیطره قلمرو خود معرفی کنند.‌ اما او شاعر دولتی نبود. فروغ هم که می‌گفت تهران او را خراب کرده، شاید منظورش از نظر شخصیتی بوده است.‌ وگرنه از نظر شعری، آتشی با آمدن به تهران، با موج نو و اندیشه پسامدرن آشنا شد و تحولی در شعرش به وجود آمد. الآن من۲۰ کتاب دارم و در شهرستان غریبم اما در تهران دو کتاب از کسی منتشر می‌شود، بعد شب و روز مصاحبه و... دارد. تهران مشهورش کرد و به او اعتبار داد. تهران دشمن کسی نیست. آدم باید خود را با محیطش وفق دهد.»

موج ناب و سهم منوچهر آتشی در این جریان ادبی

قبل از انقلاب اسلامی، در ایران شاعران پیامبران احزاب سیاسی محسوب می‌شدند و وظیفه عمومی کردن ایدئولوژی‌های حزبی را داشتند. هر استان در آن زمان شاعران و فعالان سیاسی خود را داشت و این افراد علاوه بر فعالیت‌های ادبی، به مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه نیز می‌پرداختند. در دهه‌های 40 و 50 خورشیدی، به شاعران متعهد در مجلات نسبت به شاعرانی که دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی نداشتند، به این دلیل که اغلب رسانه‌ها گرایش های سیاسی داشتند، اهمیت بیش تری داده می‌شد.

بعد از پایه‌گذاری ادبیات مدرن در ایران توسط «پرویز خانلری»، «محمد‌علی جمال‌زاده» و «نیما یوشیج»، شاعران و نویسندگان ایرانی تلاش‌کردند خود را به استانداردهای ادبیات مدرن جهان نزدیک کنند. ادبیات مدرن ایران در برابر ادبیات کلاسیک، نقطه‌ای اثبات نشده بود و جامعه هنوز با شعر نو و مدرن هم‏خوانی نداشت. نبود یک‎دستگی و فضای آکادمیک سبب شده بود دسته‌ها و موج‌های متعددی در ادبیات ایران شکل بگیرند؛ یعنی هر چند نفر که از لحاظ فکری، سیاسی و یا ادبی به هم نزدیکی داشتند، موج و یا گروهی ادبی تشکیل می‌دادند که شعر موج ناب هم یکی از آن ها است.

این موج در دهه 50 با حضور شاعرانی مانند منوچهر آتشی، «هرمز علی‌پور»، «سید‌علی‌ صالحی»، «آریا آریاپور»، «یارمحمد اسد‌پور» و «سیروس رادمنش» با دغدغه‌هایی اجتماعی و سیاسی از طریق مجله تماشا که در آن روزگار به ادبیات مدرن ایران می‌پرداخت، معرفی شد.

در تاریخ ادبیات معاصر، موج ناب را به این دلیل که اکثر شاعران این حلقه ادبی زاده مسجد سلیمان بودند، منتسب به این شهر نفت‌خیز می‌دانند.

 براساس یادداشت‌های به جا مانده از آن روزگار، علت شکل‌گیری این جریان ناموفق اما تاثیرگذار در زمانه خود، دغدغه‌های مشترک اجتماعی، سیاسی و ادبی این افراد بوده است.

انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران زمانی اتفاق افتاد که اغلب جریان‌های ادبی در حال رشد و تکامل بودند. موج ناب مانند دیگر جریانات ادبی، بعد از به روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی و قلع وقمع نشریات و تفکراتی که با سیاست‌های این حکومت سازگار نبودند، به انزوا کشیده شد؛ به شکلی که در دهه‌های گذشته از این جریان ادبی فقط نامی باقی مانده است.

از ویژگی های این موج ادبی می‌توان به فردگرایی، اقلیم‌گرایی، اهمیت دادن زبان نثر در تصویرسازی‌های زبانی، آشنایی­زدایی از تصاویر، هنجارگریزی در نحو زبان و کشف روابط جدید از اشیا اشاره کرد.

 

یک شعر  با عنوان « عبدوی جط » از منوچهر آتشی:

عبدوی جط دوباره می‌آید
بر سينه‌اش هنوز مدال عقيق زخم
از تپه‌های آن سوی گزدان خواهد‌ آمد
از تپه‌های ماسه كه آن‏جا ناگاه
ده تير نارفيقان گل كرد
و ده شقايق سرخ
بر سينه ستبر عبدو
گل داد
بهت نگاه ديرباور عبدو
هنوز هم
در تپه‌های آن سوی گزدان
احساس درد را به تاخير می‌سپارد
خون را
هنوز عبدو از تنگچين شال
باور نمی‌كند
پس خواهرم ستاره چرا در ركابم عطسه نكرد؟
آيا عقاب پير خيانت
تازانده‌تر
از هوش تيز ابلق من بود؟
كه پيش‌تر ز شيهه شكاك اسب
بر سينه تذرو دلم بنشست؟
آيا شبانعلی
پسرم را هم؟
باد ابرهای خيس پراكنده را
به آبياری قشلاق بوشكان می‌برد
و ابر خيس
پيغام را سوی اطراق‌گاه
امسال ايل
بی وحشت معلق عبدوی جط
آسوده‌تر ز تنگه ديزاشكن خواهد گذشت
ديگر پلنگ برنو عبدو
در كچه نيست منتظر قوچ‌های ايل
امسال
آسوده‌تر
از گردنه سرازير خواهيد شد
امسال
ای قبيله وارث
دوشيزگان عفيف مراتع يتيم‌اند
در حجله‌گاه دامنه زاگرس
دوشيزگان يتيم مراتع
به كامتان باد
در تپه‌های آن سوی گزدان
در كنده تناور » خرگ«ی
از روزگار خون
ماری دوسر به چله
لميده است
و بوته‌های سرخ شقايق
انبوه‌تر شكفته‌تر
اندوه‏بارتر
بر پيكر برهنه دشتستان
در شيب‌های ماسه
دميده‌است
گه‌گاه
با عصر‌های غمناك پاييزی
كه باد با كپر‌ها
بازيگر شرارت و شنگولی ست
آواز‌های غم‏باری
آهنگ شروه‌های فايز
از شيب‌های ماسه
از جنگل معطر سدر و گز
در پهنه بيابان می‌پيچد
مثل كبوترانی
كه از صفير گلوله سرسام يافته
از فوج خواهران پريشان جداشده
در آسمان وحشت چرخان
سرگردان
آواز‌های خارج از آهنگی
مانند روح عبدو
مي گردد در گزدان
آيا شبانعلی پسرم
سرشاخه درخت تبارم را
بر سينه دلاور
ده تير نارفيقان
گل‌های سرخ سرب
نخواهد كاشت ؟
از تنگچين شالش چرم قطارش آيا از خون خيس ؟
عبدوی جط دوباره می‌آید
اما شبانعلی
سرشاخه تبار شتربانان را
ده تير نارفيقان
بر كوهه فلزی زين خم نكرد
زخم دل شبانعلی
از زخم‌های خونی دهگانه پدر
كاری‌تر بود
كاری‌تر و عميق تر
اما سياه
جط زاده را نگاه كن
اين كرمجی ادای جمازه در می‌آورد
او خواستار شاتی زيبای كدخداست
كار خداست ديگر
هی هو شبانعلی
زانوی اشتران اجدادت را محكم ببند
كه بنه‌های گندم امسال كدخدا
از پارسال سنگين‌تر است
هی های هو
شبانعلی عاشق
آيا تو شيرمرد شاتی را
آن ناقه سفيد دو كوهان خواهی داد ؟
شهزاده شترزاد
آری شبانعلی را
زخم زبان
و آتش نگاه شاتی بی خيال
سركوفت مداوم جط زادی
و درد بی دوای عشق محال
از استر چموش جوانی
به خاك كوفت
اما
در كنده ستبر خرگ كهن هنوز
مار دو سر به چله لميده است
با او شكيب تشنگی خشك انتقام
با او سماجت گز انبوه شوره ‌زار
نيش بلند كينه او را
شمشير جانشكار زهری‌است در نيام
او
ناطور دشت سرخ شقايق
و پاسدار روح سرگردان عبدوست
عبدوی جط دوباره می‌آید
از تپه‌های ساكت گزدان
بر سينه‌اش هنوز مدال عقيق زخم
در زير ابر انبوه می‌آید
در سال آب
در بيشه بلند باران
تا ننگ پر شقاوت جط بودن را
از دامن عشيره بشويد
و عدل و داد را
مثل قنات‌های فراوان آب
از تپه‌های بلند گزدان
بر پهنه بيابان جاری كند

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

درگیری فیزیکی عضو شورای شهر دیر با یک پزشک

۲۳ شهریور ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
درگیری فیزیکی عضو شورای شهر دیر با یک پزشک