close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

مژگان معقولی؛ تئاتر در تبعید جامعه امروز ایران را نمی‌شناسد

۲۴ بهمن ۱۳۹۷
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
مژگان معقولی از هنرمندان تئاتر ساکن کشور لهستان- عکس از پدرام شیوا
مژگان معقولی از هنرمندان تئاتر ساکن کشور لهستان- عکس از پدرام شیوا

محمد تنگستانی

تئاتر به زبان فارسی چه در ایران و چه خارج از مرزهای کشور، در دهه‌های گذشته با مشکلات متعددی دست به گریبان بوده است. در ایران هنرمندان این حوزه با سانسور، نبود سالن‌های استاندارد برای اجرا و عدم فرهنگ‌سازی از سوی نهاد‌های فرهنگی و حکومتی روبه رو هستند و در خارج از کشور، نبود سازمان‌ها و نهاد‌های غیر‌انتفاعی که بتوانند از حقوق مالی و معنوی هنرمندان این حوزه حمایت و دفاع کنند، آن ها را با مشکل روبه‌رو کرده است.

در سال‌های گذشته، به‌غیر از نمایش‌هایی که «بهرام بیضایی» با حمایت «دانشگاه استنفورد» به روی صحنه برد، مابقی تنها برای دل‌خوشی خود تئاتری‌ها، با توجه به امکانات کم، با کیفیتی پایین ساخته و اجرا شده‌اند.

از پنج سال اخیر، «جشنواره تئاتر ایرانی لندن» و یا از ۱۳ سال گذشته، «جشنواره تئاتر ایرانی هایدلبرگ»، با هزینه‌ای کم هر سال تعدادی از گروه‌های نمایشی را از سراسر اروپا برای چند روز دور هم جمع می‌کنند؛ اتفاقی که باید چند دهه پیش می‌افتاد تا گروه‌های نمایشی ایرانیان خارج از کشور بلاتکلیف و سردرگم نمانند و تنها برای سرگرمی خودِ اعضای گروه فعالیت نکنند.
تئاتر مقوله‌ای جدی و هنری تاثیرگذار است اما هنوز هنرمندان تبعیدی و مستقل خارج از کشور به دلیل همه مشکلات موجود، نتوانسته‌اند از این مقوله در راستای ارتقا و انتقال فرهنگ ایرانی بهره چندانی ببرند.

تا زمانی که سازمان، نهاد و یا انجمنی تشکیل و تاسیس نشود که از لحاظ مالی و امکانات، گروه‌های نمایشی مستقل خارج از کشور را حمایت کند، بعید است گروه و یا فردی بتواند کاری تاثیرگذار و یا با اهمیت در این حوزه، در آن سوی مرزها عرضه کند. اما در این خلاء، جمهوری اسلامی ایران به واسطه گروه‌هایی که در کشور با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت و برای اجرای نمایش به کشورهای اروپایی و امریکایی سفر می‌کنند، در حال ترویج تفکرات ایدئولوژیک خود است.

«ایران‌وایر» با تعدادی از هنرمندان تئاتر خارج از کشور در این مورد گفت‌وگو کرده است. «مژگان معقولی»، یکی از این هنرمندان، سال ۱۳۴۶ در لنگرود زاده شده و در حال حاضر ساکن کشور لهستان است. از او پرسیدیم:

هنرهای نمایشی در چهار دههگذشته مانند مابقیهنرها در ایران، با سانسور رو در رو بوده است. به نظر شما، سانسور چه لطمهاى به هنرهاى نمايشى زده است؟

ـ با این نظر که سانسور در ایران و در هنرهای نمایشی وجود دارد، موافق هستم. وجود سانسور را نه من و نه هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند. اما موضوعی که وجود دارد، این است که من معتقدم سانسور لطمه‌‌ای به این هنر نزده است. من بر این باورم که محدودیت خلاقیت می‌آورد. در صحنه‌ تئاتر ایران، به خاطر محدودیت‌ها، خیلی خلاقانه‌‌تر از مابقی کار کرده‌ایم. حتی خلق وضعیت اروتیک در بازی بازیگران ایرانی خیلی جذاب‌تر، بهتر و زیبا‌تر از مابقی کارگردان‌هایی ا‌ست که من کارهای آن‌ها را خارج از ایران و در اروپا و در کشور خودشان دیده‌ام. به باور من، بازیگران و کارگردان‌های ایرانی با سانسور خیلی بهتر از آن‌هایی که با برهنگی کار به روی صحنه می‌برند، می‌توانند فضای اروتیک و عاشقانه را در کارهایشان خلق و عرضه کنند. در کارهای خودم هم همین‌ طور است. در ایران مجبور بودم با سانسور کار کنم و خلاق باشم اما در اروپا با این‌که سانسوری وجود ندارم، خودم را پایبند به آن فضا می‌دانم و کارهایم را با همان روش و استاندارد‌‌ها به روی صحنه می‌برم. البته از آزادی که در فضای اجتماعی و هنری اروپا وجود دارد هم بهره لازم را می‌برم. با این تکنیک، یعنی استفاده از فضای ایران و آزادی اروپا، احساس می‌کنم کارهایم خلاقیت بیش‌تری دارند و گمان می‌کنم تماشاچی بیش‌تر درگیر می‌شود. ‌

 

بخشی مهمی از هنر در تئاتر، زبان بدن است. در چهار دهه گذشته، اندام زن به خواست جمهوری اسلامی و تفکرات مذهبی، حذف و سانسور شده است و بازیگران زن بیشتر با بیان به ایفای نقش پرداختهو از بازی با بدن و اندام خود محروم بودهاند. با سانسور بدن زن آیا توانستهاند تئاتر را اسلامی کنند؟

ـ هنر نمی‌تواند ایدئولوژیک باشد. هنر آزاد‌تر از این حرف‌ها است. در طول تاریخ ما شاهد بوده و یا در تاریخ هنر خوانده‌ایم که هر وقت کاری هنری در چهارچوبی سیاسی یا ایدئولوژیک تعریف شده، یا به انزوا کشیده شده و یا قبل از تولید و به روی صحنه رفتن، پرونده‌اش بسته شده است. فرقی نمی‌کند این چهارچوب در تفکرات کمونیست تعریف بشود یا اسلام. کافی است که چتر سلطه سیاست و ایدئولوژی بر تئاتر گسترانده شود، آن موقع است که بار هنری اثر نابود خواهد شد. متاسفانه کارگردان‌های ایرانی ساکن اروپا فکر می‌کنند به این خاطر که دیگر ایران نیستند و در اروپا هستند، باید مکتب‌های مختلف هنری را وارد کارهایشان کنند. این هم به همان اندازه به ضرر هنر است. هنر را باید در آزادی فکر و روان تولید کرد.

 

میگویید محدودیت سبب خلاقیت میشود. در ایران نیز عدهزیادی بر این باور هستند. اگر این گونه باشد و بخواهیم این نوع نگاه را بپذیریم، با توجه به سانسورهای اعمال شده در ایران، تئاتر و هنرهای نمایشی ما باید در جهان حرف اول را بزند در حالی که این گونه نیست. هیچ کشوری در جهان به اندازه ایران بازیگران و کارگردانهای تئاترش درگیر سانسور نیست. از طرفی دیگر، میگویید به آزادی در هنر باور دارید. در این دو پاسخ یک پارادوکس وجود دارد. چهگونه سانسور میتواند سبب خلاقیت بشود و هنرمند آزادانه به هنرش فکر کند؟

ـ این دو پاسخ، دو مبحث جدا از هم هستند. هنرمند واقعی در محدویت می‌تواند خلاقیت داشته باشد و بخشی از هنر به خلاقیت ارتباط دارد. هنرمند در محدودیت به خلاقیت‌هایی دست می‌زند که هنرش را به همان شکل مطلوب خودش خلق و عرضه کند. اما در مورد موضوع آزادی باید بگویم که هنر در مکتب‌ها و ایدئولوژی‌ها نمی‌تواند به دیوانگی و جنون خودش بپردازد.

 

ایرانیان ساكن خارج از كشور امكان ديدن نمايشبه زبانکشوری که در آن ساکن هستند را دارند اما هرگاه گروههای نمایشی، تئاتری به زبان فارسی آماده و به روی صحنه بردهاند، به دلیل برخوردار نبودن از حمایت مالی، نتوانستهاند آن گونه که باید، مخاطب  را جذب کنند. در نتیجه، به ندرت اتفاق افتاده است که مخاطب از تئاتری رضایت داشته باشد. گمان میکنید مخاطب چرا باید به ديدن نمايشهاى ايرانى با کیفیت پایین برود؟

ـ بی‌کیفیت و یا کم‌ کیفیت بودن آثار نمایشی خارج از کشور ریشه مالی دارد. برای به روی صحنه بردن یک کار خوب، نیاز است کارگردان پول خوبی داشته باشد. هنرمندی که در گیر نان شب است و نمی‌تواند صد‌درصد فکرش را برای ساخت و به روی صحنه بردن نمایش بگذارد، معلوم است که کار کم‌کیفیت یا بی‌کیفیت به روی صحنه خواهد برد. متاسفانه هنرمندان خارج کشور از حمایت مالی برخوردار نیستند. بچه‌هایی که کار تئاتر می‌کنند، کارشان چیزی دیگر است و تئاتر به عنوان شغل‌ آن‌ها محسوب نمی‌شود. این‌ها فقط تئاتر را زنده نگه داشته‌اند که واقعا باید از آن‌ها تشکر کرد. ۴۰ سال زنده نگه داشتن یک ژانر هنری بدون حمایت مالی اصلا کار راحت و ساده‌ای نیست. یکی دیگر از علت‌های عدم موفقیت تئاتر خارج از کشور، مقوله زبان است. منظورم از زبان، نحوه ارتباط با جامعه امروز است. هنرمندی که ۳۰ یا ۴۰ سال پیش از ایران خارج شده و هرگز به ایران سفر نکرده و امکان سفر نداشته است، چه‌گونه می‌تواند زبان جامعه امروز را بفهمد یا بشناسد. زبان هنرمندان خارج از کشور برای نسل جوان قابل درک نیست و برعکس. ما در خارج از کشور بیش‌تر خود و گذشته خود را تکرار می‌کنیم و درجا می‌زنیم. هرچند گاهی کارهای خوب و درخشانی هم اجرا می‌شود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

اعتراض قرآن‌آموزان مشهدی به قتل کودک عربستانی

۲۴ بهمن ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
اعتراض قرآن‌آموزان مشهدی به قتل کودک عربستانی