براساس نتایج یک بررسی میدانی که اخیرا در مجله «مدیریت ارتباطات» منتشر شده است، متوسط درآمد ماهیانه یک روزنامهنگار در روزنامههای ایران، «دو میلیون و ۶۹۰ هزار تومان» است.
«پژمان موسوی»، روزنامهنگار با اشاره به این تحقیق میدانی، در مطلبی با عنوان «نان شب و سقف بالای سر» که در روزنامه «شرق» در تاریخ ۱۹ بهمن منتشر شده، نوشته است این مبلغ حقوق ماهیانه چیزی حدود ۲۰۰ دلار در ماه از قرار دلار ۱۳هزار و ۵۰۰ تومانی است.
در حالی روزنامهنگار ایرانی ماهیانه دو میلیون و ۶۹۰ هزار تومان در ماه درآمد دارند که براساس گفتههای «احمد امیرآبادی فراهانی»، عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی در اول بهمن امسال، خط فقر در سال ۱۳۹۸ برای یک خانواده در تهران زیر چهار میلیون و ۵۹۲ هزار تومان تعیین شده است.
در واقع، مبلغ دریافتی یک روزنامهنگار نصف مبلغ خط فقر در کشور است. با این مبلغ، مشخص نیست روزنامهنگار حتی اگر تنها و بدون خانواده باشد، چه طور قادر به پرداخت مخارج روزانه، اجاره خانه و خورد و خوراک خود خواهد بود.
پژمان موسوی در تحلیل اقتصادی چنین درآمدی برای یک روزنامهنگار نوشته است: «با این متوسط درآمد، ۲۷ سال طول میکشد تا یک خبرنگار/روزنامهنگار ایرانی بتواند خانهای ۷۰ متری در تهران برای خود بخرد.»
براساس این بررسی میدانی که به مقایسه درآمدی خبرنگاران کشورهای همسایه ایران پرداخته است، خبرنگاران/ روزنامهنگاران کشورهایی چون افغانستان و آذربایجان، هم وضعیت بهتری از همکاران خود در ایران دارند، هم میانگین درآمدشان بالاتر است و هم زمان خانهدار شدنشان کوتاهتر و سریعتر.»
در ادامه مطلب، این سوال مطرح شده است که آیا روزنامهنگاران اساسا با این درآمد میتوانند در شهری چون تهران زندگی کنند؟
پژمان موسوی در بخش دیگر مطلب خود براساس نتایج بررسی میدانی اخیر نوشته است: «دستمزد خبرنگار/ روزنامهنگار ایرانی بسیار بسیار پایین است و با این اوضاع نمیتوان از آنها انتظار داشت که مثل روزنامهنگاران سایر کشورهای جهان، با استانداردهای جدی که در آن کشورها وجود دارد، رفتار کنند.»
او در ادامه مطلب خود نوشته است که با این دستمزد نمیتوان انتظار روزنامهنگاری حرفهای از روزنامهنگار ایرانی داشت: «نمیتوان انتظار داشت که روزنامهنگار ایرانی هم هر روز نگران از دست رفتن شغلِ خود باشد و هم درآمدِ ماهیانه پایینی داشته باشد و بعد از ۲۷ سال، تازه بتواند یک خانه ۷۰ متری بخرد و از دیگر سو یک حرفهایِ تمام عیار به معنای استانداردِ آن در کشورهای پیشرفته باشد. نمیشود، جور در نمیآید.»
این روزنامهنگار در ادامه نوشته است: «قاعده کلی این است که اگر در عصری که به عصر ارتباطات نام گرفته است و عملکرد روزنامهنگاران تاثیر زیادی روی افکار عمومی از یک سو و حیاتِ سیاسی،فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورها از سوی دیگر دارد، خودِ او هم باید از یک استانداردِ قابل قبول برخوردار باشد؛ هم در حرفهاش هم در زندگیاش.»
موسوی در انتهای مطلب خود نتیجه گرفته است: «اگر روزنامهنگاری حرفهای میخواهیم، باید شرایط "حرفهای بودن" و "حرفهای ماندن" را هم برای روزنامهنگاران و خبرنگاران ایرانی فراهم کنیم. این بدونِ آن نمیشود و آن بدونِ این، تردید نداشته باشیم...»
پژمان موسوی خود اکنون با دو اتهام «نشر اکاذیب» و «افترا» در دادسرای فرهنگ و رسانه مواجه است.
او به دلیل نوشتههایش درباره فساد در توزیع کاغذ دولتی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در تاریخ ششم بهمن ماه ۱۳۹۸ به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد. این روزنامهنگار را پس از مراجعه وی به دادسرا و تفهیم اتهامات، با قرار آزاد کردند.
موسوی در توییتر خود درباره احضارش در تاریخ ششم بهمن نوشته بود: «امروز در دادسرا از موقعیتی که بازپرس برای دفاع از دو اتهام #نشر_اکاذیب و #افترا در اختیارم قرار داد، استفاده کردم و روابط پیدا و پنهانِ معاونت مطبوعاتی اسبق #ارشاد و برخی موسسات مطبوعاتی که #کاغذ و #یارانه میلیاردی گرفته بودند را برای بازپرس شرح دادم. فعلا #قرار صادر شد تا جلسه بعد.»
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر