جمعی از روزنامهنگاران زن در ایران، با انتشار بیانیه ای نسبت به سکوت و انفعال «انجمن صنفی روزنامه نگاران» علیه آزار جنسی زنان در مطبوعات اعتراض کردند.
«فرنگیس بیات»، «مریم وحیدیان»، «شیما شعاعی»، «مولود حاجیزاده»، «فائزه عباسی»، «الناز محمدی»، «الهه محمدی»، «نیلوفر حامدی»، «نگار انسان»، «خاطره کریمیان»، و «محبوبه حسینزاده» از جمله از امضاکنندگان این بیانیه هستند،
این روزنامهنگاران با اشاره به انتشار گزارشی در نشریه «مدیریت ارتباطات» درباره مزاحمتهای جنسی برای روزنامهنگاران زن، از سکوت انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در این خصوص انتقاد کرده و میگویند: «انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در پاسخ به نوشتههای جستهگریخته و هشدارهای در لفافه، انتشار گزارشی در شمارۀ ۱۱۶ نشریه مدیریت ارتباطات در دیماه ۹۸ درباره مزاحمتهای جنسی برای روزنامهنگاران زن، انتشار ویدیوی «راویآنلاین» درباره تجربیات تعدادی از زنان روزنامهنگار از مواجهه با این آزارها، و انتشار روایت تعدادی از زنان روزنامهنگار در جریان جنبش میتو (مقابله با آزار جنسی در ایران) در سه ماه اخیر، فقط سکوت کرده است.»
طی یک سال گذشته، چندین روزنامهنگار زن در ایران نسبت به آزارهای جنسی در محیط کاریشان افشاگری کردهاند و روایتهای زیادی را صفحات شخصی خود در توییتر منتشر کردند.
در ابتدای این بیانیه که در تاریخ ۱۱ آذر ماه منتشر شده، آمده است: «در دورانی که زنان روزنامهنگار در رسانهها، تلاش و تمرکزشان را برای اطلاعرسانی در حوزههای مختلف صرف میکنند و از نابرابری آموزشی، مشقت معاش، دوران سخت تنها ماندن با بحرانهای سلامتی و جنگیدن برای حداقلهای بقای انسانی مینویسند، گاهی برخی از آنان باید همزمان در جبهه دیگری و روبروی برخی از آزارهای جنسی محل کار بایستند، مقاومت کنند، آن را پس بزنند، و اگر امکانی پیدا شد آن را فریاد بزنند. در مواجهه با تبعیض جنسیتی به عنوان واقعیت روزمره، امر شخصی از امر جمعی جدا نیست. آزارها، صرفا مسائل شخصی نیستند و متقابلا بدون حمایت جمعی راه به جایی نمیبرند. تشکل صنفی مستقل و برابریخواه باید برابری جنسیتی را در قالب فعالیت سازماندهیشده در مجامع متشکل از بدنه روزنامهنگاران در پیش بگیرد. در غیر این صورتة همراه و همدست سیاستگذاران فرهنگی و سیاسی کشور است که درحال طبیعیسازی نابرابری، ذیل عناوینی چون حفظ آبرو و ... است و نمیتواند روزنامهنگار برابریخواه، آزادیخواه و مترقی را نمایندگی کند.»
این روزنامهنگاران، ضمن انتقاد به رویه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران و سکوت طولانیمدت این انجمن نسبت به روایتهای مختلف از آزار جنسی اخیر، در بیانیه خود این نکات را یادآور شدند: «عاقبت در پی بلندتر شدن صدای انتقادات، انجمن سکوتش را شکست و نوزدهم آبانماه اعلام کرد که از دوماه قبل که موضوع آزار زنان روزنامهنگار به صورت مصداقی به سطح عمومی کشیده شده، کمیتهای را تشکیل داده که هدف اصلیاش "آموزش و تحدید موضوع" و در صورت لزوم، ارائه مشاورههای گوناگون است. انجمن تاکید کرده بود هدف این کمیته حقیقتیابی نیست؛ این درحالی است که بدنه روزنامهنگاری ضمن بیاطلاعی از وجود این کمیته که مطابق ادعای انجمن بیش از دو ماه است که تشکیل شده، از نتایج فعالیتهایش هم تا این لحظه بیخبر است. در حالیکه در مواردی افراد آزاردیده از سوی آزارگر تهدید به شکایت به دادگاه شدهاند، بالاخره با دعوتی مبهم و بدون چارچوب به آزاردیدهها پیشنهاد شد حرفهایشان را با این کمیته در میان بگذارند، هرچند طبق اظهارات انجمن صنفی این کمیته هیچ مسئولیت صنفی و نهادی برای رسیدگی به این موضوع ندارد و بر همین مبنا انجمن که موظف است به موضوع آزار زنان روزنامهنگار رسیدگی کند، همانند دیگر نهادها و انجمنهای فعلی از کارکردافتاده، به سکوت مهیب و دعوتهای کدخدامنشی برای استماع بسنده و مسئولیت رسیدگی به این موضوع را از خودش سلب کرده، و همه چیز را به کمیتهای ارجاع داده است که کارش حقیقتیابی نیست.»
روزنامه نگاران با بیان این نکته که نشستهای استماع برای حقیقت، و رسیدگی به آزارهایی که عمدتا با مناسبات شغلی در ارتباط است، ضوابط و اصولی دارد که حتی خود انجمن صنفی روزنامهنگاران اذعان کرده که مجهز به آن نیست، پرسیدهاند: «چرا انجمن از پذیرش مسئولیت حقیقتیابی در موضوع آزار جنسی شانه خالی میکند؟ و بعد هم در صورت تصمیم به برگزاری کمیتهای احتمالی، این کمیته تحقیق بر اساس چه آییننامهای قرار است تشکیل جلسه دهد؟ ترکیب احتمالی اعضای کمیته برچه اصولی استوار است؟ جلسات استماع چگونه برگزار میشود؟ گزارشنویسی از این جلسات چه چارچوبی دارد؟ چه محورهایی قرار است در این استماع رعایت شود؟ آیا اصل پایان مصونیت حتی برای مردان رسانهای با شهرت بر آن حاکم است؟ چه امکانی برای بازشناسی آزاردیدگی وجود دارد؟ چشمانداز مصالحه تا کجا براساس حقوق آزاردیدهها قابل ترسیم است؟ چه ضمانتهایی برای عدم تکرار این آزارها پیشبینی شده است؟ تنها در پناه چنین اصول روشنی است که آزاردیدگان بدون نگرانی روایت خود را در کمیته استماع یا تحقیق بیان خواهند کرد و مسلماً تا اصول حاکم بر تشکیل جلسه را ندانیم، در هیچ جلسهای شرکت نخواهیم کرد.»
آنها همچنین از «کامبیز نوروزی» نایبرییس انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران هم انتقاد کردند که چرا در واقعی بودن آزارهای جنسی اخیر تردید دارد و صحبتهای اخیرش به نوعی حمایت از آزارگران است: «جالب آنکه کامبیز نوروزی، یکی از اعضای کمیته مذکور، در مصاحبهای با سایت کانون زنان ایرانی به عنوان منتقد جنبش "میتوی ایرانی" ظاهر شد و با تشکیک در «تعریف آزار جنسی» و با نفی جهانشمولی حقوق بشر، بحث زنان ایرانی آزاردیده را جدا از بحث زنان جهان شمرده و شیوه روایت آزار توسط زنان ایرانی را منبطق با قواعد اخلاقی و حقوقی ندانست. این سخنان کامبیز نوروزی در حقیقت نشاندهنده رویکرد ابتر و یکجانبهنگر انجمن صنفی است که محافظ وضع موجود و مدافع تبعیضهای سیستماتیک علیه خبرنگاران زن است. رویکردی که در شرایط فعلی چیزی جز زنهار علیه صدادارشدن آزاردیدههای احتمالی در این مورد خاص یا دیگر موارد نیست. زنهاری است علیه هر صدایی که بخواهد آرایش سکوت فعلی را تغییر بدهد یا علیه اجزای آن ندایی بلند کند.»
آنها انتظارات خود را هم اینگونه برشمردند: «حداقل انتظارات ما؛ تغییر اساسنامههای تشکلهای صنفی مبتنی بر رفع تبعیض و آزار جنسی در محیط کاری مطبوعات، اختصاص سهم به زنان برابریخواه برای مدیریتهای سندیکایی، تصویب پروتکلهای مقابله با آزار جنسی، اجرای مکانیسمهای صحتسنجی برای پروتکلهای کار امن، ایجاد نظام گزارشدهی و ارزیابی عمومی از مبارزه با آزارجنسی در حوزه رسانهها، وهمچنین اتخاذ رویکرد حقمحوری-آزاردیدهمحوری بود. هرچند انجمن نشان داد هیچ ارادهای برای پاسخگویی به مطالبات ندارد.»
این روزنامهنگاران در ادامه خاطرنشان کردند: «افول انجمن صنفی روزنامهنگاران در ارتباط با مسئله مهم و بنیادینی همچون مقابله با آزار جنسی، نشاندهنده بیاثرشدگی این نهاد در قبال مسئولیتی است که برای حفظ شأن انسانی زنان روزنامهنگار و پاسداشت محیط امن کاری برای آنها دارد. بیاثرشدگی این نهاد، منتج از مجموعه شرایطی است که نیروی انجمنی این نهاد را به کوششهای صرفاً اداری و بوروکراتیک برای موازنه قدرت تنزل داده است.»
آنها در پایان با انتقاد از انجمن صنفی روزنامهنگاران یادآور شدند: «اینکه ما در بحبوحه چنین ضرورتی همچنان باید اصول بنیادین را به انجمن یادآوری کنیم و تذکر بدهیم، نشان از آشفتگی حاکم بر نهادهای میانی مسئول دارد. در مواجهه با چنین بیتفاوتی و سکوت مخربی، ما مجمعی را تشکیل دادهایم تا علاوه بر اطلاعرسانی و آموزش اعضای تحریریهها، با مذاکره و رایزنی با مدیران رسانهها و نیروهایی که مشتاق تقویت مسئولیت در صندلی تحریریهها هستند، آئیننامههایی را تدوین و به اجرا بگذاریم. هدف این مجمع مقابله با هرگونه آزار جنسی، واسازی روابط غیرشفاف قدرتزده و سوءاستفادهگرانه، و ایجاد پیوند واقعی با بدنه اجتماعی روزنامهنگاری و فاصلهگیری از گروههایی است که جز مهر و صندلی بوروکراسی اثر قابل شناسایی دیگری ندارند. مشارکت و همراهی همه نیروهای رسانهای اعم از زنان و مردان برابریخواه را در این مجمع ارج مینهیم.»
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
ثبت نظر