صبح امروز دو نفر در تنکابن به دار آویخته شدند

صبح امروز دو محکوم به اعدام در تنکابن به دار آویخته شدند.

سایت محلیبلاغ از مراسم اعدام گزارش داده است:ساعت هفت صبح است و میدان شهید شیرودی تنکابن با حلقه‌ای از جمعیت احاطه شده است.

ماموران فرماندهی انتظامی برای نظم بخشی به مراسم در تمامی محیط میدان مستقر هستند. همه منتظر اجرای یک حکم اعدام هستند. حکم برای قتل پدر و مادری از سوی یک خواستگار ناکام در سال 87  صادر شده است. «م.ب» در حین انجام خدمت سربازی از ازدواج این دختر با فرد دیگری با خبر شده و کینه پدر و مادر دختر مورد علاقه اش را به دل می گیرد. از خدمت سربازی مرخصی گرفته و با حضور در خرم آباد تنکابن، با سلاح سرد این پدر و مادر را به قتل رسانده و در جنگل‌های اطراف شهر متواری می‌شود. ماموران پلیس ساعاتی بعد او را در شرایط بسیار بد روحی و در حالی که قصد خودکشی یا خودزنی داشته است، دستگیر می‌کنند.

حدود ساعت هفت و 42 دقیقه بعد با ورود دادستان و اعضای شورای تامین شهرستان تنکابن و نیز مسوولان پزشکی قانونی، همه در انتظار ورود محکوم به اعدام هستند.

لحظه‌ای صدای گریه‌ خانواده‌ محکوم بیش تر می‌شود و محکوم در حالی که دستان و چشمانش بسته است به همراهی ماموران نیروی انتظامی پای چوبه‌‌دار حاضر شده  و با کمک ماموران به بالای جایگاه برده می‌شود. حلقه‌دار بر گردنش قرار می‌گیرد.

حدود ساعت هفت و 50 دقیقه «اصغر طالبی» دادستان دادگستری تنکابن شروع به خواندن حکم می کند که در بخش ابتدایی این حکم این گونه آمده است:خداوند در قرآن به این امر تاکید کرده است که قصاص ضامن امنیت جامعه است و دلیل این امر نیز به این گونه است که قصاص برای بزهکاران بازدارنده و برای جامعه مایه آرامش است.

وی در ادامه به سیر رسیدگی به مراحل گوناگون این پرونده اشاره می کند و می گوید: به موجب این حکم، قاتل به دو بار قصاص نفس در ملاء عام محکوم شد. این حکم اعدام برای درس عبرت قرار گرفتن عده‌ای که به عاقبت انجام کارهای خلاف قانون نمی‌اندیشند و نیز ایجاد آرامش برای جامعه به اجرا در می‌آید.

اصغر طالبی دادستان تنکابن در حاشیه اجرای این حکم اعدام می گوید: صبح امروز حکم اعدام دیگری در زندان شماره دو تنکابن (نشتارود) اجرا شد که این محکوم چند سال گیش به دلیل اختلاف نظر با فردی داشته، در جریان درگیری با ضربه بیل به سر مقتول موجب مرگ وی شده بود. «س.و» در سال 86 در «اسب چین» سلمان شهر پس از کشتن «الف.الف» ، وی را در نایلون پیچانده و در میان نهری در قسمتی از اراضی کشاورزی مخفی کرده بود.