«عبدالله ناصری»، فعال سیاسی و استاد دانشگاه، بهعنوان دیگر سخنران دومین پنل روز دوم همایش مجازی «گفتوگو برای نجات ایران» با عنوان «تحولات فرهنگی برای نجات ایران»، پیام مکتوب خود را برای برگزارکنندگان این همایش ارسال کرده است. اظهارات این استاد دانشگاه با عنوان «عبور از جمهوری اسلامی، شرط دوام ایران» برای حاضران، توسط «محمد صادقی» فعال سیاسی، خوانده شد.
او در این سخنرانی مکتوب با اشاره به شعارهای انقلاب ۱۳۵۷ گفت: «واقعیت این بود که اصلیترین شعار انقلاب ۱۳۵۷ یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی برای همه ایرانیان جذاب بود، ولی هیچ تبیین روشنی از روش حکمرانی ارائه نشد و فقط دو الگوی تاریخی مدینة النبي و کوفه عصر امام علی پیشروی همه قرار داشت.»
او اضافه کرد که اما واقعیت «مدرنیته» و «جهانی شدن» بود که به سرعت ناکارآمدی و مرگ اسلام سیاسی را آشکار کرد و بعضی از انقلابیون که در سالهای نخستین انقلاب ۱۳۵۷ «مرگ اسلام سیاسی» را باور و اعتراض کردند اما، محکوم یا اعدام شدند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «ایران امروز نیازمند یک حکومت سکولار است تا بتواند دین (نه دین داری) و اخلاق (نه موعظه و نصیحت) را تقویت کند. حکومت دینی ایران یا به زبان دقیقتر، حکمرانی مطلق فقیه، موجب وهن اسلام شد، همانطور که خلفای اموی و عباسی و یا شاهان شیعه نمای صفویان عمل کردند. این یک واقعیت مسلم تاریخی است که از قلم یک متخصص تاریخ اسلام میتراود.»
این فعال سیاسی در ادامه صحبتهایش نوشته است: «جمهوری اسلامی ایران حتی اعمال ضد حقوق بشری را مرتکب شده خصوصا در این دوره کوتاه انقلاب "زن، زندگی، آزادی" که در تاریخ چهل و چهار ساله سابقه نداشته است. نحوه قتل مهسا، شلیک به کیان پیرفلک، شلیک مستقیم به چشمهای بیشمار، سرقت متعدد پیکر جان باختگان و مسمومیت سیستماتیک مدارس دخترانه نمونهای از کارهایی است که مرگ حکومت ولی فقیه را و ضرورت عبور از جمهوری اسلامی را نوید میدهد.»
عبدالله ناصری در پایان تاکید کرد: «امیدوارم این انقلاب بیهمتای زن، زندگی، آزادی هر چه استوارتر، گستردهتر و عمیقتر شده و الگوی روسفید تاریخ ایران باشد.»
متن کامل پیام عبدالله ناصری را که به شکل مکتوب برای همایش ارسال شده است، میخوانید:
«عبور از جمهوری اسلامی، شرط دوام ایران
آخرین بیانیه مهندس میر حسین موسوی که به درستی به "نامه نجات ایران" نامبردار است، حرف آخر و تنها راه دوام جغرافیای ایران است. موسوی که خود از رهبران و عضو شورای انقلاب ۷۹/۵۷م بود و بیش از سه دهه به کارکرد حکومت دینی ایمان داشت، با مشاهده ایستادگی حکومت در برابر رای مردم و تقلب بزرگ انتخاباتی سال ۸۸ و کودتای نرم سپاه پاسداران به مخالفت با مدیریت کلان کشور برخاست، ولی آن هنگام هنوز به همان قانون اساسی پر ابهام ایمان داشت و در همان حصر خانگی از اجرای بدون تنازل قانون اساسی سخن میگفت.
واقعیت این بود که اصلیترین شعار انقلاب ۵۷ یعنی "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" برای همه ایرانیان جذاب بود، ولی هیچ تبیین روشنی از روش حکمرانی ارائه نشد و فقط دو الگوی تاریخی مدینة النبي و کوفه عصر امام علی پیش روی همه قرار داشت. واقعیت "مدرنیته" و "جهانی شدن" بود که بزودی ناکارآمدی و مرگ اسلام سیاسی را آشکار کرد. بعضی از انقلابیون در سالهای نخستین انقلاب ۵۷ مرگ اسلام سیاسی را باور کردند، اعتراض کردند و محکوم یا معدوم شدند.
این که عضو شورای انقلاب و اولین نخست وزیر موفق حکومت دینی پس از حدود چهل سال به سکولاریسم میرسد و صریحا اعلام میکند راه نجات ایران عبور از ولیفقیه و حکومت مطلقه اوست، بیش از هر مطالبه مشابه دقیقتر و مستندتر است، زیرا چهل سال، تجربه شده و این یک شعار ایدهآلیستی نیست.
ایران امروز نیازمند یک حکومت سکولار است تا بتواند دین (نه دینداری) و اخلاق (نه موعظه و نصیحت) را تقویت کند. حکومت دینی ایران یا به زبان دقیقتر، حکمرانی مطلق فقیه، موجب وهن اسلام شد، همانطور که خلفای اموی و عباسی و یا شاهان شیعه نمای صفویان عمل کردند. این یک واقعیت مسلم تاریخی است که از قلم یک متخصص تاریخ اسلام میتراود.
جمهوری اسلامی ایران حتی اعمال ضد حقوقبشری را مرتکب شده خصوصا در این دوره کوتاه انقلاب "زن، زندگی، آزادی" که در تاریخ چهل و چهار ساله سابقه نداشته است. نحوه قتل مهسا، شلیک به کیان پیرفلک، شلیک مستقیم به چشم های بیشمار، سرقت متعدد پیکر جان باختگان و مسمومیت سیستماتیک مدارس دخترانه نمونهای از کارهایی است که مرگ حکومت ولی فقیه را و ضرورت عبور از جمهوری اسلامی را نوید میدهد.
گمشده اصلی در حکومت فعلی ایران، نفی دو اصل فطری و عقلی بشری است: ۱-اصالت انسان یا همان اومانیسم، ۲- تنوع عقیده یا همان پلورالیسم که صد البته در متن کلام وحی، یعنی قرآن تصریح شده است ولی چون با میدانداری تاریخی فقیهان (اعم از شیعه و سنی) و یکهتازی آنان در زمین قدرت سیاسی، همیشه نفی و هیچ انگاشته شده و فقدان این دو اصل، قدرت فقیه را قویتر و استبداد فقیه/آخوند را تحکیم کرده است.
اکنون که از یکسو هشتاد درصد جمعیت ایران موالید پس از انقلاب ۵۷ هستند و از سوی دیگر، بیش از هشتاد درصد ایرانیان، مخالف ولیفقیه و حکومت او هستند، باید از ایده موسوی حمایت ملی و جهانی کرد. از مزایای طرح او این قابل استناد است که بهعلت محبوبیتش در میان مدیران میانی و پایینتر دستگاههای حکومت و میان پاسداران و ارتشیان، و نسل اول و دوم انقلاب، ریزش طرفداران علی خامنهای شدت گرفته است.
نکته پایانی سخن این هوادار انقلاب مهسا و حامی مهندس موسوی این که: حامیان داخلی گفتمان جدید موسوی و سه گانه او تکلیف دارند که از هر حرکت و رخدادهای در خارج که همسو با انقلاب ژینا ست حمایت و یا نقد علمی کنند.
جامعه ایرانی برای دست یافتن به این مهم باید نگاه ویژهای به فضای عمومی و تسخیر آن با مشارکت و همبستگی در گستره عمومی (خیابان) داشته باشد. خیابان نیروی عظیم اجتماعی را در مقابل قدرت حاکمیت به رخ کشیده و آن را به عقب میراند، معتقدم هر قدر تقابل دو نیرو مردم و حاکمیت توازنش به سمت و کفه نیروی اجتماعی سنگینتر شود تحقق مطالبات جنبش مهسا و راه را برای آنچه میرحسین موسوی برای نجات ایران نامید را تسهیل میکند.
امیدوارم این انقلاب بیهمتا هر چه استوارتر، گستردهتر و عمیقتر شده و الگوی روسفید تاریخ ایران باشد.اگر صادقانه باور داریم که سرنوشت انقلاب “زن، زندگی، آزادی” در داخل کشور تقدیر میشود، خوب است که توصیه موسوی راهنمای "انقلاب گذار" باشد.»
طبق اعلام قبلی، همایش مجازی «گفتوگو برای نجات ایران»، روزهای جمعه و شنبه، اول و دوم اردیبهشت، در فضای «کلابهاوس» برگزار میشود.
این همایش با نگاهی به بحرانهای گوناگونی که حیات شهروندان ایران را، خصوصا در پی اعتراضات سراسری که از تابستان ۱۴۰۱ آغاز شد، تحت تاثیر قرار داده است، بهمنظور طرح نظرات کارشناسان از داخل و خارج ایران و یافتن راهکارهای مختلف برای برونرفت از شرایط موجود برپا شده است.
«ایرانوایر» همزمان با برگزاری این نشست، متن و ویدیو سخنرانی شرکتکنندگان را منتشر خواهد کرد.
«هاشم آقاجری»، فعال سیاسی و استاد دانشگاه
«گلرخ ایرایی»، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی
«منیره برادران»، نویسنده و از دادخواهان دهه شصت
«قربان بهزادیاننژاد»، فعال سیاسی و استاد دانشگاه
«علیرضا بهشتیشیرازی»، فعال سیاسی و ناشر
«مصطفی تاجزاده»، فعال و زندانی سیاسی
«نیره توحیدی»، استاد دانشگاه و فعال حقوق زنان
«مهوش ثابت» و «فریبا کمالآبادی»، فعالان مدنی و زندانیان سیاسی جامعه بهاییان
«عدنان حسنپور»، روزنامهنگار و پژوهشگر مطالعات کردستان
«مهرداد خوانساری»، فعال سیاسی و دیپلمات دوران پهلوی
«مهرداد درویشپور»، جامعهشناس
«علیرضا رجایی»، روزنامهنگار و فعال سیاسی
«زهرا رحیمی»، فعال مدنی «جمعیت امام علی»
«منصوره شجاعی»، فعال حقوق زنان
«کیوان صمیمی»، روزنامه نگار و فعال سیاسی
«پروین فهیمی»، فعال مدنی و مادر دادخواه
«عزیز قاسمزاده»، فعال صنفی معلمان
«محسن کدیور»، اسلامشناس و استاد دانشگاه
«نرگس محمدی»، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی
«سعید مدنی»، جامعهشناس و زندانی سیاسی
«عالیه مطلبزاده»، عکاسخبرنگار و فعال مدنی
«الهه امیرانتظام»، [میزانی]٬ فعال سیاسی و همسر عباس امیرانتظام
«مهدی نوربخش»، فعال سیاسی و استاد دانشگاه
«صدیقه وسمقی»، فعال سیاسی و دینپژوه
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر