نامهای از سپیده قلیان، فعال مدنی زندانی در ایران، در نمایشگاه کتاب تورین ایتالیا و در مراسم رونمایی از ترجمه ایتالیایی کتاب او به نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، خوانده شد.
سپیده قلیان در کتاب «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد» که نخستین بار توسط ایرانوایر منتشر شد، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر، تصویری از تجربه اسارت را ارائه داده است.
خانم قلیان در این کتاب علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، خوانندگان را درگیر سرنوشت زندانیان گمنامی میکند که اسارت آنها همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
سپیده قلیان از سال ۱۳۹۷ و پس از فعالیتهای مدنی و حمایت از کارگران در زندان بود و اواخر اسفند پارسال در پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شد.
او بلافاصله پس از آزادی در مقابل زندان شعار «خامنهای ضحاک، می کشیمت زیر خاک» سر داد و به همین دلیل دوباره دستگیر و به ۲ سال زندان محکوم شد.
سپیده قلیان در نامه خود به نمایشگاه کتاب تورین ایتالیا از سرکوب و قتل نویسندگانی مانند بکتاش آبتین در زندانهای جمهوری اسلامی و جانباختگان قتلهای زنجیرهای سخن گفته است.
او با اشاره به همه فشارها بر نویسندگان و شاعران تاکید کرده که در ایران شاعران «همچنان در خیابان سرود آزادی می خوانند و دست در دست یکدیگر به امید روزگاری نو به استقبال گلولها میروند و هنوز نویسندگانش از درون زندانها صدای رسای انقلابند.»
متن کامل نامه سپیده قلیان که در اختیار ایرانوایر قرار گرفته به این شرح است:
از سرزمینی به شما درود میفرستم که قدر و منزلت تفکر در آن را بیش از هر جایی باید در جد و جهد مستبدان در خفه کردن صدای نویسندگان و شاعرانش جُست.
از گلوله ای که یک قرن پیش قلب میرزاده عشقی، شاعر بلند آوازه مشروطه را درید، تا چنگالی که تقریبا دو سال پیش دهان بکتاش آبتین، شاعر و نویسنده برنده انجمن قلم آمریکا را بست، هیچگاه زندان و شکنجهگاههای دولت های مستبد ایران نگذاشتند جای خالی نویسندگانمان بر دوش طنابهای دار سنگینی کند.*
از سلاخی بیش از ۸۰ نویسنده و شاعر و مترجم در قتلهای زنجیره ای تا سالها زندان و شکنجه برای ترجمه ای که هرگز منتشر نشد.
آری در این سرزمین هنوز، و اکنون بیش از هر زمان دیگری، به درستی انتشار هر کتاب نشانی از تَرَک انداختن بر شیشه جهان خیالی انقیاد و جمود ظالمان است که میکوشد راهی به لایتناهی بجوید و شما میدانید چنین تلاشی برای آنان مستوجب آتش است.
اما عزیزانم اجازه بدهید با شما بگویم که با همه اینها اینجا شاعرانش همچنان در خیابان سرود آزادی می خوانند و دست در دست یکدیگر به امید روزگاری نو به استقبال گلولها میروند و هنوز نویسندگانش از درون زندانها صدای رسای انقلابند.
فقط این بار فراموش نکنید که **درخت نام زنانش است! آری! این روزها و در این سرزمین قدر و منزلت زنان را نه در پای ننهادن در دوزخ که در دستگیری آنان از همگان و علی الخصوص شاعران و نویسندگانش مییابند. تا پیمودن یکایک طبقات و رسیدن به بهشتی که در آن زن، زندگی و آزادی به هزاران صدا و کلمه در روزگار آزادی فریاد زده شود ما راوی خونهایی میشویم که سر می کشند و امید داریم که نوای آزادیمان را به زودی در کنار یکدیگر و در کتاب هایمان با یکدیگر بخوانیم.
* اشاره به شعر اکاردئون محزون از بکتاش آبتین شاعر کشته شده.
** اشاره به نام کتاب تازه منتشر شده سپیده رشنو، «درخت نام اوست»، از زنانیان سیاسی و معترضان به حجاب اجباری در ایران.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر