۱۰۰ روز بازداشت و بلاتکلیفی ماشاالله کرمی در زندان

«ماشاالله کرمی»، پدر «محمدمهدی کرمی»، جوان معترض اعدام شده، با گذشت ۱۰۰ روز از زمان بازداشت، همچنان بلاتکلیف در زندان مرکزی کرج زندانی است.

این پدر دادخواه از تاریخ ۳۱مرداد۱۴۰۲ با یورش نیروهای وزارت اطلاعات به خانه‌اش در کرج بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شده است.

برخی منابع خبری از تعیین وثیقه سنگین هفت میلیارد تومانی برای آزادی موقت ماشالله کرمی توسط مقامات قضایی جمهوری اسلامی خبر داده‌اند. این در‌حالی‌ست که خانواده کرمی توان مالی برای تامین چنین هزینه‌ای را ندارند.

براساس گزارش‌های منتشر شده، ماموران در زمان بازداشت آقای کرمی شماری از لوازم الکترونیکی ازجمله لپ‌‌تاپ و تلفن همراه او و اعضای خانواده‌اش را ضبط کرده و با خود برده و کارت‌‌های بانکی او و خانواده‌اش را نیز مسدود کرده‌اند.

ماشاالله کرمی از زمان بازداشت تا تاریخ ۶آبان در بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج محبوس بود و پس‌از آن، به زندان مرکزی این شهر منتقل شده است، اما با گذشت نزدیک به چهارماه از بازداشت او، هیچ تغییری در وضعیت پرونده به‌وجود نیامده است.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نه‌تنها تاکنون اعلام نکرده که اتهامات منجر به بازداشت آقای کرمی چیست، که وکیل این خانواده، «امیرحسین کوهکن» را نیز بیش از سه ماه قبل بازداشت کرده است.

امیرحسین کوهکن، وکیل خانواده کرمی، پیش از بازداشت در ویدیویی که قبل از ورود او به اداره اطلاعات کرج ضبط شده است، احضار و بازداشت خود را غیرقانونی خواند.

در طول صد روز گذشته، نیروهای اطلاعات دوبار به منزل خانواده کرمی یورش برده و مدال‌های محمدمهدی کرمی فرزند اعدام شده آن‌ها را تخریب کرده و ضرر و زیان مالی به منزل او وارد کرده‌اند.

منابع آگاه می‌گویند همسر و فرزند دیگر ماشالله کرمی به‌دلیل مزاحمت‌های نیروهای امنیتی، ناچار به ترک محل زندگی خود شده‌اند.

طی روزهای گذشته تصاویری از مادر محمدمهدی کرمی و پسر دیگرش منتشر شده که در تنهایی بر مزار محمدمهدی کرمی نشسته‌اند.

ماشالله کرمی، کارگر دستفروشی است که فرزندش محمدمهدی کرمی در تاریخ ۱۷دی‌۱۴۰۱ در پرونده «روح‌الله عجمیان»، بسیجی کشته شده در مراسم چهلم «حدیث نجفی» اعدام شد.

محمدمهدی کرمی و «محمد حسینی»، دوتن از ۱۵ متهم این پرونده بودند که در روندی غیرعادلانه، بدون دسترسی به وکیل و براساس اعترافات تحت آزار‌و‌شکنجه در زمان بازداشت و بازجویی، به اعدام محکوم شده و حکم آن‌ها نیز به سرعت اجرا شد.

ماشاالله کرمی که بعد از اعدام فرزندش تصاویری از حضور خود را بر آرامگاه پسرش و محمد حسینی، دیگر معترض اعدام شده منتشر کرد، به یکی از نمادهای دادخواهی پس از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در میان مردم تبدیل شد.

تصویر او در کنار «امجد امینی»، پدر دادخواه «ژینا (مهسا) امینی» در نوروز ۱۴۰۲ در آرامستان آیچی سقز، موجی از همراهی و همدلی به‌همراه داشت. این دو پدر دادخواه دستان خود را به نشانه اتحاد و همبستگی در دست هم گذاشته بودند.

یکی دیگر از اقدامات ماشالله کرمی، پخش بسته‌های غذا به نام جان‌باختگان اعتراضات سراسری در میان مردم بود.

قوه‌قضاییه جمهوری اسلامی در ماجرای مرگ روح‌الله عجمیان در مراسم چهلم حدیث نجفی، محمدمهدی کرمی را همراه با ۲۰ تن دیگر بازداشت کرد. مدتی بعد اما اعلام شد که این پرونده ۱۵ متهم دارد و برای تمامی این افراد مجازات‌هایی سنگین صادر شد که سهم محمدمهدی کرمی و محمد حسینی، اعدام بود.

دکتر «حمید قره‌حسنلو» و «فرزانه قره‌حسنلو»، همسر او نیز در این پرونده ابتدا به اعدام و سپس به ترتیب به ۱۵ و ۱۰ سال حبس نفی‌بلد محکوم شدند.

«حسین عجمیان»، برادر روح‌الله عجمیان اما روز چهارشنبه ۱۷‌آبان در گفت‌وگو با روزنامه «اعتماد»، از محمد حسینی و محمدمهدی کرمی با عنوان «دو آدم بی‌خانواده» یاد کرد که به‌جای عامل «اصل کاری»، یعنی دکتر قره‌حسنلو اعدام شدند.

 پیش‌از آن «میرزا ولی عجمیان»، پدر روح‌الله عجمیان در یک گفت‌وگو تلویزیونی مدعی شد قاتل اصلی فرزندش «علی اکبر ولایتی» است که با مداخله در این پرونده، حمید قره‌حسنلو را که «پولدار و دکتر» بود، از مجازات اعدام نجات داده است.

محمدمهدی کرمی، جوان ورزشکار ۲۲ ساله یارسان و اهل بیجار بود که همراه با خانواده‌اش به شهرستان نظرآباد مهاجرت کرده و به‌صورت حرفه‌ای در رشته کاراته فعالیت داشت.

او در سال ۱۳۹۶ با بیش از ۱۰ عنوان قهرمانی کشوری و استانی به اردوی تیم‌های ملی کاراته جمهوری اسلامی ایران دعوت شده بود. محمدمهدی با کارگری و به گفته خودش «نانِ حلال»، به معاشِ خانواده‌اش کمک می‌کرد.

یکی از اثرگذارترین صداهای باقی مانده از معترضان جنبش‌های اجتماعی اخیر که صاحب آن در دادگاهی ناعادلانه به مرگ محکوم شد، به تماس محمدمهدی کرمی از زندان با پدرش بعد از اعلام بدوی حکم اعدام به اوست که می‌گوید:‌«بابا حکم‌ها رو دادن، حکم من اعدامه، به مامان چیزی نگو ...»