در جلسه روز یکشنبه ۱۰دی۱۴۰۲ شورای شهر تهران، یکی از اعضای کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران اعلام کرد که بیش از نیمی از منابع آبی زیرزمینی به بهرهبرداری رسیده است.
به گفته «مهدی پیرهادی»، میزان برداشت آب از سفرههای زیرزمینی در فاصله یک دهه در ایران تقریبا دو برابر شده است. او میزان برداشت آب از سفرههای زیرزمینی را توسط شرکت آبفا در سال ۱۳۹۰ را ۲۸ درصد اعلام کرده که در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به بیش از ۵۰ درصد رسیده است.
برداشت فزاینده آب از ذخایر زیرزمینی و آبخوانها در شهرهای بزرگ ازجمله تهران، موجب تشدید بحران فرونشست در ایران شده است.
به گفته این عضو کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران وضعیت سفرههای آب زیر زمینی و ذخایر آبی در تهران مطلقا مطلوب نیست.
مهدی پیرهادی تاکید کرده است که برای حل بحران ناشی از کمبود بارندگی «مجموعههای دولتی باید بیشتر از مردم عادی در مصرف آب صرفهجویی کنند.»
بحران فرونشست در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، مانند تهران، مشهد، کرمان، تبریز و اردبیل، موجب شده است خسارات زیادی به بناهای تاریخی و زمینهای کشاورزی و حتی زیرساختهای شهری وارد شود.
کارشناسان مهمترین عامل فرونشست زمین را، برداشت از سفرههای آب زیرزمینی دانسته میشود. در سالهای اخیر، فرونشست زمین در تهران نیز هر سال افزایش یافته است.
سازمان محیطزیست، بهمن ۱۴۰۱ اعلام کرد که براساس آمار، بیشترین فرونشست زمین در جنوب، مرکز و دشتهای غرب و جنوب غرب استان تهران رخ میدهد. سرپرست اداره کل محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری پایتخت، تصریح کرده است که تهران رکورددار فرونشست زمین در دنیا است.
به گفته حلیا ساداتحسینی، خشکسالی و برداشت فزاینده و بیرویه آب از چاههای غیرمجاز، افزون بر خشکاندن دیگر چاهها و چالش تامین آب آشامیدنی، فرونشست زمین را در دشت ورامین و دشت تهران، کرج و شهریار در پی داشته است.
او با استناد به دادههای ارایه شده توسط کارشناسان گفته است «بهدلیل نابودی آبخوانها، دشت ورامین با پهنهای افزون بر ۷۰۰ کیلومترمربع فرونشست زمین داشته که با توجه به نزدیکی راه آهن تهران-مشهد به این گستره، سازههای پیونددار با راهآهن در معرض خطر هستند.»
بهرغم اینکه معضل فرونشست زمین و برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی در ایران به سرحد بحران رسیده، اما مدیران شهری و مسوولان دولتی دراینباره توجه چندانی نشان نمیدهند.
فرونشست زمین در تهران موجب میشود خانههای بسیاری فرو بریزند و باتوجه به ساختار و معماری این شهر، چنین رخدادی میتواند جان بسیاری از شهروندان را به مخاطره بیاندازد.
براساس مطالعات سازمان زمینشناسی ایران، برخی نقاط اطراف تهران سالیانه ۲۵ سانتیمتر فرونشست دارد، اما این فرونشست در تمام نقاط اطراف تهران یکدست نیست.
تنها منابع داخلی در ایران نیستند که وضعیت فرونشست در تهران را بحرانی توصیف میکنند.
موسسه تحقیقاتی «اینتللب» که گروه بینالمللی مشاوره اطلاعاتی است، با انتشار چند تصویر ماهوارهای، فرونشست زمین در اطراف تهران را «بمب ساعتی بیصدا» توصیف کرد و آن را تهدیدی برای ۱۳ میلیون نفر جمعیت ساکن در این مناطق دانسته است.
«ایرانوایر» پیشتر در گفتوگو با «اعظم بهرامی»، پژوهشگر و کنشگر محیطزیست درخصوص میزان بحرانی بودن وضعیت فرونشستها در ایران، به استاندارد فرونشست در جهان و مقایسه آن با آنچه در ایران با آن مواجهیم پرداخت و گفت: «برای اینکه بدانیم وضعیت ایران از منظر پدیده فرونشست زمین چقدر بحرانی است، خوب است که به ارقام توجه کنیم. اگر نرخ فرونشست در دنیا سالانه به حدود چهار میلیمتر برسد، وضعیت قرمز و بحرانی اعلام میشود. نهادهای حکومت و مقامات باید برای چارهاندیشی و رفع بحران وارد شوند. این درحالیست که ما در بازه زمانی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ در اصفهان، یک نرخ فرونشست ۱۵۶ میلیمتر را داشتیم. این یعنی چیزی در حدود چهل برابر متوسط نرخ فرونشست جهانی. همین مقایسه وضعیت بحرانی اصفهان را بهخوبی شرح میدهد.»
کارشناسان حوزه محیطزیست بارها درباره اصلاح الگوی کشاورزی در ایران صحبت کردهاند، بااینهمه، کشاورزان در طاهر آباد کاشان همچنان طالبی و هندوانه را که پرآببرترین محصولات کشاورزی هستند، میکارند. چرا وزارت جهاد کشاورزی هیچ اقدامی برای اصلاح الگوی کشاورزی در ایران نمیکند؟
اعظم بهرامی در پاسخ به این پرسش موضوع را بسیار «پیچیده تر و درهمتنیدهتر» از آنچه در تئوری رسانه مطرح میشود ارزیابی میکند و میگوید: «در برنامههای توسعهای که در دهههای اخیر بهویژه یک دهه اخیر در ایران به اجرا گذاشته شده، معضل فرونشستها اصلا جایی نداشته است. حل این فاجعه مدام یا به زمان واگذار شده، یا برعهده مدیریتهای لحظهای بحران گذاشته شده است. موضوع این است که خیلیها گمان میکنند اگر الان در ایران مدیریت آبهای زیرزمینی و آبخوانها را آغاز و روند اصلاحی پیشه کند، موضوع حل خواهد شد؛ اما اینطور نیست. این راهکار مربوط به زمانی است که بیابانزایی و فرسایش خاک که بر پدیده فرونشست اثر تشدید کننده دارند، خودشان به مرحله بحران نرسیده باشند و به مدیریت ویژه نیاز نداشته باشند.»
او در ادامه به برنامه ششم توسعه باز میگردد و تایید میکند که بهرغم تمامی کاستیها، «مثلا در برنامه ششم توسعه، در نظر گفته شده بود که مقامات به مقدار ۱۱ میلیارد متر مکعب مدیریت آبهای زیرزمینی را در نظر داشته باشند تا بیلان منفی موجود جبران شود، اما بعد از اجرای این برنامه، بیلان منفی مدیریت آبهای زیرزمینی نهتنها جبران نشد، که حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب افزایش پیدا کرد.»
این کنشگر حوزه محیطزیست همچنین به حفر چاههای بیرویه در مناطق کویری مثل سمنان و اصفهان اشاره میکند و میگوید: «مساله مدیریت آبهای زیرزمینی به مدیریت چاهها گره زده شده است. ما شاهدیم که نهتنها کنتورگذاری و حفر چاه برای برداشت آب متوقف نشد یا کاهش نیافت، که در برخی استانها حفر چاه بهعنوان امتیازاتی که نمایندگان سیاسی در انتخاباتهای مختلف به کشاورزان میدهند، مورد استفاده قرار گرفت.»
به باور اعظم بهرامی، در ساختار فعلی حاکمیت ایران «مدیریت مشخصی برای حل بحران فرونشست و مدیریت آب در ایران وجود ندارد» و حتی با اجبار، وضعیت بهسمت روشهای غیراصولی برای تامین آب شرب شهروندان سوق داده شده است: «مثلا در جایی مثل کلانشهر تهران، وقتی ذخیره آب پشت سدها تمام شده، بهاجبار منبع تامین آب شرب شهروندان به چاهها که بخشی از آب زیرزمینی است، منتقل میشود. ما در ایران روشهای تامین آب از طریق منابع جدید مثل تصفیه، پساب، ذخیره آبهای بارندگی و بارش بهصورت نقطهای اصلا نداریم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر