سرکوب فعالان صنفی معلمان کماکان ادامه دارد. در آخرین اتفاقات این روزها؛ جان یک معلم بازنشسته که در زندان سپیدار اهواز زندانی است به شدت در خطر است. یک مدرس زبان کردی به یازده سال حبس و تبعید محکوم شده است. یک معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان در اراک با اجرای حکم حبس به زندان منتقل شد. یک معلم و فعال صنفی گیلانی هم از زندان به مرخصی استعلاجی اعزام شد. حقوق یک دانشجو معلم برای داشتن حیوان خانگی قطع شد. یک فعال صنفی هم با انتشار یادداشتی از رسول خادم تقدیر کرد. جزییات بیشتر را در ادامه بخوانید:
خطر جانی برای «نجات انور محمدی» معلم بازنشسته در زندان سپیدار اهواز
«نجات انورحمیدی کارون» معلم ۶۸ ساله اهل آبادان که از سال ۱۳۹۷ در زندان سپیدار اهواز به سر میبرد؛ از ناراحتی شدید قلبی رنج میبرد. او به تشخیص پزشکان متخصص، باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد. اما علیرغم درخواستهای مکرر خانوادهاش، مقامات زندان از انتقال او به بیمارستان خودداری میکنند.
این معلم بازنشسته که نزدیک هفت سال است در زندان است، از بیماریهای متعددی از جمله ناراحتی شدید قلبی، بیماری آرتروز کمر و زانو، تیروئید و ناراحتی چشم در زندان رنج میبرد. اما سالهاست به دلیل بیتوجهی مسئولان زندان به منظور شکنجه بیشتر بر این زندانی، از اعزام او به مرخصی تاکنون ممانعت شده است.
خانم «انورحمیدی کارون» که متولد ۱۳۳۷، ساکن اهواز است، در سال ۹۶ از سوی ماموران اداره اطلاعات بازداشت شد. او پس از بازجویی با قرار وثیقه سنگین تا زمان صدور حکم آزاد شد. اما دادگاه انقلاب اهواز او را به اتهام ا«قدام علیه امنیت ملی» به پنج سال زندان محکوم کرد. ولی در اسفندماه ۹۷ به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق»، دوباره بازداشت و به زندان سپیدار اهواز منتقل شد. در این دوره شعبه چهارم دادگاه اهواز، او و همسرش را به ۱۵سال زندان محکوم کرده است.
بر اساس خبر رادیو فرهنگ گوتنبرگ خانم «انورحمیدی» در سال ۱۳۶۰ هم به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» بازداشت و مدت دو سال و چهار ماه زندانی بوده است. این در حالی است که او در دفاعیات خود در دادگاه این اتهامات را رد کرده است.
محکومیت سوما پورمحمدی، مدرس زبان کوردی در سنندج، به ۱۱ سال حبس و تبعید
«سوما پورمحمدی» مدرس زبان کوردی و از اعضای «هیات مدیره سازمان فرهنگی، اجتماعی نوژین» در شهر سنندج با تشکیل دو پرونده جداگانه به ۱۱سال حبس و تبعید به کرمانشاه محکوم شده است.
بر اساس این گزارش؛ دادگاه انقلاب سنندج به اتهام «تشکیل گروه و دستهجات به قصد بر هم زدن امنیت کشور» این حکم را برای خانم پورمحمدی صادر کرده است. خانم پورمحمدی روز ۲۸دی ١٤٠١ هنگام پیگیری پرونده همسرش «ادریس منبری» در دادگاه انقلاب سنندج از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد شده بود.
پیش از این هم، «سیوان ابراهیمی»، آموزگار زبان کوردی و یکی دیگر از اعضای هیات مدیره این انجمن به اتهام «اخلال در نظم عمومی» به یک سال حبس و ۴۰ ضربه شلاق محکوم و حالا ایام حبس خود را در زندان سپری میکند. آقای ابراهیمی، دلیل صدور این حکم را «مسئولیت در انجمن نوژین و فعالیتهای این انجمن»، «حمایت از مقاومت همسرش، زارا محمدی» فعال حوزه زبان مادری اعلام کرده بود.
انتقال محمد صادقی، معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان به زندان اراک
«محمد صادقی»، معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان بر اساس ابلاغیه صادر شده از سوی شعبه هفتم اجرای احکام دادگاه انقلاب اراک، روز شنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۳ جهت اجرای حکم حبس در این شعبه حاضر و به زندان منتقل شد.
بر اساس گزارش شورای بازنشستگان ایران، او ۱۴ فروردین ماه سال جاری، جهت تحمل محکومیت ۱ ساله خود به زندان اراک مراجعه کرده بود. اما پس از ساعاتی، به دلیل تعویق در اجرای حکم، آزاد شده بود.
این فعال صنفی معلمان اراک، در شعبه دوم دادگاه انقلاب اراک به ریاست قاضی حسینی برای اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» به ۳ سال و ۷ ماه زندان و برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. این حکم در اسفندماه سال ۱۴۰۲ در شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی به ریاست قاضی محسن عدالت به ۱ سال حبس تعزیری کاهش یافته بود. او پیشتر هم در روز ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ در اراک بازداشت شد. اما در نهایت پس از مدتی با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
مرخصی درمانی ده روزه برای عزیز قاسم زاده
عزیز قاسمزاده فعال صنفی معلمان روز اول اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به مرخصی درمانی ۱۰ روزه اعزام شد. آقای قاسمزاده که بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود؛ علیرغم پایان مدت محکومیتش در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تاکنون آزاد نشده بود.
بر اساس گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با احتساب ۱۹روز بازداشت موقت و تجمیع ایام حبس، آقای قاسمزاده باید در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد. اما تا این لحظه تجمیع پرونده این خواننده و فعال صنفی زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است. با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت او هم به خطر افتاده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
قطع حقوق یک دانشجو معلم برای داشتن حیوان خانگی
سیدمحمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش از قطع حقوق یک دانشجو-معلم به دلیل داشتن حیوان خانگی خبر داد. او با انتقاد از سیستم گزینش وزارتخانه، به ماجرای دانشجویی پرداخته و با اعلام اینکه "او غیرمنصفانه مردود شده است" میگوید: «دو هفته پیش یکی از دانشجویانم -که تعهد دبیری دارد و قرار است در آینده معلم شود - به من مراجعه کرد و گفت که مشکل گزینشی پیدا کرده است و توضیحاتی داد. اتفاقا خانواده این دختر خانمِ دانشجو، خیلی مذهبی و مقید هستند. پرسیدم که چه مشکلی برایش پیش آمده و او گفت: "در گزینش از من سوالات متعددی پرسیدند یک سئوالش این بود که من در خانه حیوان خانگی دارم یا نه؟ وقتی این دانشجوی صادق گفته است: بله دارم. مسئول گزینش هم گفته که چه حیوانی داری و او گفته گربه و توضیح داده که در جعبهای در حیاط نگهداری میکنیم.»
به گفته وزیر سابق آموزش و پرورش: «این دانشجو به من گفت که در پروندهاش اشاره شده، چون حیوان خانگی دارد، حقوقاش را قطع کردهاند. مشکلات زیادی را برایش به وجود آوردهاند.. کسی که چنین سوالی برایش معیار قضاوت قرار میگیرد؛ دیگر به تخصص، علاقه، مهارتهای آن فرد و شایستگیهایش نگاه نمیکند. چه بسا او از حیث صلاحیتها، مهارتها، تواناییها و حتا اصول اعتقادی که باید یک معلم داشته باشد در بالاترین سطح باشد، اما، چون گفته من در حیاط خانه یک حیوان خانگی دارم، او را پس میزنند و رد میکنند.»
آدمی را آدمیت لازم است
«کوکب بداغی پگاه» معلم و فعال صنفی معلمان ایذه با انتشار یادداشتی از فعالیتهای انسانی «رسول خادم» تقدیر کرد.
او در این یادداشت نوشته است: «عود را، گر بو نباشد، هیزم است. حتما شنیدهاید انسانهای بزرگ دو دل دارند. دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است. در یکی از روزهای گرم تابستان ،بخواهم دقیق بگویم سهشنبه ۲۴تیرماه ۱۳۹۹ که خورشید سخاوتمندانه زمین را به آغوش کشیده بود؛ جهان پهلوان رسول خادم، بههمراه دو کشتی گیر دیگر، آقایان کمیل قاسمی و حبیبالله اخلاقی بهصورت سرزده و در سکوت کامل خبری به روستای صعبالعبور و فاقد امکانات «ممبین» از توابع سوسن، شهرستان ایذه سفر کردند و مثل باران بر سر اهالی سادهزیست باریدند. چقدر صمیمانه در آغوش میگرفت کودکان سرزمینی که حتا یخچال و حمام هم نداشتند. روستای ممبین پذیرای پهلوانانی بود از جنس مردم صفا و صمیمت در چهرهها نمایان بود. کسی نمیدانست او کیست. چون وسایل ارتباط جمعی نبود. این کار آقای خادم را راحتتر کرده بود. چقدر لذت بخش است، دیدن صحنههای مهربانی. به راستی آنجا به این جمله رسیدم: آنچه پایانی ندارد نه تو هستی نه من، این انسانیت است که تا پایان ادامه خواهد داشت.
مردم ممبین با همان صداقت ایلیاتیشان هر آنچه در چنته داشتند، بیریا گذاشتند. چقدر روز خوبی برایشان رقم زده بود. این جهان پهلوان داستان ما -در نگاه سرد و زمستانی مسئولین بیدرد، بوی زندگی را گسترانید و ناخودآگاه این شعر را با خودم زمزمه میکردم:
مهربانی را اگر قسمت کنیم، من یقین دارم به ما هم میرسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق، دستهایش تا خدا هم میرسد.
اینجاست که مردم انتخاب میکنند و تشخیص میدهند خادم و خائن را. حیفم آمد نگویم کریم شیرهای فقط به خودش آسیب زد. ظلم را برای خودش به ارمغان آورد. ولی امان از ریا که ریشه اعتقادات دیگران را هم خاکستر میکند. پاسخ آدمهای ناسپاس را روزگار خواهد داد. جهان پهلوان رسول خادم به خوب بودنت ادامه بده. این جهان آدمهای خوب کم دارد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر