جلسه رسیدگی به شکایت «اسماعیل بخشی»، فعال کارگری شناخته شده، در اداره کار شهرستان شوش برگزار شد. موضوع شکایت این فعال کارگری «جلوگیری از ورود او به محل کار» بوده است. «یوسف بهمنی»، یکی دیگر از فعالان کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر «هفتتپه» با انتشار یادداشتی در اینستاگرام خود، با طرح چند پرسش، توضیحاتی در موضوع این شکایت ارائه کرده است.
آقای بهمنی در یادداشت خود در پاسخ به اینکه «آیا مستنداتی مبنیبر تعلیق و یا اخراج آقای بخشی موجود است؟» مینویسد: «در اوج بحران اعتراض و اعتصابات شرکت، از ورود ایشان بهدلیل مسائل امنیتی جلوگیری کردند. تا چند ماه هم برای او، حقوق و تایم کارت ثبت شد. قرار شد بعد از آرامش، دوباره به محل کار برگردد. از آنجا که معیشت عموم مردم را آقای بخشی در نظر داشت، پذیرفت. غافل از اینکه میخواستند در نهایت سکوت، اسماعیل را قربانی کنند. چراکه نباید هیچ صدایی از کارگر در آید و در نطفه باید خفه شود. ولی، این را نمیدانستند که اسماعیل، در روح و جان کارگر هفتتپه جا دارد. نه هفتتپه از اسماعیل جداست و نه اسماعیل از هفت تپه.»
این فعال کارگری در ادامه در پاسخ به پرسش «شورای تامین کدام مصلحت را در نظر میگیرد که این چنین زندگی مردم را به ورطه نابودی کشیده است؟ مصلحت عوامل یا خواص؟» مینویسد: «شورای تامین بهجای اینکه مساله را حل کند، صورت مساله را پاک میکرد. شورای تامینی که تمام قد در کنار کارفرمای فاسد بود و بر ضد کارگر از هیچ کاری فرو گذار نبود. اعم موضوعات بالغ بر ۲۲ پرونده قضایی، تشکیل پرونده برای وکیل با شرف کارگران شرکت خانم زیلابی و چندین مساله دیگر»
یوسف بهمنی در ادامه با طرح این پرسش که «چه کسی شرکت را به بخش خصوصی واگذار کرد و این همه فساد [را] انجام داد؟» مینویسد: «چرا اسماعیل و امثال ایشان باید تاوان فساد و اختلاس و ندانم کاریهای شما را بدهند؟ همانهایی که تمامقد در کنار فساد و اختلاس بودند، الان مانع ورود اسماعیل به شرکت میشوند. شک ندارم که این هم از ترس خودشان است. شما اسماعیل را گرفتید، ما همه بخشی هستیم. هنوز هم در روح و روان ما طنینانداز است.»
این فعال کارگری در ادامه یادداشت خود ضمن اشاره به عدم مخالفت «عبدعلی ناصری»، کارفرما و مدیرعامل جدید هفتتپه آورده است: «مامورم و معذورم؛ کلمهای که مایه حقارت و نهایت تنزل شخصیت یک فرد است. کلمهای که افراد بیمایه، امروزه زیاد از آن استفاده میکنند. چنین افرادی اگر به جایی میرسند، از هیچ کاری برای منفعت خود فروگذار نیستند. یادت میآید که بودی و الان چه شدی؟ واقعا تو لایق چنین جایگاهی هستی؟ میدانم که هستی. چون ماموری و معذوری .آقای ناصری در چندین مورد -که فیلماش حتی موجود است – گفتند: "با بازگشت آقای بخشی مشکلی ندارند." حالا نمیدانم شما از که دستور میگیری.»
آقای بهمنی در پایان یادداشت خود «دستاورد کارگران هفتتپه» را «در کل دنیا» بینظیر توصیف کرده و مینویسد: «کارفرمای فاسد را از شرکت بیرون کردیم و آنکس که خود میخواستیم را آوردیم. این دستاورد را فقط و فقط با اتحاد به دست آوردیم. بهطوری که تمام شرکتها ما را سرلوحه خویش قرار میدهند. از این بابت که توانستیم حرکت سازندهای را آغاز کنیم، خدا را شاکر و سپاسگزاریم.»
ضربوشتم و شکنجه
در زمان بازداشت «اسماعیل بخشی»، مسوولان وزارت کار گفتند که بهدلیل امنیتی بودن پرونده، او نمیتوانند موضوع را پیگیری کنند. ولی در همزمان گزارشهایی مبنیبر ضربوشتم و شکنجه آقای بخشی منتشر شد. اگرچه دادستان شوش موضوع شکنجه آقای بخشی در زمان بازداشت را رد کرده بود، اما این فعال کارگری پس از آزادی با نوشتن یادداشتی در اینستاگرام خود، بهصراحت خبر داد: «در دوره بازداشت چنان مورد ضربوشتم و شکنجه قرار گرفتم که تا ۷۲ ساعت در سلولم از جایم نمیتوانستم تکان بخورم. آنقدر زده بودند که حتی از تاب درد، خوابیدن هم برایم زجر آور بود.»
اعترافات اجباری
بهدنبال پخش ویدیوی اعترافات اجباری «سپیده قلیان» و «اسماعیل بخشی» پس از بازداشت آنها در جریان اعتراضات کارگران شرکت نیشکر «هفتتپه» در سال ۱۳۹۷، خانم قلیان از حضور «آمنه سادات ذبیحپور» در مراحل بازجویی خود خبر داد. او در ادامه از رییس سازمان صداوسیما و سردبیر بخش خبری «۲۰:۳۰» و «آمنه سادات ذبیحپور» بهدلیل تهیه و پخش این اعترافات اجباری شکایت کرد، اما این شکایت تنها ساعاتی پس از تشکیل این پرونده، از سوی دستگاه قضایی مختومه اعلام شد. اما پساز آن، آمنهسادات ذبیحپور که در میان مخالفان جمهوری اسلامی به «بازجو-خبرنگار» مشهور شده است، بهدلیل انتشار رشته توییتی که «سپیده قلیان» از حضور او در بازجوییها منتشر کرده بود، شکایت کرد.
آقای بخشی در بخش دیگری از گزارش وضعیت بازداشت خود، با اعلام اینکه: «شکنجهگران خود را سرباز گمنام امام زمان مینامیدند، اما به بنده و خانم قلیان انواع و اقسام فحشهای رکیک جنسی میدادند و ایشان را هم کتک میزدند» گفته بود: «برای من از شکنجه جسمی بدتر، شکنجههای روانی بود.» آقای بخشی در ادامه یادداشت خود از «محمود علوی»، بهعنوان «وزیر اطلاعات و یک روحانی مذهبی» پرسیده بود: «از نظر اخلاقی، حقوقبشری و بهخصوص دین اسلام، حکم شکنجه یک بازداشتی چیست؟ آیا رواست؟ اگر رواست به چه میزان؟»
شنود مکالمات تلفنی
اسماعیل بخشی در ادامه یادداشت خود تاکید کرده بود: «مهمتر از شکنجههای جسمی و روحی، بحث "شنود مکالمات تلفنی" او و خانوادهام از سوی دستگاه اطلاعاتی بوده و بازجوی من با اشاره به اینکه از مدتها قبل تماسهای تلفنیاش شنود میشده، گفت: "ما از همه چیز تو خبر داریم، حتی میدانیم همسرت چند بار بهخاطر مبارزاتت، با تو دعوا کرده است."»
او از وزیر اطلاعات دولت «حسن روحانی» پرسیده بود: «آیا شنود خصوصیترین مکالمات انسانها، از نظر اخلاقی، حقوقبشری و دین اسلام رواست؟ به چه حقی مکالمات تلفنی خصوصی بنده و همسر عزیزم را دستگاه اطلاعاتی شما باید شنود کند؟» آقای بخشی در پایان گزارشی که از وضعیت بازداشت خود منتشر کرده، از محمود علوی خواسته بود تا در یک مناظره تلویزیونی، به این موارد پاسخ گوید.
سرنوشت سپیده قلیان
سپیده قلیان، فعال مدنی است که در جریان اعتراضات کارگران هفتتپه بازداشت شد. او که در این پرونده همزمان با آقای بخشی بازداشت شد، اواخر آذر۱۳۹۷ با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد؛ اما در سالهای بعد، بارها بازداشت شده است.
این کنشگر مدنی تا وقتی که برای اجرای حکم پنج سالهاش روانه زندان شود، دفعات متعددی بازداشت شد و در رسانههای مختلف از انواع شکنجههای زندانیان و سوءرفتار با آنها پرده برداشت: «ضربوشتم زنان توسط مردان، توهین و به کاربردن فحشهای رکیک جنسی در مورد زنان، بازجوییهای بسیار طولانی، شنود مکالمات خصوصی زندانی و قطع دسترسی او به تلفن برای تماس با بیرون، اجبار زنان در پوشیدن لباس زیر در داخل بندها، اجبار به استفاده از چادر در هواخوری، لخت کردن زندانیان در حیاط زندان مقابل چشم همه برای تنبیه و عبرت دیگران و اعترافات اجباری مقابل دوربین به ترفندهای مختلف»، ازجمله این موارد هستند.
سپیده قلیان در کتاب «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد» که پیشتر توسط «ایرانوایر» منتشر شده است، روایاتی مستند از تجربه بازداشت در اداره اطلاعات دزفول و زندان زنان «سپیدار» اهواز و مواجههاش با زندانیان عرب تحت ستم را نوشت که با استقبال خوانندگان روبهرو شد.
در دومین کتاب خود با عنوان «احضار دَوالپای رسوایی با پایسیب»، که به تازگی ایرانوایر آن را منتشر کرده است، سپیده قلیان در قالب ۱۰روایت و دستور پخت شیرینیهای محبوب زندانیان، به بازگویی تجربیات دیگری از زندانهای اهواز، بوشهر، اوین و زندگی زنان زندانی و مصائب آنها پرداخته است.
خانم قلیان که بیش از پنج سال است در زندان به سر میبرد، از اسفند ۱۴۰۱ دوران حبس دو ساله خود بهاتهام «توهین به رهبر جمهوری اسلامی» را میگذراند. او که حکم یک سال زندان دیگر را هم برای پرونده دیگری دارد؛ در این سالها در زندان بهطور مکاتبهای درس خوانده و لیسانس حقوق گرفته است. او این روزها هم برای شرکت در آزمون ورودی کارشناسی ارشد حقوق جزایی و آزمون وکالت درس میخواند.
ایرانوایر پیشتر در گفتوگو با سپیده قلیان، به تفسیر کتاب از سوی این فعال مدنی پرداخته است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر