close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان‌وایر

پدربزرگ بنیتا: ما اشد مجازات را می‌خواهیم

۴ مرداد ۱۳۹۶
خواندن در ۲ دقیقه
پدربزرگ بنیتا: ما اشد مجازات را می‌خواهیم
پدربزرگ بنیتا: ما اشد مجازات را می‌خواهیم

استان وایر- پدربزرگ «بنیتا»، دخترک هشت ماهه ای که شش روز پیش در حالی که در خودرو پدرش آماده رفتن به سفر بود، توسط سارقان خودرو دزدیده و گرسنه و تشنه زیر آفتاب سوزان رها شد، در گوشه‌ای از دیوار خانه ایستاده است و با حالتی بهت زده می‌گوید: «ما اشد مجازات را می‌خواهیم.»

فرارو  در گزارشی از وضعیت خانه بنیتا نوشته است جلوی درِ خانه او را جمعیتی پر کرده است که از پنج شنبه هفته گذشته یا به دنبال او بودند و یا خبر سالم بودن این کودک هشت ماهه را دنبال می‌کردند؛ مردمی که سراسیمه خود را به محل زندگی بنیتا رسانده اند تا از صحت خبر مطمئن شوند:«در این بین مردی می‌گوید کاش واقعی نبود. حادثه درست در کم تر از یک دقیقه اتفاق افتاد. پدر بنیتا برای بیرون آوردن ماشین پیاده می‌شود و سارقان در کم تر از چند ثانیه، با سوار شدن بر خودرو، بنیتا را از خانه دور می‌کنند.»

طبق گفته پلیس آگاهی تهران، دو سارقی که اقدام به سرقت خودرو کرده اند، پس از یک هفته دستگیر شدند و سرانجام جسد بنیتا در همان ماشین در یکی از خیابان‌های پاکدشت پیدا شد.

در این گزارش آمده است پدربزرگ بنیتا که در گوشه‌ای از دیوار خانه ایستاده است، با حالتی بهت زده می‌گوید: «ما اشد مجازات را می‌خواهیم.»

 یکی از مردانی که در کنار پدربزرگ بنیتا ایستاده است نیز می‌گوید: «همان روزی که بنیتا گم شد، به کمک پدر بنیتا آمدیم. حتی تا چند روز اول شب‌ها تا دیروقت در حاشیه‌های تهران به دنبال ردی از بنیتا بودیم. به ما اطمینان می‌دادند که بنیتا سالم به خانه برمی‌گردد اما امروز جسد این بچه پیدا شده است.»

 ناگهان بین همهمه و صدای جیغ زن‌هایی که در داخل خانه عزاداری می کنند، ناگهان همهمه‌ای دیگر می‌پیچد.  ماشینی سفید رنگ به جمعیت نزدیک می‌شود و زنی خمیده اما جوان از آن بیرون می‌آید. مردی در کنارش است که بخش زیادی از وزن زن را به دوش می‌کشد. مادر بنیتا که از درمانگاه برگشته است، از بین مردها عبور می‌کند، به داخل حیاط کوچک خانه می‌رود به کفش‌های تلنبار شده جلوی در نگاه می‌کند و باز صدای شیون و زاری در محله می‌پیچد.

داخل خانه با یک در کوچک از حیاط جدا می‌شود و به محض ورود، تخت و وسایل بنیتا جلب توجه می‌کند. ناگهان زنی به میان خبرنگاران می‌آید و می‌گوید: «من مادربزرگ بنیتا هستم. ساک بنیتا داخل ماشین بود وقتی ماشین پیدا شد. ساک بنیتا دست نخورده بود، ماشین سالم بود اما بنیتا مرده بود.»
 درست در همین لحظه با حالتی غیرارادی بر سر می‌کوبد. عده‌ای او را دوباره به داخل اتاق می‌برند. پرده‌های در کوچک ورودی خانه کشیده می‌شود و درها نیز بسته و باز هم صدای شیون و زاری در فضای حیات و خانه می‌پیچد؛ خانه‌ای که هر لحظه به جمعیت مقابل آن افزوده می‌شود؛ جمعیتی که لباس سیاه بر تن دارند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

متهم: من بنیتا را زنده رها کردم/ بازپرس پرونده: شواهد مبنی بر...

۴ مرداد ۱۳۹۶
خواندن در ۲ دقیقه
متهم: من بنیتا را زنده رها کردم/ بازپرس پرونده: شواهد مبنی بر قتل عمد است