close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان‌وایر

مرضیه ابراهیمی، قربانی اسیدپاشی اصفهان عروس شد

۳۱ شهریور ۱۳۹۶
خواندن در ۲ دقیقه
مرضیه ابراهیمی، قربانی اسیدپاشی اصفهان عروس شد

استان وایر-«مرضیه ابراهیمی»، دختر زیبای اصفهانی که در ماجرای اسیدپاشی در اصفهان دچار سوختگی شدید در ناحیه صورت شده بود، ازدواج کرد و با پوشیدن لباس عروسی و برگزاری مراسم، به خانه بخت رفت.

گیل نگاه نوشت ازدواج این عروس زیبای اصفهانی امید را در دل دیگر قربانیان اسیدپاشی زنده کرد.
مرضیه آخرین بار وقتی چهره خود را سالم در آینه دید که برای پارک کردن ماشین از آینه به پشت سر نگاه کرد. خبر اسیدپاشی‌های زنجیره‌ای در اصفهان پیچیده بود اما مرضیه گمان نمی‌کرد که خودش آخرین هدف اسیدپاش باشد.

به گزارش رکنا، مرضیه ابراهیمی در جریان اسیدپاشی یکی از قرنیه‌هایش را از دست داد و بدنش نیز به‌ شدت آسیب دید و یک قسمت از سرش سوراخ شد.او چهارمین قربانی مهرماه ٩٣ اصفهان بود. خودش حادثه را این‌گونه تعریف می‌کند: «٢٣مهر ١٣٩٣ بود. ٢۴سال و ١٠ماهه بودم. وقت دندان پزشکی داشتم. با ماشین راه افتادم و رفتم به سمت خیابان "توحید" اصفهان. ترافیک سنگینی بود. عجله داشتم و منتظر بودم ماشین‌ها آرام آرام جلو بروند. دنبال جای پارک می‌گشتم. آن موقع شیشه ماشین را بالا کشیده بودم و صدای ضبط ماشین هم کم بود. گرمم شده بود. برای همین شیشه ماشین را پایین کشیدم. همان لحظه احساس کردم یک عالمه آب داغ رویم ریختند. شوکه شدم و می‌سوختم. هنوز هم وقتی این اتفاق یادم می‌آید، تنم می‌لرزد و حالم بد می‌شود. آن لحظه فقط جیغ می‌کشیدم و نمی‌دانستم چه شده است. به خودم آمدم و دیدم فایده‌ای ندارد. باید بهترین کار را انجام می‌دادم. سریع ماشین را از جایی که ترافیک شده بود، جابه‌جا و سر خیابان مهرداد پارک کردم، از نخستین مغازه‌دار خواهش کردم کمکم کند. گفتم به من اسید پاشیده‌اند ولی توجهی نکرد. مغازه دیگری که رفتم، روسری‌فروشی بود. همه مردم آمده بودند بیرون. به فروشنده گفتم کمکم کنید. من را بردند داخل مغازه، کمی آب ریختند ولی فایده‌ای نداشت چون اسیدی که روی من ریخته شده بود، ١٠٠ درصد خالص بود. اگر کلی آب هم می‌ریختند، باز هم آثار فجیعش را روی صورتم می‌گذاشت. می‌گفتم تو رو خدا به من بگید صورتم رفته؟ احساس می‌کردم گوشت صورتم از بدنم جدا می‌شود. رفتم داخل مغازه و کمکم کردند. لباسم را درآوردند و آب سِرُم ‌ریختند. به اورژانس زنگ زدند. گفتم به خانواده‌ام اطلاع دهید. ٢٠ دقیقه طول کشید تا آمبولانس رسید. همان شب گفتند دوباره در اصفهان اسیدپاشی شده است ولی نمی‌دانستم چهارمین نفر هستم.»

خواهر مرضیه ابراهیمی که همراه شوهرخواهرش، «مهرداد»، کارهای درمانی خواهرش را دنبال می‌کند، می‌گوید:«مرضیه اصلا دوست ندارد درباره اسیدپاشی حرف بزند و او و مهرداد هستند که پی گیری‌های مربوط به پرونده را انجام می‌دهند.»

مرضیه ابراهیمی در زمان وقوع حادثه در عقد بود. همسر او ٢٨ سال داشت و استاد زبان انگلیسی دانشگاه. در این مدت مهرداد یکی از افراد مهم زندگی مرضیه بوده که در همه شرایط با او مانده و عشق را به تمام معنا به همسرش ثابت کرده است. حالا آن هم با هم سر زندگی خود می روند.

 

 

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

پنج میلیون یورو اسکناس آبی برای مؤلف فوتبال ترکیه

۳۱ شهریور ۱۳۹۶
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۴ دقیقه
پنج میلیون یورو اسکناس آبی برای مؤلف فوتبال ترکیه