هیوا بێسارانی، شهروند خبرنگار، سقز
با اینکه تبلیغات «انتخابات غیرمنتظره» چهاردهمین دوره ریاستجمهوری ایران از چند روز پیش آغاز شده و کاندیداها ستادهای خود را در پایتخت و تعدادی از استانها راهاندازی کردهاند، اما بخش زیادی از مردم کردستان کماکان انتخابات را انکار و بخشی نیز در شرکت یا عدم شرکت مردد هستند؛ البته در این بین، عده کمی هم در حال آماده شدن برای شرکت در این انتخابات هستند.
***
همین چند ماه گذشته بود که یکی از بیرونقترین انتخابات در ایران برگزار شد و استان کردستان پس از تهران، کمترین مشارکت را در طول ۴۵ ساله گذشته ثبت کرد.
درحالحاضر هم بخش بزرگی از شهروندان عادی و تعداد قابل توجهی از نیروهای سیاسی که پیشتر از نیروهای تاثیرگذار در بسیج مردم و ترغیب آنها به شرکت در انتخابات بودند، کماکان سکوت پیشه کردهاند. گروهی از مردم هم در شهرهای مختلف استان کردستان هستند که باور دارند در طول این سالها از همه آنها ضربه خوردهاند و حالا با به میدان آوردن یک نیروی مثلا متفاوت، نمیتوانند گذشته سیاه جمهوری اسلامی را بشویند.
یک جوان اهل سقز در گفتوگو با شهروندخبرنگار «ایرانوایر»، با اشاره به تحرکات جریان اصلاحات در این دوره از انتخابات، میگوید: «همین چند روز پیش بود که مادر "دانیال پابندی" با یک شمع تولد ۱۹ سالگی فرزندش را جشن گرفت، فرزندی که اکنون یک سال و نیم است که دیگر در میان آنها نیست. نیروهای نظامی جمهوری اسلامی با ضرب گلوله یک نوجوان ۱۶ ساله را کشتند. در چنین شرایطی نیروهای بهاصطلاح سیاسی، با چه رویی از مردم دعوت میکنند که در انتخابات شرکت کند؟»
فرد دیگری که اخیرا بهدلیل حمایت از خانوادههای کشتهشدگان و انتشار چند استوری در اینستاگرام خود به بیش از یک سال زندان محکوم و با پیگیری وکلا، حبس او به جزای نقدی تبدیل شد، میگوید: «تا سال ۱۳۹۸ هنوز رویای بهبود اوضاع را داشتم و با میل خودم نهتنها رای میدادم، بلکه یکی از عوامل اجرایی انتخابات هم بودم. اما سال ۹۸ وقتی دیدم که سینههای مردمی که دو سال قبل مشارکت ۶۰ درصدی در انتخابات داشتند به بهانه اعتراض به افزایش قیمت بنزین آماج گلوله قرار گرفت و در عرض چند روز بیش از ۱۵۰۰ نفر کشته شدند، دچار تردید شدم.»
همین شهروند میگوید که وقایع سال ۱۴۰۱ تردیدش را به یقین تبدیل کرد که «این وضعیت درست نمیشود» و «جمهوری اسلامی وقتی پای هستی و نیستیاش به میان بیاید حاضر است نهتنها سینه ۱۵۰۰ نفر، بلکه چشم دهها هزار نفر را هدف گلوله قرار دهد.»
یک راننده تاکسی هم در میان صحبتهایش و در واکنش به احتمال آغاز به کار ستادهای کاندیداها در شهر سقز به شهروندخبرنگار ایرانوایر میگوید: «آنچه این روزها برای مردم اهمیت دارد، اقتصاد و معیشت است و تعداد قلیلی از مردم حتی حاضر به صحبت در مورد انتخابات هستند؛ چون میدانند همه آنهایی که هماکنون در میان کاندیدا هستند تا پیشاز این هم مسوولیت داشتند، ولی تغییری در اوضاع اقتصادی ایجاد نکردهاند.»
فرد دیگری که شغل دولتی دارد، نظر دیگری دارد و میگوید: «ایجاد موج انتخاباتی ممکن است تصمیم عدهای را به نفع طرفداران صندوق رای تغییر دهد. او میگوید اگر قرار باشد موجی در میان مردم کردستان راه بیفتد، معمولا برخلاف نظر حکومت است که گاهی اوقات این موج در همراهی با اکثریت مردم ایران است و گاهی برخلاف اکثریت.»
او مثال میآورد در انتخاباتی که «اکبر هاشمی رفسنجانی» برای بار دوم کاندیدا شد و رای اکثریت را هم کسب کرد، مردم کردستان خلاف اکثریت مردم ایران به «احمد توکلی» رای دادند که یکی از رقبای رفسنجانی بود. در نمونهای دیگر، اهالی کردستان در سال ۱۳۷۶ به «محمد خاتمی» رای دادند که میتوان گفت کاندیدای مورد نظر حاکمیت نبود. آنها همچنین در انتخابات سال ۱۳۹۶ در رقابت میان «حسن روحانی» و «ابراهیم رئیسی»، به روحانی رای دادند.
تلاش نیروهای اصلاحطلب در کردستان
بهواسطه حمایت جریان اصلاحات از «مسعود پزشکیان»، ستاد این کاندیدا با وساطت افرادی چون «عبدالله رمضانزاده»، استاندار سابق کردستان و سخنگو دولت دوم خاتمی و «جلال جلالیزاده»، دبیر شورای هماهنگی اصلاحطلبان کُرد در دو روز گذشته در استان کردستان شکل گرفته است.
براساس اطلاع شهروندخبرنگار ایرانوایر و گزارشهای موجود، «غریب سجادی» که نسبت خانوادگی هم با جلال جلالیزاده دارد و همچنین عضویت در دورههای چهارم و پنجم شورای شهر را در کارنامه خود دارد، مسوولیت ستاد پزشکیان را بر عهده گرفته است.
این درحالیست که جلالیزاده با اینکه قانون اجازه رییسجمهور شدن اهل سنت را نمیدهد، در صدد ثبتنام برآمد تا به قول خودش اعتراض کند به این تبعیض قانونی؛ ولی در روز شروع ثبتنامها اعلام کرد که حتی از ثبتنام هم منع شده است.
همچنین زیر مجموعه ستاد استانی در شهرستانها هم به استثنای سقز و بانه تشکیل شده است. نیروهای سیاسی اصلاحات و اعتدالیون در این دو شهر (سقز و بانه) کماکان بر سر ورود یا عدم ورود به انتخابات به نتیجه نرسیدهاند و در محافلی که تشکیل میشود، بحث پیرامون آنچه طی دو سال گذشته در سقز و پس از کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی» گذشت، به سرخط مباحث تبدیل میشود.
ناتوانی نیروهای سیاسی و مسئولان نگران
نیروهای سیاسی بر این باورند که باید مقابل تندروها به میدان بیایند و نگذارند کشور به دست اقلیت تندرو بیفتد. اما بهنظر میرسد مشکل اینجاست که آنها نمیتوانند قشر خاموش و خاکستری مردم را به این قناعت برسانند که اصلاح و اعتدال و اصولگرایی، با هم فرق دارد.
مسوولان هم نگران از میزان پایین مشارکت، سعی در افزایش آن دارند و درحالیکه دستشان برای اقناع مردم خالی است، از چهار راهبرد «مشارکت، رقابت، سلامت و امنیت» که مدنظر «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی است، سخن میگویند.
بهعنوان نمونه، «جعفر توان»، فرماندار سقز میگوید که برای دعوت به مشارکت حداکثری در انتخابات، حلقههای میانی در محلات و قرارگاههای جهاد تبیین تشکیل خواهد شد. او با اینکه دعوت از رای اولیها، حفظ بیطرفی مسوولان، برگزاری نشست با کارکنان، همکاری با ستاد انتخابات، تکریم مردم، برپایی تریبونهای آزاد و نشستهای روشنگری تاکید کرده است، اما مشخص نیست با کدام نیروهای روشنگر و در اصل با چه ترفندی، این کار را خواهد کرد.
بهنظر میرسد باید منتظر ماند و دید که آیا افکار عمومی و بهخصوص قشر خاکستری، مغلوب تبلیغات کاندیداها و طرفداران آنها میشوند یاخیر.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر