«جنگ نرم» و «جهاد تبیین» یکی از برنامههای جدی است که در سالهای گذشته جمهوری اسلامی در راستای مقابله با «اقدامات دشمن» انجام میدهد. این نظام سیاسی در این راستا عملا ایدئولوگهای مختلفی را تربیت کرده و آنها را به واسطه رسانههای متفاوت به شهرت رسانده است.
یکی از این افراد که در سالهای گذشته در مناظرههای متعدد نیز ظاهر شده، «مهدی جمشیدی»، پژوهشگر و عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
او در راستای جنگ نرم، به دنبال ساختن دوگانههای مختلف است و در سخنرانیها و نوشتههای گوناگونش مدام بر سر این دوگانهها مانند «مقاومت» و «استکبار» تاکید دارد.
جمشیدی با نظرات تند و انتقادی خود به شدت به نقد تمدن غرب، جریانهای تکنوکرات و لیبرال داخلی پرداخته است و آنها را به عنوان دشمنان هویت اسلامی معرفی میکند.
او بر مرزبندی هویتی با غرب و مقابله با تاثیرات فرهنگی آن تاکید دارد و سیاستهای تنشزدایی و تعامل سازنده با غرب را مخرب میداند.
افزودن بر آن، ضمن تاکید بر جهاد تبیین، یکی از محورهای جمهوری اسلامی را حجاب میداند و میگوید مجوز برخورد با بدحجابی را خدا داده است.
***
پوشش مهسا امینی افتضاح بود!
جمشیدی با نظرات صریح و گاهی تند در مورد حجاب، جنجالهای زیادی برانگیخته است. او در یکی از مناظرههای خود درباره مهسا امینی گفته بود: «پوشش مهسا امینی در زمان بازداشت افتضاح بوده و تصاویری که پلیس منتشر کرده، اصل نیستند... خجالت میکشم نوع پوشش او را توصیف کنم.»
بعد مدعی شده بود پلیس «نجیب» است و به همین دلیل توضیح نداده که مهسا امینی را با چه پوششی بازداشت کرده است.
او در همین مناظره گفته بود: «زن، زندگی، آزادی یعنی «زن، فحشا، هرزگی»!
جمشیدی بر اهمیت تبیین عقلانی حجاب تاکید دارد و معتقد است: «حجاب به عنوان یک حکم اسلامی، افزون بر این که جنبۀ تعبدی دارد، محتاج تعلیل نیز هست و باید ریشهها و دلایل این حکم را تبیین و تحلیل کرد تا در دل و جان مخاطب بنشیند و ماندگار و تثبیت شود.»
او معتقد است که باید تلاش بیشتری برای بازتولید فرهنگ حجاب در جامعه انجام شود و میگوید: «در دهههای پساانقلاب تاکنون، نمیتوان ادعا کرد که چشمانداز فرهنگی به حجاب و کوشش برای روایتپردازی معقول و موجه از آن فراموش شده است اما میتوان گفت که این امر، فرعی و در حاشیه بوده و اهتمام چندانی به آن نشده است. یکی از ریشههای این غفلت، بدیهیانگاری حجاب بوده است.»
در واقع سخن او آن است که تا امروز کار فرهنگی چندانی در مورد حجاب نشده است و ۳۵ نهاد متولی حجاب در ایران کاری از پیش نبردهاند.
برای همین تاکید دارد که باید کار بیشتری انجام شود و به صورت نمادین نسبت به کسانی که به حجاب اختیاری باور دارند، نفرتپراکنی میکند و میگوید آنها قربانی جنگ نرم هستند.
با این حال معتقد است که فضای جامعه بعد از اعتراضات زن، زندگی، آزادی تغییر کرده و جمهوری اسلامی نیازمند رویکرد جدیدی است.
او میگوید: «اکنون پس از پشت سر نهادن اغتشاش سال ۱۴۰۱ که به واقع یک چالش تحمیلی بود و میخواست از خلاءهای هویتی و نقصانهای فرهنگی بهره بگیرد و جامعه را در برابر حاکمیت بنشاند، باید بسیار بیش از گذشته نسبت به بازسازی انقلابی ساختار ذهنی مردم، حساس و جدی بود و تلاش کرد ذهنیتهای درهمریخته و متلاطم را به ساحل تفکر اسلامی و انقلابی سوق داد.»
نقد تمدن غرب و دشمنان داخلی
جمشیدی با دیدگاهی به شدت منفی نسبت به تمدن غرب و نقش آن در تضعیف هویت اسلامی، نظرات خود را اینگونه بیان میکند: «تمدن غرب هیچ چیزی غیر از خودش را برنمیتابد، مگر این که دیگران را در خود مستحیل کند. لذا امام دعوت به مرزبندی هویتی با غرب دارد.»
او به شدت از سیاستهای تنشزدایی و تعامل با غرب انتقاد میکند و میگوید: «سه نگاه بود که به نظر، بازدارنده و مخرب هستند؛ اول تنشزدایی، دوم گفتوگوی تمدنها و سوم تعامل سازنده. این سه نگاه به هیچ عنوان خودآگاهی تاریخی را برنمیتابند. چرا؟ چون اصلا معتقد نیستند که ما تاریخ مستقل از غرب داریم و یا باید داشته باشیم.»
جمشیدی معتقد است که غرب همواره به دنبال تحقیر و تحمیل ارزشهای خود بر دیگران بوده است و میگوید: «ما چه زمانی نزد عالم تجدد محترم بودیم که بگوییم این احترام را ما خودمان شکستیم؟ اینها از لحظه آغاز با توهین و تحقیر با ما برخورد کردند و به لحاظ تاریخی و تمدنی نگاه فرادستانه و فرعونانه به ما داشتند و الان هم دارند.»
با چنین نگاهی، او کسانی را که به ارزشهای غربی -که اکنون برخی از آنها جهانی شدهاند- باور دارند، «جاهلین مدرن» میداند و میگوید آنها از سرچشمههای «اندیشههای اصیل» مانند «مطهری» جدا شدهاند.
این نگاه دیگریساز بخشی از جامعه، عملا راه را برای مقابله و دو قطبیسازی باز و بستر نفرتپراکنی را فراهم میکند.
او همچنین دستاوردهای غرب و به ویژه مدرنیته را جاهلیت جدید غرب میداند و تاکید میکند: «تعبیر جاهلیتِ جدید حاکی از این قضاوتِ پهندامنه درباره تمدن غربی است که میخواهد در متن این قضاوتِ مفهومی، برداشتی انتقادی از آن ارایه کند. این تعبیر برخاسته از قرآن کریم است؛ چنانچه قرآن از جامعه پیشاپیامبر به عنوان جامعه جاهلی یاد میکند و با به کاربردن این مفهوم، به تقبیح و طرد آن میپردازد.»
دفاع از نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن
جمشیدی به دفاع قاطع از نظام جمهوری اسلامی و رهبر آن پرداخته و تاکید میکند که «علی خامنهای» و «روحالله خمینی» نقش کلیدی در حفظ انسجام و مقابله با تهدیدات دارند.
او برای توضیح مقصود خود به جنبش ۱۴۰۱ ارجاع میدهد و میگوید: «اصرار و تاکید همیشگی آیتالله خامنهای بر انسجام درونی جامعه ایران و همراهی آن با نظام جمهوری اسلامی چهبسا ریشه در چنین فهمی از جامعه ایران و نیروهای مخالف داشته باشد. ایشان در طول دوره اغتشاش هرگز به باجدهی و عقبنشینی رو نیاوردند و حاضر نشدند نیروهای اغتشاش و هواداران سیاسی آنها را به رسمیت بشناسند و وارد روند دادوستد با آنها بشوند. بلکه برعکس، قاطعانه موضعگیری کردند و آنها را مردم نخواندند؛ چنانکه عملشان را نیز مصداق اعتراض اجتماعی قلمداد نکردند.»
جمشیدی خمینی را کسی میداند که مشعل اسلام را در جهان زنده کرده است. میگوید: «انقلاب اسلامی نقطه عطف و سرآغازی کلیدی است. بیداری اسلامی در قبل از انقلاب ریشه دارد ولی چراغ فروزانی که کلیت جهان اسلام را روشن کرد، انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی یک تجربه عینی کامیاب و حداکثری را فراروی امت اسلامی گذاشت.»
بر این اساس، باور دارد که باید در مقابل تهدید کنندگان این «نماد اسلام» ایستاد و به شیوههای مختلف مقابله کرد.
جهاد تبیین راه مقابله با تهدیدات
مهدی جمشیدی به اهمیت جهاد تبیین در مقابله با تهدیدات فرهنگی و اجتماعی تاکید دارد و این مفهوم را یکی از محوریترین راهبردهای رهبر جمهوری اسلامی در مواجهه با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی میداند.
او بر این باور است: «نبرد روایتها، جدی و تعیینکننده است و از این جهت است که رهبر انقلاب بزرگترین جهاد را جهاد تبیین دانسته است.»
جمشیدی بر این نکته تاکید دارد که عدم توجه کافی به تبیین صحیح و روشن مسایل میتواند باعث نفوذ اندیشههای مخرب و تضعیف بنیادهای فرهنگی و اعتقادی جامعه شود.
این «جهادگر تبیین» معتقد است که تبیین دقیق و روشن مسایل دینی، فرهنگی و اجتماعی برای جامعه میتواند از گمراهی و سردرگمی مردم جلوگیری کند و آنها را در برابر شبهات و تهدیدات مصون سازد. در عین حال که باور دارد با محدود کردن دسترسیها، میتوان مردم را به سمت دادههای «مطلوب» هدایت کرد.
جمشیدی از نقش رسانهها و سیاستهای فرهنگی در تضعیف ارزشهای انقلابی هم انتقاد و بیان میکند: «این تصویرسازیها و برداشتها بدان معنا است که ذهن و اندیشه برخی از عالیترین مقامات در نظام جمهوری اسلامی هیچ تناسبی با تفکرِ امام خمینی نداشته بلکه در مقابل آن قرار داشته است و اینان در مسیر استحاله ارزشهای انقلابی و تبدیل انقلاب به نظام حرکت و سیاستگذاری کردهاند.»
مقصود او به ویژه دولت «حسن روحانی» است و میگوید این دولت بدنه بروکراتیک ایران را غربگرا و به ارزشهای اسلامی پشت کرده است.
با چنین رویکردی، به عقیده او، جهاد تبیین نه تنها یک وظیفه فرهنگی و دینی بلکه یک وظیفه ملی و انقلابی است و همه باید در آن مشارکت کنند تا از تهدیدات فرهنگی و اجتماعی جلوگیری و ارزشهای انقلاب اسلامی حفظ و تقویت شود. میگوید: «جامعه به نیروهای فکریِ پیشران نیاز دارد و همواره باید کسانی باشند که دستِ ذهن جامعه را بگیرند و اسباب هدایت آن را فراهم کنند. در غیر این صورت، نیروهای رقیب یا معارض میدانداری خواهند کرد و در همین امتداد، ذهنیت جامعه تغییر خواهند کرد.»
معتقد است که تغییر ذهنیت جامعه به نفع نظام نیست و میتواند تولید خطر کند. او از مسوولان میخواهد در مقابل این تغییرات قد علم کنند.
در واقع جمشیدی به گروهها و جریانهای مختلف در راستای باورهای خود که آن را به باورهای جمهوری اسلامی گره زده است، نفرتپراکنی میکند، به گونهای که راه را برای قوه قضاییه و نهادهای امنیتی نظام برای اقدام باز یا دستکم بستری برای تخریب و توهین به این گروهها و جریانها فراهم میکند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر