هر شهری قصهای دارد. نام کاشان هم با حمام فین و گلابگیریهای پر از عطر و بو اردیبهشت در یادها آمیخته است، اما اینروزها فعالان محیطزیست در این منطقه، از فاجعهای حرف میزنند که اگر رخ دهد، نه از فین اثری میماند، نه گلابگیری.
خبرگزاریهای ایران، ۲۰تیر سال جاری با انتشار ویدیویی، درباره یکی از بزرگترین ترکهای فرونشست زمین در ایران، در نزدیکیهای این شهر خبر دادند. ترک ۷۶ کیلومتری که از طاهرآباد در بخش مرکزی شهرستان کاشان شروع شده، و به نزدیکی شهر قم راه خود را پیش گرفته است.
کارشناسان و کنشگران زیستمحیطی، مدتها است در مورد وقوع این حادثه در کاشان هشدار میدهند. آنها علت این فرونشست عظیم را، تخلیه آبهای زیرزمینی و مصرف بیرویه آب از سوی کشاورزان منطقه عنوان کردهاند.
«ایرانوایر»، در گفتوگو با یکی از اعضای انجمن کویر سبز و «اعظم بهرامی»، پژوهشگر و کنشگر محیطزیست، درباره این فرونشست عظیم که آثارش بهوضوح بر جادههای خاکی روستایی که محل تردد کشاورزان منطقه است، گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
***
«دیگر کاری از ما بر نمیآید جز اطلاعرسانی. این فرونشست اگر به کاشان برسد، خیلی خطرناک است. طاهرآباد به منطقه مسکونی کاشان بسیار نزدیک است. برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی کاشان یک طرف، مقامهای شهر کاشان بهجای فکر کردن به مشکل خشکی این شهر، حتی پساب فاضلاب این شهر را هم نمیگذارند به زمین فرو برود، بلکه آن را به صنایع آببر مثل فولاد میدهند.»
این بخشی از گفتههای یکی از فعالان محیطزیستی قدیمی و شناخته شده شهر کاشان است که نامش به امانت نزد ایرانوایر محفوظ است.
کمآبی، خشکسالی، برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین، پدیدههایی هولناک هستند که مثل بمبهای ساعتی هر لحظه منتظر بلعیدن زمین هستند.
نهتنها کاشان، که بخش بزرگی از استان اصفهان با پدیده فرونشست مواجه است. به گفته فعال محیطزیستی که با ایرانوایر گفتوگو کرده است، بحث مدیریت بحران یک سوی ماجراست. یک سوی دیگر ماجرا شنیده نشدن صدای هشدار دلسوزان این منطقه است: «مقامات شهر ما بهرغم اینکه میدانند چنین فرونشستی در طاهرآباد بهوجود آمده و هر لحظه دارد به کاشان و از آنسو به قم نزدیک میشود، باز هم پروژه فاضلاب شهری و استفاده از آن برای صنایع آببر مثل فولاد را دنبال میکنند. رییس اداره آبوفاضلاب کاشان در گفتگویی گفته اگر بهجز فولاد کویر کارخانه دیگری هم نیازمند آب باشد، ما داریم. چراغ سبز نشان دادن برای فروش پساب فاضلاب به صنایع آببر، بدبختی بزرگی است.»
تصاویر منتشر شده از ترکهای ناشی از فرونشست طاهرآباد کاشان تکاندهنده است. مجموعه تصاویری که خبرگزاری «ایسنا» در ۲۳تیر۱۴۰۲ از این فرونشست نشان میدهد، ترکها و فروریزیهای زمین بزرگ، عمیق و جدی است. زخمهایی که به گفته اعظم بهرامی، پژوهشگر و کنشگر محیطزیست، نشان از «بیماری محیطزیستی یک منطقه» دارد.
اعظم بهرامی در شرح این جمله به ایرانوایر میگوید: «فرونشست به زلزله خزنده خاموش شهره است. چراکه باید مرتب رصد شود که دارد به چه سمتی میرود، چطور گسترش پیدا میکند و چقدر عمق دارد؟ این مسائل فقط با پایش مرتب و دورهای نقاطی که فرونشست در آن رخ داده قابل بررسی است و نمیشود آن را پیشبینی کرد. درمورد فرونشست در کاشان، فعالان محیطزیست این منطقه و حتی مقامات این حوزه در استان اصفهان گفتهاند که این ترکها از شش سال قبل مشاهده شدهاند، ترکهایی که قبلا روی آثار تاریخی اصفهان هم دیده شدهاند؛ این پدیده آسیبزاست و هم به زیرساختهای شهری هم به مکانهای طبیعی و تاریخی میتواند آسیب بزند.
علاوهبر این، فرونشست علامت و هشدار بزرگی است برای اینکه بیماری محیطزیستی را در یک نقطه به ما اعلام کند. وجود فرونشست یعنی این منطقه دیگر امکان فعالیت عمرانی، کشاورزی و ساخت و ساز به ما نمیدهد.»
فعال محیطزیستی که از کاشان با ایرانوایر گفتوگو کرده است اما، درباره توقف فعالیت کشاورزی و عمرانی در منطقه میگوید هیچ اقدامی برای توقف فعالیت کشاورزی و اصلاح الگوی مصرف آب در این منطقه صورت نگرفته است: «براساس مشاهدات ما، ترکها به خانههای طاهرآباد نرسیده است، اما اگر ترکها دهان بیشتری باز کنند، گسلها حرکت میکنند. دانشکده علوم پزشکی کاشان و تمام بیمارستانها شهر دقیقا روی گسل ساخته شده است. هیچ پیشبینی در این زمینه نشده و این موضوع میتواند به فاجعه در کاشان و قم تبدیل شود.»
رسانههای خبری رسمی در ایران، از ترکهای طاهرآباد کاشان بهعنوان «بزرگترین ترکهای فرونشست زمین در ایران» یاد کردهاند. عبارتی که مورد انتقاد «رضا شهبازی» مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات سازمان زمینشناسی قرار گرفته است. او در گفتوگو با پایگاه خبری «انتخاب» گفته است: «استفاده از واژه "بزرگترین فرونشست کشور" برای این محل درست نیست. تعیین بزرگترین فرونشست سالیانه است؛ ممکن است هر سال جایی بیشتر یا کمتر شود و سال به سال فرق کند.»
ایرانوایر همین پرسش را درباره بزرگی این فرونشست و میزان خطری که برای مناطق مسکونی کاشان و قم دارد، با اعظم بهرامی در میان گذاشت.
این پژوهشگر حوزه محیطزیست در پاسخ گفت: «برای اینکه بدانیم وضعیت ایران از منظر پدیده فرونشست زمین چقدر بحرانی است، خوب است که به ارقام توجه کنیم. اگر نرخ فرونشست در دنیا سالانه به حدود چهار میلیمتر برسد، وضعیت قرمز و بحرانی اعلام میشود. نهادهای حکومت و مقامات باید برای چارهاندیشی و رفع بحران وارد شوند. این درحالیست که ما در بازه زمانی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ در اصفهان، یک نرخ فرونشست ۱۵۶ میلیمتر را داشتیم. این یعنی چیزی در حدود چهل برابر متوسط نرخ فرونشست جهانی. همین مقایسه وضعیت بحرانی اصفهان را بهخوبی شرح میدهد.»
رییس سازمان محیطزیست اصفهان در گفتوگو با خبرگزاری «ایرنا» درباره وضعیت آبی آبخوانهای دشت اصفهان گفته است که ذخیره این آبخوانها تا ،۱۴۱۰ کاملا خشک خواهد شد.
اعظم بهرامی ضمن تایید این گفته اضافه میکند: «حتی وقتی خشکی زاینده رود توسط نهادها و سازمانهای محیطزیستی در داخل استان و کشور دنبال میشد، اعلام شده بود که خشکی این رودخانه از دلایل اصلی فرونشست در اصفهان است. ما میدانیم که میانگین فرونشستها با شرایطی که در آبخوانها مشاهده شده، میتواند حتی به دو متر در سال افزایش پیدا کند و این حقیقتا یک فاجعه است. بهدلیل اینکه ما داریم درباره شهری صحبت میکنیم که جمعیت زیادی دارد، بناهای تاریخی زیادی در آن وجود دارد که ثبت میراث طبیعی یونسکو شدهاند. یکی از فرودگاههای اصلی فلات مرکزی ایران در آنجا واقع شده و در مجموع شهر حائز اهمیتی است.»
به گفته اعظم بهرامی، خشکی و تخلیه آبخوانهای اصفهان اثر مستقیم بر پدیده فرونشست در این منطقه دارد:« دربازه زمان ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۹، سه و نیم میلیارد متر مکعب آب در آبخوانهای دشت اصفهان از دست رفته است، این یعنی ایران سه برابر ظرفیت ذخیرهسازی پشت سد اصفهان را فقط از آبهای زیرزمینی یک دشت اصفهان برداشت کرده است. این درحالیست که ذرهای مساله شهرسازی و ساختوساز ساختمانهای عظیم و این ماجراها در این شهر و شهرهای اطراف کم نشده، که بیشتر هم شده. سازمان بحران مدیریت آبهای زیرزمینی درباره فرونشست جدید کاشان پیشتر اعلام کرده بود که این فرونشست از شش سال قبل آغاز شده و با گذر زمان پیشرفت کرده است.»
کارشناسان حوزه محیطزیست بارها درباره اصلاح الگوی کشاورزی در ایران صحبت کردهاند، با اینهمه، کشاورزان در طاهر آباد کاشان همچنان طالبی و هندوانه را که پرآببرترین محصولات کشاورزی هستند، میکارند. چرا وزارت جهاد کشاورزی هیچ اقدامی برای اصلاح الگوی کشاورزی در ایران نمیکند؟
اعظم بهرامی در پاسخ به این پرسش موضوع را بسیار «پیچیده تر و درهمتنیدهتر» از آنچه در تئوری رسانه مطرح میشود ارزیابی میکند و میگوید: «در برنامههای توسعهای که در دهههای اخیر بهویژه یک دهه اخیر در ایران به اجرا گذاشته شده، معضل فرونشستها اصلا جایی نداشته است. حل این فاجعه مدام یا به زمان واگذار شده، یا برعهده مدیریتهای لحظهای بحران گذاشته شده است. موضوع این است که خیلیها گمان میکنند اگر الان در ایران مدیریت آبهای زیرزمینی و آبخوانها را آغاز و روند اصلاحی پیشه کند، موضوع حل خواهد شد؛ اما اینطور نیست. این راهکار مربوط به زمانی است که بیابانزایی و فرسایش خاک که بر پدیده فرونشست اثر تشدید کننده دارند، خودشان به مرحله بحران نرسیده باشند و به مدیریت ویژه نیاز نداشته باشند.»
او در ادامه به برنامه ششم توسعه باز میگردد و تایید میکند که بهرغم تمامی کاستیها، «مثلا در برنامه ششم توسعه، در نظر گفته شده بود که مقامات به مقدار ۱۱ میلیارد متر مکعب مدیریت آبهای زیرزمینی را در نظر داشته باشند تا بیلان منفی موجود جبران شود، اما بعد از اجرای این برنامه، بیلان منفی مدیریت آبهای زیرزمینی نهتنها جبران نشد، که حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب افزایش پیدا کرد.»
این کنشگر حوزه محیطزیست همچنین به حفر چاههای بیرویه در مناطق کویری مثل سمنان و اصفهان اشاره میکند و میگوید: «مساله مدیریت آبهای زیرزمینی به مدیریت چاهها گره زده شده است. ما شاهدیم که نهتنها کنتورگذاری و حفر چاه برای برداشت آب متوقف نشد یا کاهش نیافت، که در برخی استانها حفر چاه بهعنوان امتیازاتی که نمایندگان سیاسی در انتخاباتهای مختلف به کشاورزان میدهند، مورد استفاده قرار گرفت.»
به باور اعظم بهرامی، در ساختار فعلی حاکمیت ایران «مدیریت مشخصی برای حل بحران فرونشست و مدیریت آب در ایران وجود ندارد» و حتی با اجبار، وضعیت بهسمت روشهای غیراصولی برای تامین آب شرب شهروندان سوق داده شده است: «مثلا در جایی مثل کلانشهر تهران، وقتی ذخیره آب پشت سدها تمام شده، بهاجبار منبع تامین آب شرب شهروندان به چاهها که بخشی از آب زیرزمینی است، منتقل می شود. ما در ایران روشهای تامین آب از طریق منابع جدید مثل تصفیه، پساب، ذخیره آبهای بارندگی و بارش بهصورت نقطهای اصلا نداریم.»
این پژوهشگر محیطزیست، مدیریت آب و مدیریت کشاورزی را «در هم گره خورده» توصیف میکند و میگوید: «کاشت میوههای جالیزی مثل طالبی و هندوانه در مناطق کویری، یکی از مسائل بحثبرانگیز حوزه محیطزیست است، چراکه این میوهها عمدتا صادر میشوند و این یعنی صدور بخشی از سرمایه آبی ایران بهصورت سفید و ناشمرده. من جایی ندیدم که وزارت جهاد کشاورزی جایی ورود کرده باشد به موضوع تغییر الگوی کشت، آموزش کشاورزان یا حتی پروژههای نکشت [که راهکاری کوتاه مدت است.]»
پروژههای نکشت، طرحهایی است که به کشاورزان پول پرداخت میکند تا در زمینهای خود چیزی نکارند. این پروژهها در برخی مناطق از جمله سیستانوبلوچستان، اطراف دریاچه ارومیه و حتی اصفهان در سالهای گذشته اجرا شد اما با ضرروزیان و خسران مالی گسترده کشاورزان همراه شد، چراکه پرداخت مبالغ به آنها بهدرستی صورت نگرفت و کشاورزان هم تصمیم گرفتند با کاشت محصول روی زمینها، معیشت خود را تامین کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر