امیرحسین مرادی و علی یونسی، دو دانشجوی نخبه زندانی، در نامهای از زندان اوین به مناسبت سومین سالروز بازداشت خود که دیروز سهشنبه۲۲ فروردین منتشر شده ضمن روایت بخشی از رنج شکنجه سالهای زندان، نوشتهاند: «ما نیز مانند تمام جوانانی که در خیابانها کشته شدند آرزویی جز آزادی ایران نداریم.»
علی یونسی دانشجوی مهندسی کامپیوتر و برنده مدال نقره المپیاد نجوم کشوری سال ۹۵ و مدال طلای المپیاد جهانی نجوم سال ۹۶ است. امیرحسین مرادی نیز دانشجوی فیزیک و برنده مدال نقره المپیاد نجوم کشوری سال ۹۶ است.
این دو دانشجوی زندانی در بخشی از نامه خود نوشتهاند که «۲۲ فروردین ۹۹ همراه با ضرب و شتم شدید دستگیر و به بند ۲۰۹ منتقل شدیم. جمعا بیش از ۲ سال را در سلولهای انفرادی و سلولهای در بسته سر کردیم و در سومین سال به بند عمومی زندان اوین منتقل شدیم.»
این دو ضمن اشاره به اینکه مسئولان آنها را به اعدام تهدید کردهاند، نوشتهاند: «در میانه شکنجه و فشار و تهدید به اعدام، ما خود را قطرهای از رود خروشانی میدیدیم که تلاش میکند سدی به نام دیکتاتوری را که بر سر راه تاریخ ایران قرار دارد بشکند و به دشت زیبای آزادی برسد.»
آنها ضمن قدردانی از حمایت مردم از خودشان در پایان این نامه نوشتهاند: «ما در پس رنجها و سختیهای این سالیان به فرارسیدن لحظه های شادی حقیقی، به طلوع صبح زیبای آزادی و به تحقق ایران آزاد یقین داریم.»
متن کامل نامه امیرحسین مرادی و علی یونسی از زندان در زیر آمده است:
۲۲ فروردین ۹۹ همراه با ضرب و شتم شدید دستگیر و به بند ۲۰۹ منتقل شدیم. جمعا بیش از ۲ سال را در سلولهای انفرادی و سلولهای در بسته سر کردیم و در سومین سال به بند عمومی زندان اوین منتقل شدیم.
در این ۳ سال مسیری پرحادثه را پشت سر گذاشتیم. آن روزهای سخت پس از دستگیری هنگامی که در ابتدای جوانی از کلاس درس دانشگاه به سلولهای انفرادی منتقل شده بودیم، از خود می پرسیدیم که این دیوارهای سنگی که بیش از ۵۰ سال از بنا شدن آنها میگذرد شاهد درد و رنج و شکنجههای چه کسانی بودهاند؟ این دیوارها در دل خود میزبان انسان های عاشقی بودند که برای آزادی ایران به استقبال سختیها رفتند و با ایستادگیشان اوین را تبدیل به نمادی مشترک از سرکوب در دو دیکتاتوری کردند.
در میانه شکنجه و فشار و تهدید به اعدام، ما خود را قطرهای از رود خروشانی میدیدیم که تلاش میکند سدی به نام دیکتاتوری را که بر سر راه تاریخ ایران قرار دارد بشکند و به دشت زیبای آزادی برسد.
در دل آن روزهای سخت، حمایتهای شما مردم عزیز ایران پشتوانه و تکیهگاه ما شد. حمایتهایی که سدی محکم میان ما و چوبه دار شد، سدی که گذر زمان در آن اثری نکرد تا ما تمام زندگی مان را مدیون شما باشیم و این افتخاری است بزرگ برای ما، امیدداریم و در تلاشیم شایسته این حمایت های بی دریغ باشیم.
ما در آغوش مهر و حمایت های شما هموطنان از بسیاری از خطرات در امان ماندیم تا بیش از پیش خود را مدیون شما بدانیم و با خود عهد میکنیم تا آن روز که آزادی ایران را در کنار هم جشن بگیریم دغدغه آزادی خود را نداشته باشیم و لحظه به لحظه یاد آن کودکانی هستیم که بارها برای کسب عناوین علمی از ما شایستهترند اما فقر و تبعیض فرصت را از آنها گرفته است.
ما نیز مانند تمام جوانانی که در خیابان ها کشته شدند آرزویی جز آزادی ایران نداریم و در برابر آنها مقاومت در زندان وظیفهای است کوچک بر دوش ما.
ما در پس رنجها و سختیهای این سالیان به فرارسیدن لحظه های شادی حقیقی، به طلوع صبح زیبای آزادی و به تحقق ایران آزاد یقین داریم.
دوستدار شما امیرحسین و علی
فروردين ١٤٠٢
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
یک دیکتاتوری است آن هم آخوندی
فریب چپول ها و مجاهدین خلق و مصدقی ها و قاجارپرستان و تجزیه طلبان و تروریست های داخلی و فلسطینی و لبنانی را که شورشیان ایران فروش ۵۷ بودند و آخوندها را به خواست بلوک شرق و غرب به قدرت رساندند نخورید. آنان به خاطر مزدوری شان از پهلوی اول و دوم زخم خوردند نه به خاطر دوستی ایران و ایرانی. هنوز هم از اعمال خود و شورش ۵۷ پشیمان نیستند و مبارزه شان به خاطر سهمشان از سفره قدرت، حکومت و ثروت به یغمارفته ملت ایران است که آخوندهای تنهاخور بالا کشیدند و آنان را قال گذاشتند.
در زندان های پهلوی، ایران فروشان محبوس بودند ولی در زتدان های حکومت آخوندی ۹۰درصد ایران دوست اند.
پهلوی ها افرادی را بورسیه کردند تا در بهترین دانشگاه های جهان تحصیل کنند؛ متخصص شوند؛ برگردند و به ایران خومت کنند تا از بیگانگان بی نیاز شویم ولی آنان رفتند سر از لبنان و فلسطین و لیبی و شوروی و ... درآوردند؛ شورشی و تروریست شدند و برگشتند
دست پهلوی ها بی نمک نبود، کودتاچیان۵۷ نمکخورهای نمکدان شکن بودند.
اگر خامنه ای سهم آنان را از شورش۵۷ بدهد، همه با سر به زیر عبای او شیرجه می روند! ... بیشتر