«ایرانوایر»، هر هفته جمعهها بهصورت زنده در اینستاگرام به میزبانی «رقیه رضایی» و با حضور «فریبا بلوچ»، فعال حقوقبشر بلوچ و برنده جایزه بینالمللی «زنان شجاع سال ۲۰۲۴»، اخبار مهم و موارد نقض حقوقبشر در بلوچستان را به زبانهای فارسی و بلوچی پوشش میدهد. خبرهای هفته اخیر، همگی مرتبط با ناچیز دانستن جان شهروندان بلوچ، تحقیر و آزار سیستماتیک آنها و ایستهای بازرسی دائمی نیروهای نظامی و امنیتی در شهر زاهدان بود که در پی کشتار شهروندان و نمازگزاران در جمعه ۸مهر۱۴۰۱، جمعه خونین زاهدان، فشارهای مضاعفی را بر ساکنان زاهدان و بهخصوص شهروندان بلوچ وارد کرده است.
***
جمعه ۲۵خرداد۱۴۰۳، ویدیویی در شبکههای اجتماعی و از سوی رسانههای حقوقبشری بلوچ منتشر شد که در آن یک مرد جوان بلوچ در مقابل چشمان خانوادهاش، مورد ضربوشتم شدید و تحقیر قرار میگیرد.
انتشار این ویدیو، واکنشهای بسیاری را در شبکههای اجتماعی، بهخصوص در بین شهروندان بلوچ در پی داشته است. فریبا بلوچ، فعال حقوقبشر در برنامه زنده اینستاگرامی ایرانوایر، درباره اخبار هفتگی بلوچستان با اشاره به دائمی بودن دستکم ۱۵ ایست بازرسی نیروهای نظامی در ورودی و خروجیها و داخل شهر زاهدان، این شهر را به منطقه نظامی تشبیه کرده و گفت که این مساله چیزی نیست فقط این هفته شاهدش باشیم. این نظامیگری و پلیسیکردن جو شهرهای بلوچستان، مخصوصا در بعد از جمعه خونین زاهدان، تبدیل به زندگی روزانه مردم در بلوچستان شده است.
او تاکید کرد: «بعد از جمعه خونین زاهدان، تمام شهر پر از دوربینهایی است که بر مردم نظارت میکند و حدود ۱۵ ایست بازرسی بهصورت ثابت دایر شده است. تصور کنید شما همینطور در شهر رفتوآمد میکنید و با خانوادهتان میگردید، شما را متوقف میکنند، کارت شناسایی میخواهند و خودروها را بازرسی و تفتیش بدنی میکنند.»
به گفته خانم بلوچ، ویدیوها و خبرهایی که از بلوچستان درباره پلیسیگری حکومت به رسانههای حقوقبشری می رسد، فقط حجم اندکی از اتفاقات و موارد نقض حقوقبشر شهروندان است و این موارد روزانه و مکرر روی میدهند. او همچنین بیشناسنامهها و افرادی که بهدلیل نداشتن اسناد هویتی همیشه در خطر ردمرز و بازداشت هستند را، جزو آسیبپذیرترین اقشار در مقابل این سیاست پلیسیگری و نظامیگری در شهر زاهدان و سایر شهرهای بزرگ بلوچستان خواند.
این فعال حقوقبشر البته ایستهای بازرسی و نظامی کردن شهرهای بلوچستان را بخشی از یک رفتار هماهنگ و سیستماتیک حکومت در آزارواذیت شهروندان بلوچ خواند و گفت که بعد از جمعه خونین زاهدان، بغض حکومت از مردمی که برای دادخواهی و حقخواهی هر جمعه به خیابان میآمدند، باعث شده که این فشارها افزایش بیشتری پیدا کنند.
او این سیاست را، بخشی از تلاش حکومت برای «نسلکشی» بلوچستان تعبیر کرد و به اخبار آزار طلاب مسجد مکی که در آستانه عید قربان قصد سفر به زادگاههای خود و دیدار خانوادههایشان را داشتند اشاره کرد. او گفت که شماری این طلبهها که در مسجد مکی تحصیل علوم دینی میکنند، در ایست بازرسیهای شهر زاهدان، مورد بازجویی قرار گرفتهاند و از برخی آنها تعهد گرفته شده که دست از فعالیت بردارند و به زاهدان بازنگردند.
او کشتار سوختبران را نیز، بخشی از همین سیاست توصیف کرد و گفت: «امکان ندارد ما هر هفته چندین شهروند بلوچ سوختبر نداشته باشیم که زخمی و کشته نشده باشند. اینقدر وقیح شدهاند که با شلیک مستقیم به سوختبران، زمانی که حتی میدانند باری که این شخص دارد سوخت است و حق شلیک ندارند، بااینحال شلیک میکنند و وقتی خودرویشان و بعضا خودشان زنده در آتش میسوزند، ماموران میایستند و نظاره میکنند. این هفته فردی بود که با موتور سوختبری میکرد، بعد از شلیک ایستاده بودند و منتظر شده بودند موتورش، تنها دارایی این شهروند بلوچ در آتش بسوزد، او را بهشدت ضربوشتم کرده و بعد رفته بودند.»
او به حمله نیروهای امنیتی بدون حکم قضایی به منزل یک خانواده نیز اشاره کرده و گفت که ماموران بهدنبال پسر خانواده بودند، ولی چون او در خانه نبود، در خانهای که کودک در آن بوده، بدون دلیل شلیک کرده و برادر جوانی که به دنبالش بودند را که یک پسربچه ۱۳ ساله است، مجروح کردهاند.
خانم بلوچ با توصیف این وضعیت پرسید: «در کجای ایران جرات میکنند به خانه مردم بروند و به آن شلیک کنند؟ هیچ قانونی در بلوچستان وجود ندارد، فقط قانون کشتار مردم بلوچ است و قانون جنگل حکمفرماست.»
این فعال حقوقبشر، به لزوم پرداختن رسانههای حقوقبشری، بهویژه تلویزیونهای فارسیزبان به اخبار نقض حقوقبشر در بلوچستان تاکید کرد و گفت که در زمان تداوم اعتراضات خیابانی در بلوچستان جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، رسانههای فارسیزبان اخبار بلوچستان را پوشش میدادند، اما بعد از یک سال و نیم حضور مردم در خیابان و سرکوب آنها، با توقف جمعههای اعتراضی، اخبار بلوچستان در رسانهها محدود شده است.
او اضافه کرد: «کشتار خیلی بیشتر از قبل شده و توجه بیشتر رسانهها را میطلبد. الان مردم بلوچستان بیشتر نیاز دارند که حواسها به سمت بلوچستان باشد. الان نسلکشی وحشتناک در بلوچستان در رخ دادن است و این ویدیوها و تصاویر، جان انسانهاست و اینها عدد نیستند. کشتار بلوچها تبدیل شده به یک امر عادی، ولی این اصلا عادی نیست و باید واکنش نشان دهیم.»
او خواستار بلند شدن صدای جامعه جهانی درباره کشتار مردم بلوچ به روشهای مختلف شد و از مردم ایران نیز خواست که صدای مردم بلوچ باشند و پرسید چرا سوختبر ۱۱ ساله باید زنده در آتش بسوزد و به کودک ۱۳ ساله در خانه خودش شلیک کنند. تصور کنید خودتان در آن فضا زندگی کنید و این برای شما و خانوادههایتان باشد. او تاکید کرد: «این مساله نیاز به توجه و عکسالعمل بیشتر از طرف همه دارد.»
رقیه رضایی در تایید صحبتهای خانم بلوچ نیز بر این تاکید کرد که جمهوری اسلامی در پی سرکوب اعتراضات خیابانی، در ساحتهای مختلف در حال «انتقامجویی» از مردم بلوچ است که مدتها بعد از مردم سایر مناطق ایران هنوز به اعتراضات ادامه میدادند.
استخدام نیروهای غیربومی، تبعیض علیه شهروندان بلوچ و دائمی کردن فقر
فریبا بلوچ در ادامه این لایو، با اشاره به خبر استخدام نیروهای متخصص ستادی غیربومی در شرکت «پتروشیمی نگین مکران چابهار»، درباره تبعیضهای ساختاری در نظام استخدامی در جمهوری اسلامی گفت. او با اشاره به اینکه حتی در مناصبی که مستقیما با جامعه و زبان مردم بلوچستان در ارتباط است نیز سازمانهای دولتی و غیردولتی از افراد غیربومی استفاده میکنند، گفت: «در حالیکه مردم منطقه با فقر دستوپنجه نرم میکنند، جمهوری اسلامی با کشورهای مختلف در چابهار قرارداد امضا میکند و حتی شغل نیست و مردم از سر ناچاری مجبورند سوختبری کنند و اینطور کودک یازده ساله سوختبر در آتش میسوزد و جان خود را از دست میدهد.»
او تاکید کرد که اگر نیروی متخصص نباشد، کسی مخالف نیست که نیروی متخصص از شهرهای دیگر بیاورند، همه خوشحال میشوند از آبادانی و توسعه شهرشان، ولی موضوع در مورد بلوچستان این است که نیروهای تحصیلکرده و متخصص بلوچ از سر بیکاری ناچارند سوختبری کنند و کشته شوند؛ ولی در این مشاغل استخدام نمیشوند. این رنج سالیان مردم بلوچ است.
رقیه رضایی در ادامه صحبتهای فریبا بلوچ، به نحوه مدیریت پروژههای توسعهای بهخصوص در قلمروهای سرزمینی مردم بومی کانادا اشاره کرد و گفت در کشورهایی مانند کانادا، مردم بومی و نمایندگان آنها تصمیمگیرندگان این پروژهها هستند و حق اعتراض برای آنها محفوظ است.
او رفتار جمهوری اسلامی در مناطقی مانند بلوچستان را، «استثمار» منابع سرزمینی جمعیت تحت تبعیض و استعمار آن مردم و اقلیم آنها توصیف کرد. او به استخدام نیروهای محلی و بومی اغلب بهشکل کارگران فصلی و رده پایین مثلا در معدن طلای «آقدره» در استان آذربایجان غربی که جمعیت آن منطقه کُرد و ترک هستند اشاره کرد و گفت شرایط در معدن طلای تفتان هم شرایط بههمین گونه است.
استثمار محیطزیست برای تامین منافع حکومت و وابستگانش
رقیه رضایی در ادامه این برنامه لایو، از فریبا بلوچ درباره خبری که هفته پیش از مشکلات تنفسی ساکنان روستاهای نزدیک به منطقه طلای تفتان منتشر شد، پرسید.
فریبا بلوچ با اشاره به استشمام بوی گوگرد توسط مردم محلی در این منطقه، به گزارشهای مربوط به مشکلات تنفسی افراد آسیبپذیر پرداخت و گفت: «مساله مهم در معدن طلای تفتان، علاوهبر اینکه این معدن عوایدی برای خود مردم بلوچ ندارد، زیانی است که به مردم میرسد. مساله تخریب محیطزیست منطقهای که بسیار زیبا و بکر است، مطرح است. آن منطقه درختان کهنسال بنه دارد که گزارشهایی از قطع کردن و دفن آنها بهطور پنهانی منتشر شده است. این آسیب جدی به محیطزیست است و موضوعی است که مردم را نگران کرده است.» او تاکید کرد که این آسیبها علاوهبر محیطزیست، زیست روزمره مردم را نیز دچار اختلال کرده است.
قتلهای به نام ناموس، نباید سکوت کرد
فریبا بلوچ، با اشاره به قتل بهبهانه ناموس دو نوجوان ۱۵ و ۱۷ ساله در بلوچستان بهدست عموهای دختر، به این دلیل که این دو نوجوان با هم چت میکردهاند، از ضرورت سکوت نکردن شهروندان در این باره گفت.
او با تاکید بر نقش نظام سیاسی حاکم بر این، در پررنگ کردن تداوم خشونت علیه زنان در غالب مفاهیمی چون «ناموس» و «غیرت» گفت: «ما قانون حمایت از زن و دختر نداریم، ولی سکوت کسانی که از این قتل باخبر بودند ولی سکوت کردند، برای من دردناکتر بود. وقتی از نقض حقوقبشر مردم بلوچستان صحبت میکنم، همین قدر این مساله برایم مهم است که حق یک زن و ظلم علیه زنان هم برایم مهم است.»
خانم بلوچ با تاکید بر اینکه ظلم و خشونت از طرف هر کسی که صورت بگیرد نباید در برابر آن سکوت کرد، ادامه داد: «چهار سال پیش وقتی هاجر را در بلوچستان به نام ناموس به قتل رساندند و اتفاقا من با ایرانوایر درباره آن صحبت کردم، خیلیها به من پیام دادند که ما میدانستیم ولی چون مساله ناموس بود و در خانواده بود، درباره آن سکوت کردیم. اما بحث جان انسان مطرح است، جان کودکان در این مورد. این کشته شدن چه به دست جمهوری اسلامی باشد، چه فرد دیگری، جان انسان و زنان است و نباید سکوت کرد. چرا باید نگران باشیم که مردم شهرهای دیگر یا جمهوری اسلامی چه عکسالعملی نشان میدهند. کشتار انسانها با هر نامی محکوم است.»
او تاکید کرد: «جنایت را هر کسی مرتکب شود، باید جنایتکار حتی به دست همان قانون سپرده شود. من خواهش میکنم از همه دوستانی که ما را اینجا میبینند که سکوت نکنند. اگر از ظلم جمهوری اسلامی صحبت میکنید، در برابر ظلمی که کسی نسبت به زنان اعمال کرد، سکوت نکنند. هیچ انسانی صاحب انسان دیگر نیست. نگذارید این قتلها افزایش پیدا کند.»
در نگین ایران، از برق و آب خبری نیست
فریبا بلوچ در پایان به اشاره به پیامی که از یکی از مخاطبان دریافت کرده، درباره قطعی آب و برق در چابهار که جمهوری اسلامی ادعای توسعه آن را دارد و آن را قطب اقتصادی منطقه میخواند، گفت: «مردم روزانه چهار ساعت در ساعات اوج گرما که این روزها بالای ۴۴- ۴۵ درجه است، برق ندارند. این روزها به عید قربان هم نزدیک میشویم و این عید برای مردم اهل تسنن بسیار مهم است و مردم خرید میکنند، اما در این پیامی که من دریافت کردم گفته شده بود که برق مراکز خرید در این روزها که مغازهداران کسبوکار خوبی دارند، قطع شده و این علاوهبر مختل کردن زندگی، معیشت و نان شهروندان را هم تحتتاثیر قرار داده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر