ششصد تن از فعالان صنفی معلمان، کارگران، دانشجویان، خانواده دادخواهان و آسیب دیدگان چشمی با صدور بیانیه مشترکی حمایت خود از بیانیه معلمان در تحریم انتخابات را امضا کردند.
در این بیانیه با اشاره به اینکه بیانیه معلمان «محصول اندیشه کسانی است که سالها در مسیر آموزش، روشنگری، مطالبهگری، اصلاح و بهبود جامعه تلاش کرده و هر هزینهای را در این راه به جان خریدهاند» از عموم مردم درخواست شده تا «متحد و یکپارچه از شرکت در این نمایش بدفرجام برای ایران و مردم ایران خودداری کنند.»
اسامی کامل امضاکنندگان را اینجا ببینید.
متن این بیانیه را در ادامه بخوانید.
«با سلام خدمت هموطنان خسته، رنجدیده اما آگاه، استوار و امیدوار
ما جمعی از اقشار مختلف جامعه که همچون بسیاری از دیگر هموطنان بهدلیل اعتراض و حقطلبی در طول سالهای اخیر متحمل هزینهها و آسیبهای فراوان شدهایم، از این طریق همراهی، همسویی و حمایت خود را از بیانیه محکم و استدلالی ۵۲۰ نفر از معلمان مبنی بر عدم مشارکت در انتخابات که بسیار دقیق، آگاهانه و مسئولانه نوشته شده است را، اعلام میکنیم.
از شما هموطنان عزیز نیز درخواست داریم تا با مطالعه این بیانیه و اندیشیدن به آنچه در آن آمده است و دقت به این موضوع که این دلایل محصول اندیشه کسانی است که سالها در مسیر آموزش، روشنگری، مطالبهگری، اصلاح و بهبود جامعه تلاش کرده و هر هزینهای را در این راه به جان خریدهاند، متحد و یکپارچه از شرکت در این نمایش بدفرجام برای ایران و مردم ایران خودداری کنید. صد البته پس از آن، همه با هم متحد و یکپارچهتر از قبل برای تغییر حقیقی طبق خواست و اراده ما مردم و نه آنچه اقلیت مخالف آزادی و برابری در همه این سالها به زور به ما تحمیل کردهاند و در این روزها در نمایشهای سخیف به نام مناظره انتخاباتی، همچنان به شکلی علنی بر آن تاکید دارند، تلاش میکنیم.
ما اگر چه امکان و فرصت برای برپایی ستاد حامیان عدم مشارکت در انتخابات نداریم اما، هر کدام از ما میتوانیم موثرتر و پرقدرتتر از یک ستاد عمل کنیم. ما بر این باوریم با تکیه بر مقاومت مدنی و با نشر آگاهی و ایجاد اتحاد در عمل میتوان جنبش آزادیخواهی مردم ایران را به پیش ببریم.
به امید ساختن و داشتن ایرانی آزاد،آباد و سرفراز»
بیانیه اولیه ۵۲۰ نفر از فرهنگیان ایران: هفت دلیل عدم مشارکت در انتخابات
سوم تیرماه جاری ۵۲۰ تن از معلمان، فعالان صنفی و فرهنگیان شناخته شده سراسر کشور با امضای بیانیهای عدم شرکت خود در انتخابات را اعلام کردند. هفت دلیل آنها برای عدم مشارکت در انتخابات به این شرح بود:
۱- انتخابات در جمهوری اسلامی از معنای حقیقی -که همان اعمال اراده و خواست مردم است خالی شده و - صرفا به یک مناسک سیاسی برای معرفی افراد مورد تایید حاکمیت تبدیل شده است. حضور در چنین انتخاباتی فارغ از اینکه نام کدام کاندیدا بهعنوان فرد پیروز اعلام میشود، معنایی جز پذیرش و تایید وضع تحمیلی کنونی و توهین به شعور اجتماعی مردم ندارد.
۲- دولتها در ایران، از دو حالت خارج نبوده و نیستند: یا اراده و میل به تغییر بر اساس خواست و رویکرد اکثریت مردم را دارند. اما، از توان لازم برای انجام آن برخوردار نبوده و نیستند. یا هدفشان حفظ حکومت طبق خواست و اراده همان هسته سخت قدرت است. در هر دو حالت، نتیجه و پایان عملکرد آنها، برای مردم یکسان است. از این جهت، انتخاب ما تفاوتی در وضعیت زندگی ما ندارد.
۳- اگرچه منکر تفاوتهای فردی در منش و نگرش کاندیداها نیستیم اما؛ تنها کاندیدایی که شاید انتظار تغییر از او میرود، دو گزاره کلیدی، مهم و البته همراه با بیان صادقانه دارد: "برنامه ندارم و همان برنامه دولت قبل که مصوب شده را طبق قانون اجرا میکنم. در جهت اجرای سیاستهای کلی نظام و اجرای منویات مقام معظم رهبری تلاش میکنم."
خب سوالی که باید حامیان و مبلغان تنها کاندیدای با منش و نگرش تاحدودی متفاوت از دیگر کاندیداها پاسخ دهند؛ این است که: آیا مشکل اکثریت مردم که مخالف وضع موجود هستند، اجرا نشدن و بی توجهی رؤسای دولت قبل به سیاستهای کلی نظام بوده است که، این وعده، موجب بازگشت دوباره مردم معترض و ناراضی به پای صندوق رای شود؟
۴- هر عقل سلیمی قبول دارد که بخشی از مشکل کشور، معلول ناتوانی و ناکارآمدی مدیران و انتخاب جناحی و ایدئولوژیک بهجای انتخاب بر اساس شایستگی و تخصص و تجربه لازم است. اما تجربه دولت خاتمی و دولت روحانی نشان داد که حتا اگر تا حدودی امکان انتخاب مدیران متخصص و شایستهتر وجود داشته باشد -که مانند طبیبی حاذق تشخیص دهند عامل و ریشه مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کجاست- اما ساختار حقوقی و حقیقی قدرت (اختیارات قانونی و عملکرد فراقانونی دیگر نهادها) ذرهای اجازه درمان نمیدهد.
۵- مشارکت در انتخابات نادیده گرفتن تمام هزینههایی است که در طول این سالها به مردم تحمیل شده از عقب ماندگی شدید در توسعه گرفته تا هزینههایی چون اخراج از کار، مهاجرت اجباری، زندان و حتا متاسفانه و ناباورانه کشتار مردم به دلیل اعتراضات خیابانی. زیرا، آشکارا این پیام را برای هسته سخت قدرت دارد که: "تو هر بلایی بر سرمان بیاوری، ما چارهای جز بازی در زمین تو و طبق قواعدی که تو تعریف میکنی، نداریم." بههمین دلیل، ما بههیچ عنوان در زمینی که کمترین قدرتی برای تعیین قواعد در آنرا نداریم، بازی نخواهیم کرد.
۶- برخی بر این باورند که: هم میشود در انتخابات شرکت کرد و هم به اعتراضات با راهبرد مقاومت مدنی ادامه داد. اما این ادعا - اگر برای فریب مردم نباشد - باید گفت: ادعایی است بسیار نادرست. زیرا منطق مقاومت مدنی، یعنی اینکه حکومت طبق قواعد رسمی اجازه تغییر و مطالبهگری نمیدهد و شهروندان ناچار میشوند، خارج از قواعد رسمی و با تکیه بر قدرت حاصل از همگرایی و انسجام به خواست و مطالبه خود دست پیدا کنند.
اما مشارکت در انتخابات یعنی پذیرش این موضوع که راه قانونی و رسمی اعمال نظر و مطالبهگری باز است. به همین دلیل مشارکت در انتخابات بدون اینکه هیچ دستاوردی داشته باشد، به شدت موجب تضعیف و شکاف در صفوف معترضان میشود.
۷- این دلیل آخر، کاملا معطوف به این نظر اصلاحطلبان است که: "پزشکیان در مقاطع حساس که مردم سرکوب شدند، از مردم حمایت کرده است." برای اثبات این مدعا به نطق پنج دقیقهای هفتم تیر ۸۸ پزشکیان در مجلس و نامه اول مهر ۱۴۰۱ درباره مرگ [قتل] مرحوم مهسا امینی و چند برنامه تلویزیونی و مصاحبه با خبرگزاریها اشاره میکنند. در حالی که اگر فیلم آن سخنرانی را مشاهده کنید و یا نامه اول مهر را بخوانید، حتا در یک جمله آن به کشته شدن مردم در خیابان اشاره نمیشود. اما بر فرض قبول این مدعا، آیا در طول ۱۶سال نمایندگی مجلس، وقتی طبق اصل ۸۴: "هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید" آیا ایشان در طول همه این سالها از اخراج کارگران، معلمان، اساتید و دانشجویان معترض بیاطلاع بودند؟ آیا در طول همه این سالها، از زندانی شدن فعالان صنفی، سیاسی، رسانهای و دانشجویی، بیاطلاع بودند؟ آیا بهعنوان یک نماینده مجلس و پزشک متخصص، علت مرگ مهسا امینی - که خودشان شفاف سازی درباره آن را ضروری و منتج به جلوگیری از هزینههای بیشتر عنوان کردند را - پیگیری کردند؟
اگر مردمی بودن یعنی یک سخنرانی، یک نامه، یک برنامه تلویزیونی و مصاحبه با یک خبرگزاری که نتیجه مردمی بودن ایشان در دولت؛ از هم اکنون مشخص است.
ما امضا کنندگان این بیانیه، بر اساس این ۷دلیل شرکت در انتخابات را ولو با فرض پیروزی کاندیدای اصلاحطلب، اشتباه، بدون نتیجه در حل مشکلات و از همه بدتر عامل افزایش مشروعیت و انگیزه سرکوب بیشتر مطالبهگران و معترضان میدانیم و از این طریق اعلام میکنیم که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهیم کرد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر