close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

مرگ‌های مشکوک سینماگران جوان و معترض

۷ تیر ۱۴۰۳
شهره مهرنامی
خواندن در ۶ دقیقه
مرگ‌های  مشکوک سینماگران جوان و معترض
در روزهای اخیر، مرگ مشکوک «بهاره للهی»، کارگردان و سازنده فیلم و همچنین «ایمان پورقلی‌زاده»، سینماگر جوان، واکنش‌برانگیز شده است. هر دو آن‌ها از بازداشتی‌های اعتراضات ۱۴۰۱ بوده‌اند.
مرگ‌های  مشکوک سینماگران جوان و معترض
منتقدان جمهوری اسلامی مرگ مشکوک «داریوش مهرجویی» و همسرش را یادآور قتل‌های زنجیره‌ای چهرهای فرهنگی مخالف جمهوری اسلامی می‌دانند
مرگ‌های  مشکوک سینماگران جوان و معترض
جمهوری اسلامی علت مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد

در دوسال گذشته، سینمای ایران حوادث و رویدادهای متعدد و متفاوتی به خود دیده که هرکدام خبری تکان دهنده بوده‌اند؛ از جوایز سینمایی بین‌المللی برای فیلم‌هایی که خط قرمزها را رد کردند، تا پیوستن سینماگران به مردم معترض؛ از مرگ مشکوک کارگردانان سرشناس گرفته، تا زندانی شدن بازیگران محبوب و معروف. حالا مرگ مشکوک دو سینماگری که سابقه بازداشت از سوی نهادهای امنیتی را داشته‌اند، واکنش برخی از رسانه‌ها و نهادهای صنفی سینمایی را به دنبال داشته است.

***  

مرگ های مشکوک و جنازه‌هایی که روی دست سینما ماند

در هفته‌های اخیر، مرگ مشکوک «بهاره للهی»، کارگردان و سازنده فیلم‌های کوتاه مستند، واکنش‌هایی را به‌دنبال داشت. چندی پیش رییس هیات‌مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران وابسته به خانه سینما، در نامه‌ای خواستار دریافت «گزارش واقعی» نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی درباره احتمال «قتل، فوت یا درگذشت مشکوک» این فیلم‌ساز شد. «بهاره للهی حاجی دلائی»، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ۴۰ ساله که پیش‌تر در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ نیز بازداشت شده بود، زمستان ۱۴۰۲ ناپدید شد. به گفته یک منبع خبری، این کنشگر فرهنگی «بدون اطلاع خانواده‌اش» در گورستان بهشت سکینه در استان البرز به خاک سپرده شده و سپس به نزدیکانش اطلاع داده شده است.

در روزهای اخیر هم پیدا شدن جسد «ایمان پورقلی‌زاده»، سینماگر جوانی که سابقه بازداشت شدن در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ را داشت، توجه رسانه‌ها و سینماگران را به خود جلب کرد .مرگ مشکوک دو سینماگر جوان با فاصله کم در‌حالی اتفاق افتاد که افکار عمومی هنوز پاسخ قانع کننده ای درباره مرگ دو کارگردان سرشناس سینمای ایران دریافت نکرده است. 

درحالی‌که منتقدان جمهوری اسلامی مرگ مشکوک «داریوش مهرجویی» و همسرش و «کیومرث پوراحمد» را یادآور قتل‌های زنجیره‌ای چهرهای فرهنگی مخالف جمهوری اسلامی می‌دانند، جمهوری اسلامی علت مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی، و علت مرگ داریوش مهرجویی و «وحیده محمدی‌فر» را، قتل در جریان دزدی عنوان کرد. اما این فقط مرگ‌های مشکوک نیست که بسیاری را نسبت به عملکرد دستگاه‌های قضایی و امنیتی در مورد هنرمندان مخالف به‌شدت مشکوک کرده است. ظاهرا رفتاری که در زندان با سینماگران می‌شود، روی زندگی آن‌ها پس از آزادی تاثیر می‌گذارد. دو ماه پیش مادر «ترانه علیدوستی»، از ابتلای او به یک بیماری ناشناخته پس از آزادی از زندان خبر داد. 

«سعید پیوندی»، جامعه شناس، درباره مشکوک بودن اتفاقاتی که برای اهالی سینما در داخل زندان یا پس از آزادی از زندان می‌افتد، به «ایران‌وایر» گفت که مشکل این است که هیچ نهاد بی‌طرف و قابل اعتمادی برای تهیه گزارش از اتفاقاتی که در زندان‌ها می‌افتد، نداریم؛ رسانه‌ای هم اجازه اطلاع‌رسانی دقیق در‌این‌باره ندارد. به گفته او، می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که اگر ریگی به کفش قوه‌قضاییه نیست و این مرگ‌ها طبیعی بودند، چرا اجازه نمی‌دهد که یک کمیته مستقل حقیقت‌یاب شفاف‌سازی کند و تحقیق کند؟

به عبارت دیگر، دستگاه قضایی خودش به‌تنهایی دلایل مرگ و حوادث ناگوار برای سینماگران را عنوان کرده و پاسخگو سوالات بیشتر در این باره نبوده است.

هنر هفتم در خدمت مخالفت با حکومت

اگر تا پیش از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تنها دو-سه سینماگر سرشناس در مخالفت با سیاست‌های جمهوری اسلامی فعالیت می‌کردند، قتل «مهسا (ژینا امینی) » در بازداشت گشت ارشاد و اعتراض‌های سراسری پس‌از آن، گروه بزرگی از سینماگران، از سرشناس تا کمتر شناخته شده را، به معترضان پیوند زد.  

«شقایق نوروزی»، بازیگر سابق تلویزیون و فعال حقوق زنان، درباره پیوند سینماگران با مردم معترض در سال‌های اخیر به «ایران‌وایر» گفت که به‌ نظر می‌رسد بخشی از هنرمندان که در حوزه سینما و تئاتر، یعنی حوزه‌هایی که به‌دلیل ویژگی آن ارتباطات مستحکم و تاثیرگذاری با توده مردم دارند، مسوولیت بیشتری در ارتقای اندیشه سیاسی و انتقادی جامعه بر عهده گرفت. 

او توضیح داد که فعالان حوزه سینما با تولیدات خود و اظهارنظرهای دور از ترس، نشان داد که مسوولیتی بیشتر از سرگرم کردن مردم دارد.

به گفته شقایق نوروزی، اتفاقی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» از نظر پیوند بین مردم معترض و اهالی سینما و تئاتر افتاد، یک اتفاق منحصر‌به‌فرد بود؛ چرا که به اعتقاد او، حکومت‌های تمامیت‌خواه مانند جمهوری اسلامی نمی‌خواهند چنین پیوندی ایجاد شود و کسانی که تصویر و تریبون و محبوبیت اجتماعی دارند، هم خودشان به ابزار تفکر سیاسی و تحلیلی مسلح شوند و هم اینکه این جرات را پیدا کنند که خودشان را مسوول ارتقای اندیشه سیاسی در جامعه بدانند.به گفته شقایق نوروزی، همراهی سینماگران با جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تحولی بزرگ در زمینه بازپس‌گیری مسوولیت سیاسی این بخش از جامعه و شکست بزرگی برای جمهوری اسلامی بود.

سعید پیوندی، جامعه‌شناس، هم درباره نقش سینماگران و جامعه فرهنگی ایران در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، گفت که فعالیت این گروه از جامعه در جریان اعتراضات، یک پدیده تازه در جنبش‌های اجتماعی ایران بود.

این جامعه شناس توضیح داد که جنبش «زن، زندگی، آزادی»، ابعاد فرهنگی بسیاری نیرومندی داشت و حتی شعارهای سیاسی آن با حرکت به سمت یک مطالبه فرهنگی بود؛ به همین خاطر هم پیوند قابل درکی بین هنرمندان و این جنبش به‌وجود آمد، به‌خصوص که بازیگران اصلی این جنبش جوانان بودند و جوانان هم ارتباط بیشتری با هنرمندان برقرار می‌کنند. همین موضوع هم باعث می‌شوند که دلبستگی خیلی هم هنرمندان به این جنبش بیشتر باشد.

او گفت: «پیوند بین هنرمندان و جنبش "زن، زندگی، آزادی"، نتایج مهمی به‌دنبال داشت. اگر این جنبش توانست تداوم پیدا کند، در جامعه ایران نفوذ کند و تاثیر بگذارد و در سطح جهانی شناخته شود، به‌خاطر این بود که توانست در روندهای هویت‌یابی خودش از دنیا هنر و فرهنگ به‌خوبی استفاده کند. جنبش اجتماعی که بتواند یک روایت از خودش ارائه بدهد که معرف شخصیت، خواسته‌ها و مطالبات و دنیای ذهنی‌ او باشد، راحت‌تر می‌تواند پیامش را در سطح جامعه و در سطح جهان پخش کند.» 

نافرمانی مدنی سینماگران

سینماگران ایرانی نه‌تنها با جنبش اعتراضی مردم پیوند برقرار کردند، بلکه سینمای ایران هم‌زمان با شکل گیری مخالفت‌های مدنی ایران، وارد این عرصه شد. در سال‌های اخیر، گروهی از سینماگران تصمیم گرفته‌اند فیلم‌های خود را بدون رعایت خط قرمزهای حکومت بسازند و چون راهی برای نمایش آن فیلم‌ها در داخل ندارند، آن‌ها را به جشنواره‌های خارجی می‌فرستند.

سعید پیوندی، جامعه‌شناس، در این مورد گفت که نافرمانی مدنی که در دنیای هنر دیده می‌شود، تاثیر مهمی است که جنبش اعتراضی مردم ایران روی هنرمندان و دنیای فرهنگ داشته این است. او توضیح داد: «آن نافرمانی مدنی که در جریان جنبش "زن، زندگی، آزادی" در اعتراض به قوانین ظالمانه و غیرقابل پذیرش و تحمل به راه افتاد، به‌طور محسوس و حیرت‌آوری در خود دنیای هنر دیده می‌شود؛ به این صورت که کسانی که در ایران فیلم می‌سازند یا کار موسیقی می‌کنند، دیگر خودشان را سانسور نمی‌کنند و خط قرمزهای حکومت را در نظر نمی‌گیرند. این رابطه بسیار متقابل و عمیق بین هنرمندان و مردم معترض بود و نتایج مهمی هم به‌دنبال داشت.»

حالا سینمای ایران، چهره دیگری از خود به نمایش گذاشته است. آنچنان که «علی مصلح»، روزنامه‌نگار و منتقد سینما پیش‌تر به ایران‌وایر گفته بود که سینمای اجتماعی و پرطرفدار ایران با فشارهای شدید وزارت ارشاد و اعمال محدودیت‌ها از یک سو و تصمیم سینماگران بر اعمال نکردن محدودیت‌ها و سانسورها از سوی دیگر، تقریبا تعطیل شده است. حالا این سینمای زیرزمینی است که از نظر اهمیت و تاثیرگذاری، جایگزین سینمای اجتماعی ایران شده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

کاریکاتور

سردار حاجی‌زاده: حضور در انتخابات یعنی پر کردن خشاب نیروهای مسلح

۷ تیر ۱۴۰۳
مانا نیستانی
سردار حاجی‌زاده: حضور در انتخابات یعنی پر کردن خشاب نیروهای مسلح