هرچند در مورد محرومیت کودکان استان سیستان و بلوچستان بسیار خوانده و گفته شده ولی هنوز مشکلات این کودکان پابرجا است. شماری از آنها در مدارس کپری یا مدارس درختی درس میخوانند. اگر جایی درختی در روستا بوده که امکان جمع شدن زیر سایه احتمالی آن وجود داشته است، چندتایی از کودکان روستا جمع شده و درس خواندهاند. کودکان بسیاری مجبور به ترک تحصیل و کار کردن در مسیرهای قاچاق سوخت هستند و در این راه کشته یا زخمی میشوند، در حالی که به گفته «عبدالله عارف»، فعال بلوچ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بزرگترین قاچاقچی سوخت و مواد مخدر در منطقه است.
در لایو حقوق کودک «ایرانوایر»، با عبدالله عارف، مدیر کمپین «فعالین بلوچ» به عنوان نخستین سازمان حقوق بشری که به مشکلات مردم بلوچ در استان سیستان بلوچستان و بقیه شهرهای ایران میپردازد، در خصوص چهار دهه نقض حقوق کودکان بلوچ صحبت کردهایم.
«ایرانوایر» هر چهارشنبه ساعت هشت شب به وقت ایران در اینستاگرام به صورت زنده در مورد حقوق کودکان با کارشناسان حوزههای مختلف گفتوگو میکند. خلاصه گفتوگو با عبدالله عارف را در زیر میخوانید.
چرا سالها تبعیض سیستماتیک علیه کودکان بلوچ رخ داده است؟
عبدالله عارف، مدیر کمپین فعالین بلوچ به عنوان نخستین سازمان حقوق بشری که به قضایای بلوچها در استان سیستان بلوچستان و بقیه شهرهای ایران میپردازد و موارد نقض حقوق آنها را ثبت میکند، میگوید سالها تبعیض علیه مردم منطقه سیستان و بلوچستان به قصد حذف آنها بوده است.
عارف میگوید مشکلات عمدهای که کودکان بلوچ با آنها گرفتار هستند، زنجیرهوارند و سبب شدهاند این مشکلات در استان مضاعف شوند. فقر، وضعیت بد بهداشت، آموزش و اقتصاد دست به دست هم دادهاند و وضعیت نقض حقوق کودکان را در این استان چندین برابر کرده است.
استان سیستان و بلوچستان با بیشترین آمار بیسوادی در کشور
به گفته عبدالله عارف و بر اساس گزارشهای رسمی، بیش از ۵۰ درصد از جمعیت استان سیستان بلوچستان در روستاها زندگی میکنند؛ روستاهایی که هیچ امکاناتی ندارند؛ نه آب آشامیدنی سالم، نه برق و نه ارتباطات و مخابرات که همه بر زندگی و تحصیل کودکان در این استان تاثیر گذاشتهاند. بالطبع، والدین و سرپرست کودکان هم به دلیل ضعف آموزشی، یا بیسواد هستند یا بسیار کمسواد.
این فعال حقوق مردم بلوچ میگوید جمهوری اسلامی ایران در این چهار دهه هیچ کاری جهت بهبود این وضعیت انجام نداده است: «ما هنوز در سیستان و بلوچستان مدارس کپری داریم. در بعضی روستاها، مدارس زیر درخت هستند و کودکان زیر درختان درس میخوانند. جمهوری اسلامی یک جنایت بزرگی کرده است و دهها هزار نفر از افراد بیکار با مدرک دیپلم را که هیچگونه تخصص آموزش ابتدایی هم ندارند، به عنوان معلم به روستاها، از جمله روستاهای سیستان و بلوچستان میفرستد. بسیاری از آمارهایی که از روستاها به دست ما میرسند، نشان از گلایه خانوادهها دارند که میگویند کودکان در مدرسه هیچچیزی آموزش نمیبینند. حضور این افراد فقط برای رد کردن آمار از سوی آموزش پرورش استان است. اینگونه، مشکل سواد این کودکان حل نشده باقی میماند و در مقاطع بالاتر، توانایی خواندن و نوشتن هم ندارند. به همین دلیل، پس از چند سال از درس و مدرسه دلشکسته میشوند.»
به گفته عبدالله عارف، این شرایط برای دختران سختتر است، چون فاصله زیاد مدارس با روستاها موجب شده است بسیاری از خانوادهها به دختران اجازه رفتن به مدرسه ندهند. به همین دلیل، تعداد دختران محروم از تحصیل در استان بیشتر از پسران است.
این فعال بلوچ تاکید میکند این مساله در واقع یک برنامه کاملاً سیستماتیک از سوی جمهوری اسلامی برای دور نگه داشتن کودکان بلوچ از تحصیل و سوادآموزی است.
او با خاطرنشان کردن این موضوع که طی چهار دهه، جمهوری اسلامی مسوولان استانی را از خارج از استان انتخاب کرده است، میگوید: «رتبههای ارشد یا حتی کارمندان از سایر استانها به سیستان و بلوچستان گسیل میشوند و بهانه هم نبود فرد تحصیلکرده مورد نیاز در داخل استان است. در بلوچستان تحصیل کرده زیاد نیست. اگر هم به تحصیل کردههای استان پست داده باشند، عموما پستهای معمولی بودهاند. پستهای حساس در استانداری، فرمانداری یا سایر پستهای حساس هیچوقت به مردم این استان نمیرسند یا در واقع به کسانی میرسند که کاملاً از هر حیث به نظام وابسته باشند.»
جلوگیری از فعالیت تشکلهای غیردولتی و نهادهای مدنی در سیستان و بلوچستان
عبدالله عارف با اشاره به فعالیت خیرین مدرسهساز در منطقه سیستان و بلوچستان میگوید: «برای آموزش دانشآموزان و به ویژه دختران تشکلهای غیردولتی فعال داریم ولی بسیاری از آنها به بهانههای واهی از سوی حکومت از فعالیت منع میشوند. دولت برچسبهای مختلف به آنها زده و کارشان را متوقف میکند تا پیشرفتی حاصل نشود. این موضوع موید آن است که در زمینه آموزش، دولت یک هدف خاصی دارد؛ این که سطح سواد کودکان و مردم در منطقه را بسیار پایین نگه دارد.»
به گفته این فعال بلوچ، در بسیاری از روستاهای سیستان و بلوچستان برق نیست که حتی بتوان اینترنت و تلویزیون داشت و مردم با همان فانوس قدیمی زندگی میکنند.
خطای سلبریتیها در مورد مناظق محروم
شماری از هنرمندان و افراد ستاره در سینما و ورزش ایران طی سالهای اخیر تلاشهای بسیاری برای کمک به مردم مناطق محروم، از جمله سیستان و بلوچستان کردهاند.
عبدالله عارف در این مورد میگوید: «شاید تنها نکته مثبت این فعالیتها این بوده که وضعیت بلوچستان را برای عموم مردم ایران منعکس کرده است، چون خیلی از هموطنان ما وضعیت بلوچستان را نمیدانند، همیشه ذهنیت آنها درباره بلوچستان، قتل، کشت و کشتار و ناامن بودن منطقه است. چون ۴۰ سال جمهوری اسلامی از طریق رسانهها سمپاشی کرده است. سلبریتیها با فعالیتهای خود کمی وضعیت بلوچستان را منتشر کردهاند ولی شماری از مردم استان هم از برخوردهای ترحمبرانگیز دلآزرده شدهاند. انگار حالت تکدیگری است. خیلی از مردم ناراحت شدند. شاید به تعدادی از مردم کمک رسیده باشد و البته کمکهای بسیاری هم شده است ولی بعضی از مردم اصلاً راضی نیستند، چون این شرایطی است که دولت و حکومت برای مردم منطقه ایجاد کرده است.»
عارف میگوید: «برخی از سلبریتیهایی که برای کمک به مناطق محروم میروند، در حقیقت روی جنایتهای جمهوری اسلامی سرپوش میگذارند، چون مشکلی که در بلوچستان است، مشکل مردم نیست، تقصیر جمهوری اسلامی ایران بوده که این وضعیت پیش آمده است. برخی سلبریتیهای حکومتی تلاش دارند وضعیت حقیقی کودکان پنهان بماند و با عواطف بقیه شهروندان بازی میکنند تا مردم فقط روی موضوعی که آنها مطرح میکنند، تمرکز کنند. در حقیقت، با کمک سلبریتیها، تنها به چند خانواده محدود کمک میشود ولی مشکل اصلی پابرجا است که دولت باید رفع کند و نمیکند. متاسفانه سلبریتیها با برخی فعالیتهای خود، روی مشکلات دولت سرپوش میگذارند و نگاه مردم را از روی دولت و حکومت به منطقه دیگری جهت میدهند.»
کودکان کار در سیستان و بلوچستان و کشتار سپاه
عبدالله عارف در مورد معضل کودکان کار در سیستان و بلوچستان با خاطرنشان کردن این که چندین علت دارد، میگوید: «مساله اساسی، فقر در جامعه بلوچستان است. بنابر آمارهای رسمی، بلوچستان بالاترین آمار فقر در بین استانهای ایران را دارد که حتی به گفته نماینده زاهدان، علیم یارمحمدی، بیش از ۶۰ درصد بلوچیان زیر خط فقر زندگی میکنند. سالانه صدها سوختبر کشته میشوند. بعد از مرگ سرپرست خانواده، کودکان مجبور به کار میشوند. کودکان بسیاری در مزارع و دامداریها کار میکنند که جزو آمار کودکان کار محسوب نمیشوند. کودکان بیشتر جذب کارهای کاذب مثل دستفروشی در سایر شهرها و استانها میشوند. برخی از آنها در تعمیرگاهها و برخی دیگر در مقابل دریافت مواد غذایی کار میکنند.»
میگوید: «دو هفته پیش گزارشی از کودک ۹ سالهای داشتیم که در تعمیرگاه زیر دمای ۴۰ درجه پنچرگیری میکند. بعد از بررسی فهمیدیم پدرش سوختبر بوده و در چابهار کشته شده است. هفت خواهر و برادر هستند که پسر بچه ۹ ساله بزرگترین آنها است و ناچار شده است کار کند تا به مادرش کمک کند.»
عبدالله عارف اضافه میکند: «سپاه پاسداران در بلوچستان اسکلههایی دارد که قاچاق انجام میدهد و از مردم بلوچستان برای دور زدن تحریمها استفاده میکند. اما بلوچی که سوختبری میکند را میکشد ولی خودش تانکر تانکر سوخت از مرز رد میکند. بلوچ را به خاطر مقدار کم حمل مواد اعدام میکند ولی از مرزهای بلوچستان دهها تن مواد زیر نظر سپاه رد میشود. اسکلههای غیرقانونی سپاه برای قاچاق هست ولی کالابر را با تیر میزند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر