«کنترل-زِد» مجموعهای از گفتوگوهای زنده و گزارشهایی درباره موارد متعدد جنسیتزدگی در نظام آموزشی رسمی و غیررسمی در ایران است. در این مجموعه، از منظر جنبش زنان و جنبشهای دیگر مدنی در پیوند با مبارزات برای برقراری برابری جنسی و جنسیتی، به بررسی روشهای مختلف مبارزه برای لغو این نظام جنسیتزده میپردازیم. این مجموعه، «پروژه ضمیمه» را بهعنوان آلترناتیو در برابر نظام آموزشی و منابع درسی آموزشی مدارس به آموزگاران، والدین، کنشگران و دغدغهمندان پیشنهاد میکند. برای دستیابی به منابع آموزشی آلترناتیو و پژوهشها در این زمینه، به وبگاه ضمیمه مراجعه کنید.
مجموعه گفتوگوهای کنترل-زد جمعه هر هفته ساعت ۸ شب به وقت ایران، در لایو اینستاگرام «ایرانوایر» برگزار میشود.
«آسیه امینی» ، شاعر و کنشگر اجتماعی و حقوق زنان، یکی از مهمانان این برنامه بود. با او درباره جنبش زنان، آزادی بیان و نقش و وظیفه رسانه در خوانش تاریخ و آموزش برابری جنسیتی گفتوگو کردیم.
***
جهانی که امروز در آن زندگی میکنیم و درک ما را از خود و پیرامونمان ساخته است، حاصل تحولاتی تاریخی است که بشریت در شکلدهی آن با اراده آگاهانه و چه با واکنش ناخودآگاه به محرکها و حوادث محیطی، نقش بازی کرده است.
اما تاریخی که از آن حرف میزنیم کجا ثبت میشود و اصلا آنها را چه کسانی مینویسند؟ چقدر از تاریخی که در مدرسه، دانشگاه، کتابها و رسانهها میخوانیم با واقعیت تطابق دارد و چقدر از آن تحریف و یا حذف شده است؟ مردم جوامعی که مالکان تاریخ خود هستند، چگونه میتوانند این اندوخته گرانقدرشان را که با آن تعریف میشوند، بار دیگر در تملک خود درآورند؟ به زبان سادهتر، آیا آنچه ما فکر میکنیم که از تاریخ خود میدانیم، واقعیت آن چیزی است که رقم زدهایم، یا کلاژی از وقایعی است که فاتحان در هر دوره زمانی تصویر کرده و میکنند؟
بسیاری بر این جمله معروف که «تاریخ را فاتحان نوشتهاند» باور دارند، شاید چون همین تاریخ نوشته شده توسط پیروزمندان، این جمله را به نام «وینستون چرچیل» ثبت کرده است. واقعیت اما این است که این جمله از قعر تاریخ و بارها در اسناد مختلف تاریخی اروپا که عموما به قلم کشیشان نوشته میشده، آمده است.
شاید قدیمیترین سند دراینباره، به انقلاب کبیر فرانسه برمیگردد و در شرح حال «ماکسیمیلیان روبسپیر»، رهبر ژاکوبینها نوشته شده است. در نیمه قرن نوزدهم در شرح شکست او نوشتند: «روبسپیر مغلوب که تاریخش را فاتحان نوشتند، خاطرهای ملعون از خود بهجای گذاشت.» حکایت تاریخ گویی، همواره بیان وقایع از زبان پیروزمندانی بوده که شخصیتها را در دو دسته سیاه و سفید، خوب یا بد، مرحوم یا ملعون تقسیم کردهاند. حق بشر برای میراثداری وقایعی که خویش رقم زده، در این نوع تاریخنگاری به تاراج میرود و دردناکتر اینکه همین تاریخ، جایی برای زنان نداشته است.
برگهای تاریخ آنگونه از ردپای وجود زنان و تاثیرات آنها پاک شده است، که گویی مردان تنها بشر زنده و پویا در تاریخ بودهاند. هرچه جامعهای بیشتر مورد تاختوتاز و جنگ و حمله و ستیز بوده، کمتر اثری از زنان را در خود ثبت کرده است.
نظامهای اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر کشت، زرع، دامداری و وابستگی به زمین بهعنوان منبع تامین کننده ثروت نیز، با تولید و پرورش طبقات بر پایه جنسیت، در حذف زنان از حافظه تاریخی خود نقشی اساسی ایفا کردهاند. این نظام طبقاتی مبتنیبر جنسیت که با برتری دادن به جنس منتسب به مرد بعدها به نظام مردسالاری شهرت یافت، دست در دست عارضه تکرار شونده در طول تاریخ، یعنی روایت وقایع از زبان فاتحان داد.
هر سلسله پادشاهی و نظام حکومتی که بر سر کار آمد، تاریخ جدیدی نوشت و در این سانسورها و تحریفهای تاریخی، زنان را بیشتر و بیشتر از متن تاریخ حذف کرد و آنانی را نگه داشت که در راستای استیلای قدرت خویش، میتوانست دستچین کند. از انگشتشماری، فرشتههای آسمانی ساخت و از باقی شیاطینی تصویر کرد که هرچه ذلت و ناکامی نسل بشر تجربه کرده، حاصل وجود آنان بوده است. بر سر چندی تاج گل نهاد و بر سر باقی شاخ دیو.
این زنجیره دراز و بههم پیوسته اما، با گسترش امکان سوادآموزی و دسترسی بیشتر افراد به دانش و توانمندی در خواندن و نوشتن، روندی رو به فرسایش را تجربه میکند. امروزه که سوادآموزی حق بشر فارغ از طبقه، نژاد، مذهب و جنسیت بهشمار میرود و دسترسی به کتاب، روزنامه، مجلات و رسانهها برای جمعیت کثیری در جهان ممکن است، انتظار میرود که گروههای اجتماعی دور از قدرت و ثروت، به حاشیه راندهشدگان و ستمدیدگان، توانایی بیشتری برای ثبت و پاسداری از تاریخ خود بهدست آورند؛ زنان و جنسیتهای تحت ستم، فرصت و مجال دیده شدن، بازگو کردن تلاشهای تاریخی خود و همچنین ثبت دقیق و بدون تحریف تاریخی که در حال رقم زدن آن هستند را بیابند.
اما واقعیت چیز دیگری است؛ هنوز تاریخنویسان، فاتحان طبقه مسلطاند. چه حکومتها و چه قدرتمندانی که پشتوانه ثروت، روابط و تریبونهای گسترده و فرامرزی دارند. هنوز این طبقه مسلط تاریخ را مینویسد، جعل میکند، بازنویسی، سانسور و تحریف میکند و کلاژی را به اذهان ارائه و آموزش میدهد که هر تکه از آن، تنها بخشی از حقیقت است.
در ایران، نظام آموزشی که تحت سیطره برنامهریزی ایدئولوژیک نظام حاکم است، نه تنها با تاریخی تحریف شده سعی بر مغزشویی کودکان دارد، بلکه بخش بزرگی از جامعه ایران را از آموزشهای خود حذف میکند. این بخش بزرگ، شامل زنان تاثیرگذار و تاریخ درخشان مبارزات حقطلبانه آنها و نیز نقشآفرینی آنان در شکلگیری مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی روزگار خویش میشود.
پروژه پژوهشی-آموزشی ضمیمه، با بازخوانی متون کتابهای درسی دبستان دریافته است که در این کتابها نام «هیچیک» از زنان تاثیرگذار تاریخ ایران وجود ندارد و در کتابهای درسی، زنان نقشآفرین نامدار نیز «بهطور کامل نادیده گرفته شدهاند.» این درحالیست که کتابهای دوره ابتدایی بهویژه از کتاب فارسی سوم دبستان به بعد و همچنین کتابهای مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی، دارای محتوای قابل توجهی درباره افراد نامآور در حوزههای مختلف هستند، اما زنان در زمره این افراد قرار ندارند.
تیم پژوهش ضمیمه در تحلیل دادهها مینویسد: «این اقدام عامدانه باعث میشود که دختران و پسران، موفقیت و پیشرفت را عنصری مردانه تلقی کنند.»
آسینه امینی، شاعر و کنشگر اجتماعی و حقوق زنان که خود از نامداران حوزه آزادی بیان و برابری جنسیتی است، در گفتوگو زنده با ایرانوایر، از مجموعه گفتوگوهای کنترل-زد که به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زنان انجام شد، با تاکید بر تاریخ طولانی مبارزات زنان ایران که حتی پیش از انقلاب مشروطه آغاز شد، به موارد متعدد تحریف تاریخ زنان پرداخت؛ مواردی که آنقدر تکرار شدهاند که بسیاری بهعنوان حقیقتی تاریخی آن را پذیرفتهاند و گویی چنان به حقیقت آن ایمان دارند که هرگز درباره صحت آن شک نکردهاند.
از جمله مواردی که آسیه امینی به آنها اشاره کرد، جنبش مقابله با حجاب و قدمت آن در جنبش زنان بسی پیشتر از اعمال قانون کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ توسط رضاشاه پهلوی است؛ مبارزهای که بخش جدا ناشدنی از مطالبات جنبش زنان از ابتدای شکلگیری آن در اوایل عصر ناصری و دههها پیشتر از انقلاب مشروطه بوده، و تاکنون نیز ادامه دارد.
او از زنان تاثیرگذار و مطرحی مانند «صدیقه دولتآبادی» و خانم دکتر «کحال» و نقشهای مهم آنها یاد کرد و گفت: «ما باید یک بار دیگر برگردیم و تاریخ خودمان را و تاریخ زنانمان را بازخوانی کنیم و در این بازخوانی ببینیم که موقعیت آن زمان چه بوده است؟» او همچنین تاکید کرد: «باید این تاریخ غرق شده در دروغ و تحریف را نجات دهیم.» این آموزگار، عضو هیات دبیران انجمن قلم نروژ و شاعر که سال ۲۰۰۵ از سوی دفتر یونسکو در تهران بهعنوان بهترین شاعر ایرانی شناخته شد، آرزو کرد که «روزی که خیلی دور نیست، در مدارس ما همان طور که سعدی خوانده میشود، معایبالرجال نیز تدریس شود.»
جنبش زنان که با کتابت، مقالهنویسی، روزنامهنگاری و بهره بردن از مفاهیم مترقی و دموکراتیک از جمله آزادی بیان، اولین گامهای مبارزاتی برای برابری جنسیتی را برداشته و همچنان همان مسیر را به جلو میپیماید، سعی کرده تا در مقابل تحریف و حذف تاریخ زنان بایستد و تاریخ خود را خود بنویسد. کتابها، مقالات و آثاری خلق و منتشر کند که هریک راوی دستکم بخشی از بیشمار زنان تاثیرگذاری باشد که در نگارش تاریخ به دست فاتحان حذف شده، یا دستخوش تحریف و تحریم شدهاند. هر یک از این آثار گردآوری شده، سعی دارد کلاژ ناهمگون و معوج تاریخ زنان ایران را به نگارهای الوان و مزین به جزییاتی کند که حقیقت تاریخی بدنه جنبش زنان را نشان دهد و ثبت کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر