«کنترل-زِد» مجموعهای از گفتوگوهای زنده و گزارشهایی درباره موارد متعدد جنسیتزدگی در نظام آموزشی رسمی و غیررسمی در ایران است. در این مجموعه، از منظر جنبش زنان و جنبشهای دیگر مدنی در پیوند با مبارزات برای برقراری برابری جنسی و جنسیتی، به بررسی روشهای مختلف مبارزه برای لغو این نظام جنسیتزده میپردازیم. این مجموعه، «پروژه ضمیمه» را بهعنوان آلترناتیو در برابر نظام آموزشی و منابع درسی آموزشی مدارس به آموزگاران، والدین، کنشگران و دغدغهمندان پیشنهاد میکند. برای دستیابی به منابع آموزشی آلترناتیو و پژوهشها در این زمینه، به وبگاه ضمیمه مراجعه کنید.
مجموعه گفتوگوهای کنترلزد، جمعه هر هفته ساعت هشت شب به وقت ایران در لایو اینستاگرام «ایرانوایر» برگزار میشود.
دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه یکی از میهمانان این برنامه بود. با او درباره آموزش نظامی و جنسیتزدگی در مدارس گفتوگو کردیم.
***
در میانه خیزش گسترده «زن، زندگی، آزادی» که مساله رهایی زن و رفع ستم جنسیتی را معیار رهایی جامعه قلمداد کرد و جنبشهای مدنی و سیاسی را نیز با خود پیوند داد، شعاری از بخشی از جامعه معترض به این خیزش الصاق شد که برداشت آن از پایه عمیق فلسفی، اجتماعی، جنبشی و عینی این خیزش متفاوت بود. این بخش جامعه شعار «مرد، میهن، آبادی» را که ریشه در مفاهیم عصر گذار فئودالیسم به سرمایهداری و روزهای اولیه شکلگیری دولتملتها داشت، به زن، زندگی، آزادی ضمیمه کرد.
شعار دهندگان اعتقاد داشتند که چون مردان نیز در کنار زنان به پا خاستهاند و شمار دستگیریها و جانباختگان آنها بیشتر از زنان شده، نبودن نام مردان در شعار زن، زندگی، آزادی، جنسیتزده است.
این در حالی است که کنشگران برابری جنسیتی، فمینیستها و فعالان حقوق زنان و همچنین اندیشمندان حوزه برابری و عدالت اجتماعی نه تنها این شعار ضمیمه شده را بر خلاف مسیر برابریطلبانه زن، زندگی، آزادی دانستند بلکه آن را حاوی مفاهیم کهن مردسالار عصر فئودالیسم برشمردند.
تحلیلهای بسیاری در نقد این شعار، مفاهیم پنهان و آشکار آن را از منظر مختلف واکاوی کردند. یکی از این نقدها بر سر آن بود که شعار مرد، میهن، آبادی علاوه بر این که کار آبادانی، رشد اقتصادی و مالکیت بر زمین و سرزمین را مردانه قلمداد میکند، هنگامی که کنار زن، زندگی، آزادی قرار میگیرد، این شعار را از مفهوم ماهوی گسترده نقش زنان در تمام امور جامعه و ادامه حیات آزاد بشریت خالی میکند و آن را در اشل کهن نقش جنسیتزده «ِفرزندآوری» برای زنان جلوه میدهد؛ درست همان مفاهیم نظام مردسالار و مبتنی بر فرهنگ عصر کشتگری و اربابرعیتی که دههها بلکه نزدیک به یک سده است نظام اقتصادی و سیاسی ایران از آن گذر کرده اما نبردش با ریشههای فرهنگی آن تا به امروز و قیام انقلابی زن، زندگی، آزادی ادامه یافته است.
پژوهشهای بیشمار یک سده گذشته در این که مفاهیم اعصار کهن، از جمله مردسالاری در روند انقلابی تشکیل دولتملتها و ورود جامعه جهانی به عصر سرمایهداری بازتولید شدهاند، جایی برای جدل و تردید نگذاشتهاند.
بازگشت به گفتمان آن مقطع تاریخی برای جامعهای که هم در عینیت مادی و هم هویت اجتماعی از آن زمان چندین و چند نسل فاصله گرفته، گام برداشتن در مسیری است که جمهوری اسلامی پنج دهه است با تمام قوای هم تبلیغاتی و هم قهری به آن همت گمارده است.
دستگاه تبلیغات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی همراستا با قوانین مدنی و قضایی سعی کرده است که مفاهیم منطبق با عصر فئودالیسم را در ذهن مردم نهادینه کند؛ از جمله بستن عهد اخوت بین جنسیتزدگی، مذهب و نظامیگری زیر پرچم دین و ناسیونالیسم.
مدرسه یکی از نهادهایی است که نظام حاکم این تبلیغات را با اجباری غیرقابل سرپیچی بر ذهن و تربیت کودکان مستولی میکند؛ از آموزش نقشهای جنسیتزده «مرد دانا و توانای عرصههای جدی اجتماعی» در مقابل «زن دلسوز خانهدار محجبه و تابع همسر» گرفته تا آموزش نظامیگری تحت لوای درسی با نام «آمادگی دفاعی».
آموزش مهارتهای آمادگی دفاعی عنوانی است که این توقع را ایجاد میکند که نوجوانان در این کلاسها میآموزند تا چهگونه خود را در مقابل تعدیها یا خطرات محافظت یا از خود دفاع کنند. اما در عمل، نظامیگری را همراه با انبوهی از مباحث ایدئولوژیک منحصر به فرد نظام حاکم آمیخته با مذهب به نوجوانانی میآموزد که بر اساس تمام کنوانسیونهای جهانی، حضورشان در جنگ و نظامیگری مجرمانه تلقی میشود.
این ماده درسی مختص به پسران تنظیم شده اما در سالهای اخیر به دختران نیز آموزش داده میشود و عمده تمرکز آن ترویج «شهادتطلبی» است.
دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن که هدایت پروژه تحقیقاتی ضمیمه را هم بر عهده دارد، از موارد مشخص و متعدد مضامینی در کتابهای درسی خبر میدهد که شهادتطلبی را به عنوان امری والا و دارای ارزشی افتخارآمیز به دانشآموزان میآموزند. گفتمان جنگ، شهادت و مرگ در راه خدا و میهن در کتابهای کودکان دبستانی نیز گنجانده شدهاند و نه تنها در درسهای علوم اجتماعی یا دینی بلکه در ریاضیات، فارسی و علوم نیز به شماری بسیار دیده میشوند.
اما نظامیگری به خودی خود و فارغ از این که تا چه اندازه امری مردانه تلقی شود، یکی از مفاهیم درهمتنیده با مفاهیم نظام مردسالار است.
«سینتیا انلو»، تئوریسین امریکایی سیاست بینالملل و اندیشمند فمینیست که به دلیل تمرکز بر مساله ساختار نظامیگری، ناسیونالیسم و پیوند این دو با نظام مردسالار شهرت جهانی دارد، با انجام چند دهه مطالعه وسیع بر روی جوامعی که درگیر جنگ هستند، از بنگلادش گرفته تا کوبانی و اوکراین، به این نتیجه رسیده است که جنگ و مفاهیم پتریارتیسم چه فینفسه و چه در عمل، زنستیز و جنسیتزده هستند، ریشههای زنستیزی، خشونت جنسی و جنسیتی و همچنان سطح گستردهای از استیلای قدرت نابرابر مبتنی بر مردسالاری را تحکیم میکنند.
او علاوه بر این که در پژوهشهای خود دریافته قربانیان مستقیم جنگها را زنان تشکیل میدهند، معتقد است که ساختار میلیتاریسم (نظامیگری) که خود را در مفاهیم پتریارتیسم توجیه میکند، در خدمت نابرابریهای فاجعهبار جنسیتی است. از این رو، حتی دفاع شخصی در جنگها که در بسیاری از جوامع زنان را نیز به خدمت میگیرد، در نهایت با وجود بالاتر بردن سطح مشارکت آنها در سیستم نظامی، به رهایی زنان نمیانجامد.
او در کتابها، مقالات، سخنرانیها و مصاحبههای متعدد خود، از جمله کتاب معروف «موزها، ساحلها و پایگاههای نظامی: معنابخشی فمینیستی به سیاست بینالملل» و کتاب «زنان و نظامیگری» تاکید میکند که فمینیستها باید نسبت به مسایل سیاست بینالملل، از جمله سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و نظامی نئولیبرالی و جهانیسازی حساسیت نشان دهند و مادامی که جنبش برابری جنسیتی به این عرصهها ورود نکند و شیرازه نظامیگری مبتنی بر مردسالاری را درهم نریزند، جهان ما بیشتر و بیشتر به سمت خشونت و تخریب و فاجعه پیش خواهد رفت.
دکتر سعید پیوندی، میهمان کنترلزد تشریح کرد که ریشه مردسالارانه نظامیگری از همانجایی برمیخیزد که مفاهیم عصر فئودالی در مسیر گذارش به عصر دولتملتها بازتولید شدند.
به گفته او، سه رکن در نظم فئودالی، یعنی مذهب، اقتصاد و نظامیگری در قالب مردسالاری به عصر جدید ورود کردند و امروزه یکی از مردانهترین نهادها، نظامیگری است.
او این واقعیت را خاطرنشان کرد که یادگیری آمادگی دفاعی برای زنان میتواند عامل بازدارنده خشونت باشد، با این وجود این نوع آموزشها به کودکان زیر ۱۸ سال را عملی جنایتکارانه علیه کودکان دانست و گفت که کتابهای درسی از این هم فراتر میروند و به کودکان آموزش شهادتطلبی، یعنی آموزش مرگ میدهند.
به عقیده این پژوهشگر، گرچه حضور زنان در عرصههای مختلف، از جمله نهاد نظامی از المان رشد برابری جنسیتی در یک جامعه است، با این وجود آنچه جمهوری اسلامی در آموزش زنان و استخدام آنها در نهادهای مرتبط با نظامیگری مدنظر دارد، نه از سر فراهم آوردن حوزه اجتماعی برابری جنسیتی بلکه برای استفاده از زنان برای کنترل زنان است و این انتخاب خود به دلیل رشد حضور زنان در عرصههای اجتماعی و قدرت تغییری است که از آن برخوردارند.
مشروح این گفتوگو را در این لینک ببینید و بشنوید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر