«ایرانوایر»، اولین جلد از کتاب «زنان تاثیرگذار ایران» را منتشر کرد. این کتاب، روایت صد زنی است که بر پیرامون خود، جامعه، علم، هنر، سیاست، فرهنگ، ورزش، اقتصاد و تکنولوژی تاثیر گذاشتهاند، از موانع نظام نابرابر جنسیتی نهراسیدهاند و مسیری را برای رشد و دستیابی زنان ایران به حق برابر انسانی خویش هموار کردهاند. انتخابکنندگان این فهرست، مخاطبانی هستند که باور دارند از این زنان تاثیر گرفتهاند.
ما در جلدهای بعدی، به خدمات دیگر زنان ایرانی که در این مبارزه سهم داشتهاند هم میپردازیم. شما هم میتوانید در این انتخاب سهیم شوید، نظرات خود را برای ما بفرستید و اگر اطلاعات بیشتر و دقیقتری دارید، با ما در میان بگذارید. این نسخه دیجیتال است و تاثیر نظرات و پیشنهادات خود را میتوانید در نسخه چاپی که در ماه آبان منتشر خواهد شد، ببینید.
بهعلاوه، جلد دوم کتاب با نامهایی بیشتر در دست تهیه است. اگر نام زنی که بهنظر شما تاثیرگذار بوده است را در این فهرست نمیبینید، نام و دلیل آنکه او را تاثیرگذار میدانید را برای ما به ایمیل [email protected] بفرستید.
فراموش نکنید که مجموعه کتابهای «زنان تاثیرگذار ایران»، برپایه انتخابهای شما گردآوری میشوند و منتخبانتان میتوانند در هر عرصهای، از فرهنگ، علم، آموزش، پژوهش و کنشگری گرفته تا هنر، ورزش، فعالیتهای خیریه، سیاست، تکنولوژی، کارآفرینی، نوآوری، اقتصاد و ادبیات، گامهای موثری برداشته باشند.
«کتاب زنان تاثیرگذار ایران را میتوانید از این لینک دانلود کنید»
***
«سودابه انساننژاد» را به عنوان اولین زن رانندهی ترانزیت در ایران میشناسند، زنی که از کودکی وقتی از او میپرسیدند میخواهی چهکاره شوی، پاسخش مثل کودکان همسن و سالش، پزشک، خلبان، معلم یا مهندس نبود. او میخواست «رانندهی تریلی» شود. این آرزوی قلبی او بود و سالها برای تحققش جنگید و زحمت کشید اما نگذاشت این آرزو رنگ ببازد و به رؤیایی دیر و دور تبدیل شود.
سودابه انساننژاد ۴۷ساله، متولد و ساکن شهر مراغه است و، سوار بر «اسکانیا»، در جادههای ترانزیت به رانندگی مشغول. خاطرات خوب و بد زیادی در این سفرهای جادهای برایش به یادگار مانده است که برخی از آنها شنیدنیاند؛ مانند ماندن و گیرافتادن در باد و باران و جادههای برفی و چشمهای حیرتزدهی مسافران و رهگذران از دیدن زنی که کارهای تعمیر و مراقبت از ماشینش را خودش انجام میدهد: «ماشین قابل پیشبینی نیست. بارها در گرمای ۵۴ درجهی صحرای طبس یا دمای زیر صفر شهرهای دیگر خاموش شده است و واقعاً ناچار ماندهام. اما من به این شغل بله گفتهام و همهی سختیها و خطرات آن را پذیرفتهام. حتی یک بار هم از شغل خود گلایه نکردهام.»
روز آزمون، او تنها زنی بود که در میان افراد داوطلب برای جلسهی آزمون گواهینامه حاضر شد. در همهی این سالها هرگز از خندهها، تمسخرها و حرفهای ناامیدکنندهی دیگران نترسیده و راهش را رفته است: «من نترسیدم. از خنده و تمسخر دیگران نترسیدم. وقتی برای آزمون رانندگی به شهرک آزمایش تبریز مراجعه کردم، با خودم گفتم من نمیترسم و حرفهای دیگران را نمیشنوم.»
این رانندهی حرفهای از مشکلاتی که برای رسیدن به هدفش بر سر راهش بوده است قصهها دارد؛ از اینکه به او گفته شده بود چون تا پیش از این هیچ زنی متقاضی دریافت گواهینامهی پایهیک ترانزیت و بینالمللی نبوده است، علیرغم نبودن منع قانونی، ممکن نیست به او این گواهینامه داده شود تا اظهار تعجبها و تمسخرها: «تبریز درخواستم را رد کرد. بهانههای واهی آوردند. قانع نشدم و رفتم به تهران درخواست دادم. کلی کاغذبازی شد، دوندگی و از این اتاق به آن اتاق فرستادن. داشتم مأیوس میشدم اما وقتی چند روز بعد برای گرفتن جواب مراجعه کردم، دیدم موافقت شده است.»
با اینکه با درخواست سودابه انساننژاد موافقت شده بود، میگوید رفتارهای تبعیضآمیز پایان نیافتند. او ناچار شده بود بهخاطر زنبودنش، مراحل اداری فراوانی را طی کند و تعهد بدهد که، به عنوان نمایندهی ایران در این رشتهی شغلی، رفتار درستی داشته باشد: «اینگونه بود که مدارک من سه ماه بعد آمادهی تحویل شد.»
او میگوید تنها رانندهی زن ترانزیت بینالمللی در ایران است و بر این باور است که زنان بیشتری میتوانند در این حرفه مشغول به کار شوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر