من «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر»، با یکی از اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه «صدف ملکی»، از بنیانگذاران «کوییرکده» و دانشجوی دکترای حوزه اطلاعات و آرشیوسازی از دانشگاه UCLA آمریکا است و درباره استثناگرایی یا استثناسازی جامعه رنگینکمانی و تاثیرات منفی آن بر شرایط و زندگی این قشر صحبت میکنیم.
***
استثناگرایی یا Exceptionalism در واقع تصور یا اعتقادی است که یک گونه، کشور، جامعه، نهاد، جنبش، گروهی خاص، فرد یا دوره زمانی را «استثنایی» یا به عبارتی غیرمعمول یا خارقالعاده تلقی میکند.
خطرات استثناگرایی یا استثناسازی درباره جامعه رنگینکمانی از آن رو مورد توجه قرار میگیرد که باعث به حاشیهرانده شدن و حذف اجتماعی میشود. در بسیاری از مراودات سیاسی و اجتماعی، گروههای رنگینکمانی تافته جدا بافته به حساب آمده و خواستهها و مطالبات آنها، معمولا لوکس و تنها به مسایل جنسی تقلیل داده میشود، اما واقعیت این است که آنها برای حقوق مشابهی نسبت به دیگر اقشار جامعه مبارزه میکنند.
مبارزه علیه شکنجه یا رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز، بازداشت خودسرانه بر اساس هویت افراد یا اعتقادات اعتقاد و باورهای آنها، محدود کردن آزادی تشکل یا محرومیت از حقوق اولیه دادرسی، و بسیاری حقوق دیگر که در اعلامیه جهانی حقوق بشر به آنها اشاره شده از مطالبات و موضوعات مبارزه مدنی رنگین کمانیها است.
هیچ چیز جدید، خاص و یا استثنایی در این مطالبات وجود ندارد، بلکه استثناسازی ابزاری برای سرکوب این حقوق انسانی است.
مهمان برنامه «صدف ملکی» درباره این موضوع بیشتر توضیح میدهد.
او میگوید: «یکی از کارهایی که جریانات اصلی، در مقابل تلاش ناموفق برای سرکوب جامعه کوییر انجام میدهند، این است که با نسبت دادن داستان و روایتهای دیگری، در جهت حذف و سرکوب ما بر میآیند. بهعنوان مثال در یک فیلم پنج دقیقه به نمایش یک فرد لزبین اختصاص داده میشود، که بیشترین دلیل آن فیگور روشنفکری و دغدغه حقوقبشر است، اما در واقع این یک برچسب گذرا و سطحی به قشری است که میبایست به اندازه دیگر انسانها موجودیت و حق زندگی داشته باشند، اما متاسفانه ندارند.»
صدف ملکی می گوید «بهعنوان مثال بسیاری از افراد حامی رنگینکمانیها، ترنسها را به عنوان پاکترین و بیگناهترین انسانهای روی زمین معرفی میکنند. این مساله آگاهانه یا ناآگاهانه شکلی از استثناگرایی یا استثناسازی است، رویکردی که باعث میشود از افراد ترنس انسانیتزدایی شده و تنها در شکل و قالبی که برایشان تعریف شدهاست، پذیرفته شده باشند. در واقع به شکلی تنها افراد ترنسی که پاک و بیگناه هستند پذیرفته شده و حقوق انسانی و اجتماعیشان به آنها داده میشود، در غیر این صورت موجودیت انسانی از آنها گرفته میشود و این خطری است که با استثناسازی جامعه رنگینکمانی را تهدید میکند.»
واقعیت این است که اعضای جامعه رنگینکمانی، انسانهایی با گرایشهای جنسی و هویتها و بیانهای جنسیتی متنوع، مانند همه انسانهای دگرجنسگرای همانسوجنسیتی میتوانند، خوب، بد، بیگناه، گناهکار و دارای خطاهای بسیار باشند، موضوعی که بخشی از هویت انسانی همه افراد است.
«صدف ملکی» معتقد است که استثناسازی، افراد رنگینکمانی را وادار میکند که سعی کنند موجوداتی خارقالعاده و استثنایی باشند تا در دنیا و جامعهای که در آن زندگی میکنند، جای بگیرند. این در صورتی است که افراد غیررنگینکمانی این فشار را برای بهترین و خارقالعاده بودن تجربه نمیکنند و با یک روال طبیعی پذیرفته شده هستند و از حقوق خود در جامعهای که زندگی میکنند، برخوردارند. البته مساله استثناسازی تنها درباره افراد رنگینکمانی اتفاق نمیافتد، بهعنوان مثال این موضوع درباره افراد سیاهپوست هم صدق میکنند، افرادی که برای پذیرفته شدن در فضای اجتماعی جامعه خود میبایست بیشتر از آنچه دیگران هستند، باشند.
متاسفانه در طول تاریخ به حقوق افراد رنگینکمانی بهندرت توجه شده است و از بسیاری جهات هنوز هم توجه کافی به آن نمیشود. در واقع، غیرانسانی کردن مطالبات افراد رنگینکمانی بهگونهای است که وجود خود آنها نیز به شکلی مورد چالش و بحث قرار میگیرد.
نقض حقوقبشر علیه افراد رنگینکمانی حتی زمانی که با اخلاق، فرهنگ یا ارزشهای محلی توجیه شود، غیرانسانی است. این موارد شامل اعدام توسط دولت، محرومیت از شغل، مسکن یا خدمات بهداشتی، از دست دادن حضانت کودکان، تجاوز جنسی و شکنجههای دیگر در بازداشت، تهدید به مبارزه برای حقوق بشر رنگینکمانیها و قرار گرفتن منظم در معرض آزار و اذیت کلامی است که توسط دفتر سازمان ملل متحد مستند شده است.
نقض حقوقبشر بر اساس گرایش جنسی، هویت جنسیتی، بیان جنسیتی و ویژگیهای جنسی مهمتر از سایر موارد نقض حقوقبشر نیست، اما به نظر میرسد که به اندازه سایر حقوق انسانی به آن توجه نمیشود.
آمارها نشان میدهد که نزدیک به ۳ میلیارد نفر یا تقریبا ۴۰ درصد از انسانها در مناطقی زندگی می کنند که همجنسگرایی جرمانگاری شده است. با این وجود، مخالفان همیشه نگران این موضوع هستند که پرداختن به حقوق جامعه رنگینکمانی بیش از حد مورد توجه قرار گیرد و با استثناسازی سعی میکنند تا این حقوق را از حقوق سایر انسانها متمایز جلوه دهند.
«صدف ملکی» در ادامه این انتقاد را به خود اعضای جامعه رنگینکمانی هم وارد میداند، افرادی که به دلیل فشارهای خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و قانونی مجبور بودهاند همیشه چیزی فرای خود واقعیشان باشند، و ناخودآگاه این فشار و انتظار را به دیگرانی که هماحساس و همگرایش آنها هستند وارد میکنند. رویهای که میبایست بیشتر به آن توجه شود و در میان جامعه رنگینکمانی از بروز آن خودداری کنیم.
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر