close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

پیوند ابدی اشک و مشت

۱۸ مرداد ۱۳۹۵
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۶ دقیقه
پیوند ابدی اشک و مشت

تاریخچه بوکس (یا همان مشت‌زنی) ایران در المپیک نه این‌که حیرت‌انگیز باشد، تأسف بار است. داستان هر دوره را که مرور می‌کنیم، هر بار یک تراژدی می‌بینیم. از آن داستان‌های خوش آغاز و تلخ پایان.
بوکس واقعاً حرام بود؟ «احمد ناطق نوری» سال‌هاست که خودخوانده، رئیس فدراسیون بوکس ایران شده. او برادر بزرگ‌تر «علی‌اکبر ناطق نوری» و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در ادوار اول، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم بود. رکورد بی‌سابقه و مثال‌زدنی‌اش را می‌توان در ریاست بر فدراسیون بوکس ایران دید. او از سال ۱۳۶۸ و آغاز به کار مجدد فدراسیون بوکس، ریاست این فدراسیون را بر عهده گرفت.
اما چرا «احمد ناطق نوری»؟ او به ادعای خودش پیش از انقلاب بوکسور بود، اما به‌صورت پاره‌وقت و غیرحرفه‌ای. بعد از انقلاب می‌شنوند که بوکس «حرام» اعلام‌شده. باشگاه‌ها را تعطیل، دستکش و کلاه را به گیره‌ها آویزان می‌کنند و می‌روند سراغ سیاست. خودش گفته است که سال ۱۳۶۸ دیده‌اند نه فتوایی شفاهی وجود دارد و نه در رساله‌ای از فقهای تشیع حرفی از حرام بودن «بوکس» نوشته‌شده.
ابتدا می‌رود سراغ «آیت‌الله گلپایگانی». در مصاحبه با مهر گفته بود که «گلپایگانی» مرجع تقلیدش بوده، دستی به روی دستکش و کلاهش کشیده و دعا خوانده. بعد می‌رود از «محمدعلی اراکی» دیگر مرجع تقلید شیعیان کسب تکلیف کند. او بوکس را از تحریم مذهب خارج می‌کند. بعدها هم در رساله خود نوشته بود: «در این رشته دندان می‌شکنند و فک می‌شکنند و بینی آسیب می‌بیند. ولی این جزء مسابقه است و طرف چون راضی است هیچ مشکلی ندارد.»
سومین نفر «احمد جنتی» رئیس کنونی مجلس خبرگان بود. هرچند مرجعیت برای تقلید نداشته، اما «احمد ناطق نوری» دستکش و کلاه را می‌برد و به او نشان می‌دهد. در خاطرات احمد ناطق نوری می‌خوانیم: «خدمت آیت‌الله جنتی در شورای نگهبان رسیدیم. دستکش بوکس را به آنجا بردم. ایشان هم دستکش را دستش کرد و یکی به خودش زد و گفت این که به من پیرمرد هم بخورد طوری نمی‌شود.»

همین دستکش بوکس، برای ما تاریخ ساز شد. المپیک ۱۹۹۲ بارسلون بود. بعد از سال ۱۹۷۶ برای اولین بار ایران در رشته بوکس به المپیک نماینده اعزام کرد. همین هم نوعی پیروزی و تاریخ‌سازی بود. اما مورخ واقعی، «اصغر کاظمی» شد.
قانون می‌گوید بوکسور حق شرکت در مسابقه با دستکش شخصی‌اش را ندارد. باید دستکش‌ها را قبل از بازی به داوران تحویل دهد و بعد در زمان بازی همان دستکش را تحویل بگیرد. «اصغر» کاپیتان تیم بوکس ایران بود. بدون دستکش روی رینگ آمد و منتظر ایستاد. هنوز چهره ملتمس او که داشت به داور برای گرفتن چند دقیقه وقت اضافه تا رسیدن دست‌کش‌ها التماس می‌کرد در یادها مانده. بدون این‌که یک مشت بزند یا مشتی بخورد حذف شد! داور که شکست او را اعلام کرد، روی زمین نشست و گریست.
چهار سال بعد کوروش ملایی، ایوب پورتقی قوشچی، بابک مقیمی و محمدرضا صمدی به آتلانتا رفتند. همه در بازی اول شکست خوردند و حذف شدند جز «بابک مقیمی» که دو بازی را برد و به حریف بلغارستانی باخت. تصویر اشک‌هایش هنوز هم زنده است. 

اشک ریختن، با بوکس پیوندی نامبارک خورده. سال ۲۰۰۰ پنج بوکسور را راهی المپیک سیدنی کردیم. آزمایش تست دو نفر مثبت اعلام شد و قبل از آغاز بازی‌ها حذف شدند. سه نفر دیگر شکست خوردند و یکی هم به استرالیا پناهنده شد. او «انوشیروان نوریان» بود که هشت سال بعد به ایران بازگشت. «احمد ناطق نوری» می‌خواست سال ۲۰۱۱ «انوشیروان» را سرمربی تیم ملی بوکس ایران کند که صفحه ورزشی روزنامه کیهان با یک یادداشت کوتاه نسخه‌اش را پیچید.
سال ۲۰۰۴ باید با دو نماینده به آتن می‌رفتیم. قبل از اعزام، کمیته جهانی المپیک اعلام کرد تست دوپینگ سلمان کریمی یکی از دو بوکسور ایران مثبت است. خودبه‌خود حذف شد. بعد «محمد عاشری» به یونان رفت و دور دوم شکست خورد و به ایران برگشت. چهار سال بعد در پکن مرتضی سپهوند، مهدی قربانی و علی مظاهری نماینده‌های بوکس ایران بودند. قربانی و مظاهری در این دوره ازبازیها به ترتیب نمایندگان پورتوریکو و روسیه شکست خورده و حذف شدند. سپهوند هم با پیروزی مقابل بوکسورهایی ز تونس و رومانی به مرحله‌ی سوم رسید.می‌توانست با شکست دادن «مانوئل دیاز» از دومینیکن برنزش را قطعی کند، اما شکست خورد. تمام طول مسیر بازگشت تا هتل را اشک ریخته بود.
دردناک‌ترین دوره را می‌توان همین چهار سال قبل دانست. چهار سهمیه داشتیم. احسان روزبهانی، علی مظاهری، مهدی طلوطی و امین قاسمی پور. کاپیتان تیم ایران، «علی مظاهری» بود. گفته بودند چه آرزویی قبل از المپیک داری؟ گفته بود: «به من قول داده‌اند اگر مدال بگیرم، برایم یک شغل ثابت پیدا می‌کنند. من بیکار هستم. نیاز به یک کار ثابت و درآمد دارم.» 

واقعاً هم می‌توانست به رؤیایش برسد. در یک قدمی کسب مدال بود که در بازی پیش از رده‌بندی، برابر «خوزه لاردوت گومز» کوبایی با ناداوری شکست خورد. در راند اول با نتیجه ۶ بر ۴ پیروز شد ولی در راند دوم داور آلمانی، دو اخطار پیاپی به او داد و بلافاصله اخطار سوم را نیز دریافت کرد و بازنده اعلام شد. مثل ابر بهار نشست روی زمین و اشک ریخت. حاضر نشد کنار داور و حریفش بایستد که دست حریف کوبایی بالا برود. یک هفته بعد، انجمن به کس بین‌المللی (AIBA)، فرانک شارماخ، داور آلمانی این بازی را به دلیل ناداوری در بازی علی مظاهری، به مدت ۵ روز از حق داوری معلق کرد.
گذشت تا رسیدیم به بامداد دوشنبه. به نبرد «احسان روزبهانی» مقابل «پیتر مولنبرگ» هلندی. یعنی دارنده مدال نقره اروپا و نفر پنجم رده‌بندی جهانی. اما قبل از این‌که کنار رینگ برویم، نگاهی بیاندازیم به آن چه بعد از بازی گفته شد. «علیرضا استکی» یکی از مربیان تیم ملی بوکس بعد از بازی احسان به خبرنگاران گفت: «احسان روزبهانی به جای اینکه همه‌اش بنالد و شکایت کند باید می‌رفت و تمرین می‌کرد.»
این یعنی احسان شکست‌خورده. آن‌هم فقط با یک امتیاز فاصله. یعنی ۲۹ بر ۲۸ حالا مربی تیم ملی بوکس ایران به تمام دنیا تاخته. خطاب به «محمدرضا درخشان پور» و «مهیار منشی پور» کارشناسان بوکس ایران گفته است: «تا دیروز در BBC و VOA علیه مملکت صحبت می‌کردند الان دلسوز شده‌اند.»
دلیلش را باید در دو مورد جست‌وجو کرد. اول اعتراض «محمدرضا درخشانی» به طول عمر مدیریتی «احمد ناطق نوری» و تک بعدی شدن ریاست او در فدراسیون بوکس و دیگری هم در به دری‌های «احسان روزبهانی» در ساختمان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک. 

احسان روزبهانی یک بار بعد هفته کامل پشت در اتاق وزیر ورزش منتظر ماند تا فقط به او بگوید که نه پول دارد، نه امکانات، نه حمایت فدراسیون، نه اردوی مناسب، نه حریف تدارکاتی. حالا مربی‌اش گفته که به جای گلایه باید تمرین می‌کرد. اما نگفته کجا و چگونه. «احسان» هم بعد از شکست، سخت گریست. 
اشک ریختن، با بوکس ایران پیوندی ناگسستنی در المپیک خورده است. شاید لازم است احمد ناطق نوری کلاه و دستکش خودش را بیاویزد. آن دست هایی که برای تبرک کشیده شده بودند کفایت نکرد

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

بعد از لغو کنسرت سبزوار، ۳۰ هزار نفر کنسرت را آنلاین تماشا...

۱۸ مرداد ۱۳۹۵
خواندن در ۱ دقیقه
بعد از لغو کنسرت سبزوار، ۳۰ هزار نفر کنسرت را آنلاین تماشا کردند