close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

خودسانسوری و تعصب‌ ملی

۷ دی ۱۳۹۵
ادبیات و شما
خواندن در ۳ دقیقه
خودسانسوری و تعصب‌ ملی

محمد تنگستانی
ضرب‌المثل«زبان سرخ‌ سر سبز می‌دهد برباد» را برخی رعایت بیان و نکته‌سنجی می‌دانند   وعده‌ای آن را محافظه‌کاری و خودسانسوری تعریف می‌کنند. در پروژه جدیدی که ما برای شما تهیه‌کرده‌ایم   قرار است به «خودسانسوری» بپردازیم. در این پروژه سه سؤال مشترک از   تمام مصاحبه‌شونده‌ها   پرسیده می‌شود و در بین پاسخ آنها اگر پرسشی بود مطرح می‌کنیم.   نیت ما در این پروژه و مجموعه مصاحبه‌هایی که قرار است منتشر بشود، به چالش کشیدن مصاحبه‌شونده‌ها نیست. ما تعریف آنها از خودسانسوری را به شما انعکاس می‌دهیم و اگر تمایل داشته باشند یک نمونه از خودسانسوری زندگی فردی و یا اجتماعی‌شان را با شما به اشتراک می‌گذاریم و درصورتی‌که تمایل به این کار نداشته باشند برای شما خواهیم نوشت. در این پروژه مصاحبه‌شونده‌ها را برخلاف کارهایی که تاکنون برای شما منتشر کرده‌ایم، معرفی نمی‌کنیم و علتش  برابر بودن افراد یک جامعه در مقوله خودسانسوری، در این پروژه است. شما نیز می‌توانید در پروژه خودسانسوری شرکت کنید و مصادیقی از خودسانسوری در فعالیت‌های ادبی-هنری، دوران تحصیل و یا زندگی شخصی خود را به نشانی اینستاگرام ما ارسال کنید. یازدهمین  نفری که با او گفت‌وگو کرده‌ایم  بامداد اسماعیلی است. آقای اسماعیلی در تعریف خودسانسوری می‌گوید: «خودسانسوری در کار  یک خبرنگار در نحوه پخش و یا پوشش محتاطانه  یک خبر اتفاق می‌افتد. وقتی صحبت از محتاطانه می‌شود، منظور این است که قسمت‌هایی از یک خبر یا اطلاعات دقیق‌ یک خبر را،  خبرنگار برای مخاطب عمدا بازگو نکند. 

خود سانسوری را یک بد اخلاقی فرهنگی تعریف می‌کنید یا محافظه کاری؟
ـ بستگی دارد که هدف خبرنگار از خودسانسوری چه باشد. می‌دانیم در کشور‌هایی که آزادی بیان محدود است یا سانسور در نظام و مطبوعات آن کشور حاکم است، خبرنگار را وادار به خودسانسوری می‌کنند. او می‌داند مجبور است به خاطر فضای حاکم بر کشور از بیان  بعضی واژه‌ها یا اطلاعات ممانعت کند. این را می‌توان گفت محافظه‌کاری، چون خبرنگار مجبور است برای ادامه کار و درگیر نشدن با سیستم قضایی آن کشور دست به خودسانسوری بزند. اما بعضی وقت‌ها در مطبوعات رسمی یک کشور، مثل روزنامه کیهان که در حال حاضر زیر نظر حسین شریعتمداری منتشر می‌شود، به خاطر نزدیکی آن رسانه به حکومت، عمدا با سانسور و  خودسانسوری اطلاعاتی را به مردم نمی‌دهند تا آنها از واقعیت با خبر نشوند. آنها عمدا با منتشر نکردن جزییات درست خواننده را به سمت اشتباهی هدایت می‌کنند. به نظر من این یک بداخلاقی فرهنگی است. 

خودسانسوری ریشه در فرهنگ هر ملت دارد  دارد یا  تاریخ و اتفاقات سیاسی روز آن کشور؟
ـ من فکر می‌کنم در هر فرهنگی وجود دارد. اما شدت و نحوه آن کاملا متفاوت است. در رسانه‌های غربی مسلما کمتر دیده می‌شود تا رسانه‌های شرقی. البته این خودسانسوری بستگی به خود رسانه هم دارد. به هر اندازه که رسانه جدی و رسمی باشد، خودسانسوری هم می‌تواند کمتر باشد.

قاعدتاً تاکنون خودسانسوری داشته‌اید. تمایل دارید یک نمونه از خودسانسوری‌هایتان را هم‌رسانی کنید؟
ـ بله، گاهی مجبورم به خاطر یک سری تعصبات قومی و نژادی فارسی زبانان عزیز، از بیان  برخی از اطلاعات خودداری کنم.  اگر این کار را نکنم شاهد اختلافات و توهین مخاطب‌ها به یکدیگر خواهم بود. به خاطر جلوگیری از این درگیری‌ها گاهی  مجبور به  خودسانسوری‌ می‌شوم.
به عنوان مثال در برخی‌از گزارش‌هایم  باید چندین بار فکر کنم که آیا بگویم مهاجم ایرانی یا افغان بوده است  یا نه. با این که ملیت مهاجم توسط پلیس تایید شده است. باید به عواقبش فکر کنم. به فحش‌هایی که ایرانی‌ها به افغان‌ها می‌دهند و یا برعکس.  در هر ملیتی خوب و بد وجود داره اما گاهی وقت‌ها به من هم حمله می‌کنند و من را نژادپرست خطاب می‌کنند در حالی که  من فقط وظیفه‌‌ام را به درستی در اطلاع‌رسانی انجام داده‌ام. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

مائده و زینب، اولین والیبالیست‌های دختر لژیونر ایران

۷ دی ۱۳۹۵
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۱ دقیقه
مائده و زینب، اولین والیبالیست‌های دختر لژیونر ایران